خلاصه:
کوک همراه برادر بزرگ ترش جئون هوسوک زندگی میکرد همه چی خوب بود تا اینکه وقت دیدار کوک و پادشاه سرزمین یعنی جفت الهیش رسید
Couple:vkook
Genre: romance,mpreg,smut,drama
متوقف شده !
اسم : سختی ها توسط تو پایان می یابد
( اسم قبلی فیک : prisoner of world )
کاپل : ویکوک ، مینیون ، نامجین ، چانبک ، هوشیک
ژانر : تخیلی ، روزمره، رمنس ، هیبرید ، امپرگ ، اسمات ، فلاف
خلاصه : تهیونگ از هول شدن جونگکوک خنده ای کرد و جونگکوک رو سفت تر بغل کرد و بوی بدنشو نفس کشید بوی خوش گوشت و عطر هلویی کوک که داخل بینی اش پیچید باعث شد تا لبخندش پر رنگ تر بشه ...پس بانی کوچولوش براش گوشت درست کرده بود آخه تا وقتی خودش هست چه نیازی به گوشت درست کردن هست
تهیونگ توی یه حرکت سریع جای خودشو جونگکوک رو عوض کرد و اینبار اون بود که روی جونگکوک قرار گرفته بود جونگکوک شوکه گفت
+دا..داری...چی کار می کنی؟...بهتره بریم شاممون رو بخوریم...سرد می شه اره بهتره بریم دیگه
تهیونگ نیشخندی زد و با شیطنت گفت
_ولی من همین الان هم دارم شاممو می خورم
و سرشو خم کرد و با دندون هاش آروم گونه ی جونگکوک رو گاز گرفت و بعد سرشو بلند کرد و همی کرد و لب هاشو زبون زد .جونگکوک هینی کشید و قهقهه تهیونگ بلند شد .
جونگ کوک امگا پسری که از بچگی روی پای خودش وایساده و سختی های زیادی کشیده ...
به کمک دوستش وارد شرکت RG میشه ولی نمیدونه که از اونجا زندگیش عوض میشه.....
~~~
کیم تهیونگ گفت الان بهش؟
یا من اشتباه شنیدم شاید گفت پارک تهیونگ نه؟
ولی گفت کیم تهیونگ یعنی همونی که من بهش فحش دادم و البتهههه اه همونی که باهاش سکس داشتم رئیس شرکته....
~~~
کاپل اصلی:ویکوک کاپل فرعی: یونمین،نامجین ،جیهوپ
زمان آپ:نامعلوم
فیک اولمع حمایت کنید دوستان👋😅🤗
اسم: غرق شده در درد هایشان
هنگامی که همه درون مهمانی های مجلل و پارتی ها مشغول به نوشیدن و پچ زدن در گوش هم و سپس خندیدن بودنند پسری با دلی رنجور گوشه ایی از زیر زمین نمور با چشم های رنج دیده و خونین خیره به در، در حال گداییِ ذرهایی آرامش بود
سرانجام آشنایی قلب سیاه پسرکِ رنجور با مرد مهربون و دهن بین داستان چی میشه؟
نویسنده چه نقشه ایی واسه این دنیای کاغذی کشیده
🌏💫📜
_________________
ژانر:غمگین/خشن/کمی کیوت/امپرگ/امگاورس،🌸
🤍🌸هشدار
اگه اعصاب خوب ندارید یا مشکلی دارید پاتون رو از این فیک به بیرون بکشید با تشکر🤍🌸
🌸توجه🌸
🌏🤍🌸💫📜تمامی اتفاق ها و شخصیت ها نوشته ذهن نویسنده است هر گونه حرف کار و شخص وجود خارجی نداره 📜🌏🤍🌸💫
والدین جونگ کوک امگای کیوت ۱۶ سالشون رو دست آلفای هورونی بزرگتر از خودش میسپارند اما اونا نمیدونن که قرار چه بلایی توی این یک ماه سر بچه اشون بیاد....!!!!
حتما به لیستتون اضافه اش کنید🙏