After Dostoyevesky's death having Dazai nearly witnessing the death of all of his friends, he finally has an actual change in heart. Despite that, he's plagued with horrid nightmares of everyone dying and all because of him. As always he can't seem to get away from Chuuya either with him being the focal point of every nightmare and it did have an impact on him. Dazai realises he in fact holds strong feelings for the short ginger man. Naturally, of course when one side of double black changes so does the other. All this while trying to deal with 7 missing people and 6 missing families is a lot to juggle. 𝒯𝓇𝒾𝑔𝑔𝑒𝓇 𝓌𝒶𝓇𝓃𝒾𝓃𝑔𝓈 - mentions of suicide - graphic depiction of suicide - mentions of self harm - mentions of death -swearing, mentions of alcoholism - alcohol - smut - graphic imagery

⚠️bottom Dazai⚠️ "Corrupted and no longer pure they say." The ginger chuckled, "Really? Your wings say otherwise."

"𝘈𝘳𝘦 𝘺𝘰𝘶 𝘮𝘢𝘳𝘳𝘪𝘦𝘥, 𝘋𝘢𝘻𝘢𝘪?" 𝘌𝘷𝘦𝘳𝘺𝘰𝘯𝘦 𝘬𝘯𝘦𝘸 𝘵𝘩𝘪𝘴 𝘸𝘢𝘴 𝘢 𝘳𝘪𝘥𝘪𝘤𝘶𝘭𝘰𝘶𝘴 𝘲𝘶𝘦𝘴𝘵𝘪𝘰𝘯. 𝘕𝘰 𝘰𝘯𝘦 𝘭𝘪𝘬𝘦 𝘋𝘢𝘻𝘢𝘪 𝘤𝘰𝘶𝘭𝘥 𝘱𝘰𝘴𝘴𝘪𝘣𝘭𝘺 𝘧𝘪𝘯𝘥 𝘴𝘰𝘮𝘦𝘰𝘯𝘦 𝘸𝘪𝘭𝘭𝘪𝘯𝘨 𝘵𝘰 𝘱𝘶𝘵 𝘶𝘱 𝘸𝘪𝘵𝘩 𝘩𝘪𝘮 𝘧𝘰𝘳 𝘵𝘩𝘢𝘵 𝘭𝘰𝘯𝘨. 𝘐𝘵 𝘸𝘢𝘴 𝘴𝘪𝘮𝘱𝘭𝘺 𝘢 𝘧𝘢𝘤𝘵 𝘰𝘧 𝘭𝘪𝘧𝘦; 𝘵𝘩𝘦 𝘌𝘢𝘳𝘵𝘩 𝘸𝘢𝘴 𝘳𝘰𝘶𝘯𝘥 𝘢𝘯𝘥 𝘪𝘵 𝘸𝘢𝘴 𝘢 𝘔𝘰𝘯𝘥𝘢𝘺 𝘢𝘯𝘥 𝘋𝘢𝘻𝘢𝘪 𝘸𝘢𝘴 𝘯𝘰𝘵 𝘮𝘢𝘳𝘳𝘪𝘦𝘥. ------ A collection of SKK one-shots I update sometimes <3 [REQUESTS CLOSED]

Short Stories This is for a collection of short stories from my writing about Chuuya and Dazai

Random soukoku oneshots that pop into mind!

Genre: omegaverse/smut/romence/fluff Up:کامل شده خـلـاصـه فـیـکـشـن ↧ جـونـگ‌کـوک 🎃 یه گرگ سـفـید امگاست که بعد ازهیجده سالگی نشون جفتش رو بدنش ظاهر شده اما جفتی وجود نداره....این در حالیه که هیچ امگایی 🌝 بدون حضور جفت، نشونش ظاهر نمیشه...در همین بین هم یکی از گرگ های سـیـاه ⚫️ که نوع برتری از گرگ ها هستن و هر کدوم یه قدرت خاص دارن جـیـن و نشون می کنه...آدم هایی که میان جین و ببرن نشونه ای از نشان جین ندارن و مجبور میشن کوک رو هم همراه خودشون ببرن. چی میشه وقتی که وارد محوطه‌ی 🚧 گرگ های سیاه شدن کـیـم تـهـیونـگ معروف و ببینه؟ کیم تهیونگی که بر خلاف گرگ های سیاه و با توجه به شایعه ها قدرتش بیشتر از یکیه. چی میشه اگه این دو مـوجـود خاص سر راه هم قرار بگیرن؟✨🧨 ╴#HiddenBadge

Stay connected to all things Wattpad by adding this story to your library. We will be posting announcements, updates, and much more!

جئون جونگکوک استایلیسته آیدل معروف و خوشتیپی به اسم کیم تهیونگه...چی میشه که کم کم بین این دوتا به اصطلاح فقط*همکار*یسری اتفاقات بیوفته؟ :"همیشه تو به سلیقه ی خودت بدنمو نقاشی میکنی." :"این دفعه من میخوام با لبام بدنه تورو نقاشی کنم." ژانر=فان،اسمات،درام،روزمره،رمنس،کمدی کاپل اصلی=تهکوک(سوییچ) فرعی ها=چانبک،یونمین،هونهان شروع:اولین روزه قرنطینه💨 پایان:فعلا داره آپ میشه:) Best Ranks: #1 gay #1 taekook #2 kookv #1jeonjungkook #1 hunhan #1 taehyung #1baekhyun #1sehun #1Boyxboy #1parkjimin #1army

این جا قراره پر بشه از ی مشت جک سووووپر لوس و معماهای سرکاری که حسابی پکرتون میکنه 😐😐😐😐 کاااااملا مناسب و کاربردی برای گرفتن ایستگاه دوستان و آشنایان 👌🏻 نویسنده از مریدان ارشد مکتب کیم سوکجین بوده است 👳🏻 فقط ی موضوعیو حواستون باشه حتمن حتمن پارت هارو به ترتیب بخونید چون بعضیاشون به هم ربط دارن !