llbrontell's Reading List
3 stories
𝐕𝐄𝐍𝐎𝐌 | ونــوم by Weirdnevis
Weirdnevis
  • WpView
    Reads 136,060
  • WpVote
    Votes 12,391
  • WpPart
    Parts 43
کیم تهـیونگ پسری که میتونه ذهـن بخونه، طی یک مـاموریت خاص و برای گرفتن انتقام یک کـینه قدیمی، با جئـون جونـگکوک یک افسر پلیس تازه کار وارد یک هتـل کاپـلی و مرموز میشه و چی میشه اگه پایان این مـاموریت جوری که می خواد پیش نره؟! قسـمـتی از فـیـک ونــوم : کیـنه یا درد چیزی بود که توصـیفش می کرد و به زندگـیش معـنا می بخشید. تـهیونگ عجیب بود و صادقانه، گاهی خودش هم از برق چـشم هاش وحـشت می کرد. _خوب نگاه کن جونـگکوک! این همون زهـریه که می خواستی مـزش کنی و حالا توی بـدن تو هم جـریان داره. تو مسمـوم میشی و من پـادزهرش رو ندارم اما قسم میخورم، اون لحظه خودم هم کنارت بمـیرم:)! 𝐆𝐞𝐧𝐫𝐞 : 𝚂𝚖𝚞𝚝 | 𝚏𝚊𝚗𝚝𝚊𝚜𝚢 | 𝚊𝚌𝚝𝚒𝚘𝚗 | 𝚛𝚘𝚖𝚊𝚗𝚌𝚎 𝐂𝐨𝐮𝐩𝐥𝐞 : 𝚃𝚊𝚎𝚔𝚘𝚘𝚔 | 𝚈𝚘𝚘𝚗𝚖𝚒𝚗 𝐖𝐫𝐢𝐭𝐞𝐫 : 𝚆𝚎𝚒𝚛𝚍 𝐔𝐩 𝐭𝐢𝐦𝐞 : 𝚃𝚑𝚞𝚛𝚜𝚍𝚊𝚢𝚜
Between Me and You❤️‍🩹 by Saghar_Stories
Saghar_Stories
  • WpView
    Reads 83,376
  • WpVote
    Votes 11,861
  • WpPart
    Parts 35
تیمارستان جایی نیست که هرکسی بتونه توش کار کنه ... اما بیون بکهیون ، روانپزشک ارشد و رئیس بیمارستان روانی "خانه سبز" هرروز صبح با عشق به محل کارش میره و معتقده هیچکاری تو دنیا لذت بخش تر از برگردوندن یک انسان به زندگی نرمالش نیست 🌸 □■□■□■□ -به نظر من تنها کسی که میتونه به بیمار جدیدمون کمک کنه شمایین آقای دکتر -بیماریش تشخیص داده شده ؟ -بله .. اختلال کنترل خشم ! -اسمش چیه ؟ -پارک چانیول ! □■□■□■□ -ماشین من اندازه تانکه ! واقعا چجوری ندیدیش ؟ -عجله داشتم و یه لحظه نگاهمم از جاده برداشتم برای همین ندیدم ... ولی مطمعن باش خسارتش هرچقدر باشه پرداخت میکنم ... فقط کافیه بهم بگی -نمیدونم ... مثلا به اندازه اینکه باهام بیای سر قرار -من گی نیستم ! -باشه مشکلی نیست ... همین که من هستم کافیه ! □■□■□■□ Story Genre: Fluff,romance,Psychology,smut❤️‍🩹 Couple: Vkook,Chanbaek,Secret😏💏🏻 "Complete"🏞
Along the Seine River | Vkook | Completed  by Mamacita_01
Mamacita_01
  • WpView
    Reads 372,971
  • WpVote
    Votes 52,534
  • WpPart
    Parts 45
┊Summary: توی این بوک داستان عاشقانه یه زوج فرانسوی از دل پاریس رو میخونیم. تهیونگ و جونگکوکی که هفت ساله ازدواج کردن و دوتا دختر دوقلو دارن، اما بعد از هفت سال اختلاف ها و مشکلاتی بینشون شکل گرفته که باعث شده جونگکوک تصمیم به جدایی از همسرش بگیره...اما چه آینده ای انتظار این زوج رو میکشه؟ ┊Teaser: _ یقه‌ت زیادی بازه! _چی! زبانش را در لپش چرخاند و نگاهش را از پاها تا چشمانم بالا کشید: _ یقه‌ت عزیزم...زیادی بازه! _ جدا تهیونگ؟ حالا که میبینی دیگه عصبی نیستم شروع میکنی به گیر دادن؟ او نیز اخمی کرد و با بردن دستهایش به جیب شلوار سفید رنگش، با لحنی جدی تر گفت: _ میدونی که دوست ندارم توی یه فضای خیلی عمومی و شلوغ مردم نگات کنن. متعجب خندیدم و سرم را به تاسف تکان دادم، لبم را به دندان گرفتم و در حالی که دکمه‌های پیراهنم را میبستم پاسخ دادم: _ تلافیشو سرت در میارم آقای کیم. _ تلاشتو میکنی آقای کیم. پیج نویسنده: @sylvie_fic Couple: Vkook Sub Couple: Seongsang (Ateez), Hopemin Genre: dram, Romance, Smut, angst Writer: Sylvie Telegram: @Papacita_01