Favorite
15 stories
sour apple [Z.M] by kimissleo
kimissleo
  • WpView
    Reads 152,864
  • WpVote
    Votes 23,874
  • WpPart
    Parts 129
[Complete] صداش پیچید که گفت: من حتی صدای نفساتو میشناسم چرا این موقع از شب بیداری بیب؟ خواب بد؟ جواب ندادم فقط دستمو محکم جلوی دهنم گرفتم و تا صدای هق هقم بلند نشه لیام دوباره گفت : تو جات توی بغل منه منم بدون تو خوابم نمیبره.... عزیزم برگرد... هرجایی که هستی خونه ی تو نیست.... برگرد خونه ت میشنوی زینی؟ من دوستت دارم... بی وقفه دوستت دارم.... برگرد بیبی.... دیگه نتونستم ادامه بدم و تماس رو قطع کردم و بلافاصله گوشی رو خاموش کردم.... https://telegram.me/dar2delbot?start=send_175PA4J
It's not what you think ||•ZIAM MAYNE•|| by sogiwxx
sogiwxx
  • WpView
    Reads 178,814
  • WpVote
    Votes 19,517
  • WpPart
    Parts 59
_ما دونفر هستيم كه با هم تاب بازي ميكنن، اون بالا ميره و من پايين، اون پايين مياد و من بالا ميرم، هيچ وقت نميتونيم همزمان حركت كنيم .
You And I ◦ZIAM◦completed by ziamisamorous
ziamisamorous
  • WpView
    Reads 186,444
  • WpVote
    Votes 15,837
  • WpPart
    Parts 59
|همه احساس من توی تو خلاصه میشه و منم احساسمو زندگی میکنم|
Your love is drug *ZIAM (completed) by ziamisamorous
ziamisamorous
  • WpView
    Reads 226,078
  • WpVote
    Votes 21,598
  • WpPart
    Parts 67
فقط عاشقم باش تا بتونم نفس بكشم... حستو تا مغز استخونم فرو ميره !
Fall Right Into You by niohiomio
niohiomio
  • WpView
    Reads 27,855
  • WpVote
    Votes 4,240
  • WpPart
    Parts 23
این داستان زندگی منه و عشقی که سر راهم پیدا کردم. "بر اساس داستان واقعی زیام" [Highest ranking: #5 - Ziam] [Completed]
Yellow&red {Z.M}{completed}  by zahra_284
zahra_284
  • WpView
    Reads 133,870
  • WpVote
    Votes 14,265
  • WpPart
    Parts 73
Ziam Good story 🙂💛❤ زود قضاوت نکنید داستانو چون ماجرا داره! یه زندگی آروم از زیام که خب مشکلاتی هم سد راهشون میشه و اونجاست که باید برای موندن و جنگیدن یا جا زدن تصمیم بگیرن!
My broken heart(Ziam♡) by hnii_dr
hnii_dr
  • WpView
    Reads 179,776
  • WpVote
    Votes 29,066
  • WpPart
    Parts 63
•Completed• "قلب شکستهِ من" میشه نری؟ میشه برای چند ثانیه تظاهر کنی که دوسم داری؟ میشه حداقل یه بار به دروغ بهم بگی دوستت دارم؟ انقدر تو حسرت این دوتا کلمه دارم میسوزم که برام مهم نیست دروغه برام مهم نیست که تو ازم متنفری میشه حداقل الان که از پیشم میری برای آخرین بار بغلم کنی؟ فقط همین یه بار قول میدم بعدش دیگه من و نمیبینی... #1 fanfiction
FOG2 {ziam} -COMPLETED- by justlilian
justlilian
  • WpView
    Reads 50,791
  • WpVote
    Votes 8,712
  • WpPart
    Parts 54
-لیامم؟ اولین کلمه ای که بعد از اون اتفاق به زبون اوردم... نمیخوام کار اون لعنتی بالا سرمو انجام بدم اما میدونم تقصیر کیه... چند انسان بی ارزش... اما حلش میکنم به خاطر لیام هم که شده... به لیام نشون میدم که میتونم براش "پرستش کننده" خوبی باشم... بهش نشون میدم چه "الهه ی پرستش" غیرقابل توصیفیه... ولی حتی منم نمیدونم چه اتفاق مزخرفی قراره بیفته... فقط قراره کنترلش کنم... با اینکه میدونم ترس از خدا{FearOfGod} رو تازه تو خودم پیدا کردم و... همه ی این چیزا به خاطر لیامه،همه ی اینا... -قبل از خوندن این فصل، حتما فصل قبل رو بخونید-
FOG1 {ziam} -COMPLETED- by justlilian
justlilian
  • WpView
    Reads 159,080
  • WpVote
    Votes 22,491
  • WpPart
    Parts 64
-بپرسم؟ اولین جمله و اولین سوالی که اون ازم پرسید... اون یعنی زین مالیک... کسی که منو سرحد مرگ میترسوند... وکسی که تاسرحد مرگ منو روز به روز دیوونه ی خودش میکرد... و کسی که به عجیب ترین شکل ممکن مهربون بود... کسی که من درواقع همین 24 سال سنی هم که دارم با نگاه کردن به صورت طلاییش جوان میشم... اون درست مثل یک آب بهشتیه... اما سوال اینجاست... این یک گناهه که من عاشق یک آدم روانی قاتل بشم؟یا گناه نیست؟... و این ترس از خدا{FearOfGod} داره هممونو میکشه.
،،Darken/Ziam,, by oned_fanfic
oned_fanfic
  • WpView
    Reads 76,379
  • WpVote
    Votes 12,726
  • WpPart
    Parts 40
اگر قرار به نماندن است؛ بی خداحافظی برو! بگذار انتظار، همان تکه نخی باشد که بعد از تو مرا وصل می‌کند به زندگی ...