وانگشیان
31 stories
Hold Me Close (Sakuhina) by Espumamarina
Espumamarina
  • WpView
    Reads 31,155
  • WpVote
    Votes 3,690
  • WpPart
    Parts 18
Sakusa kyoomi nunca había deseado tener a alguien tan cerca, tomar su mano y sostenerlo en sus brazos ¿Que tenia de especial todo eso? Pero todo eso cambio cuando conoció a cierto joven de cabello anaranjado y bella sonrisa. Posibles spoilers del manga Ningún dibujo me pertenece, créditos a sus artistas.
MDZS STORIES  by silverdarts
silverdarts
  • WpView
    Reads 16,533
  • WpVote
    Votes 393
  • WpPart
    Parts 4
stories,au,post canon, just stories for characters that we love I just want them to be happy is that too much to ask?
Hotel Suibian / هتل سوییبیان by Lotus_WX_YX
Lotus_WX_YX
  • WpView
    Reads 13,402
  • WpVote
    Votes 2,781
  • WpPart
    Parts 72
یه‌هتل خاص با سر آشپزی آلفا و خاص تر و مدیری امگا و جذاب قراره چه اتفاقایی بین سرآشپز معروف لان وانگجی و مدیر وی ووشیان بیفته؟
lovely life  by Mhd_wangxin
Mhd_wangxin
  • WpView
    Reads 12,892
  • WpVote
    Votes 1,993
  • WpPart
    Parts 14
وقتی که رهبر قبیله یونمنگ جیانگ از استاد بزرگ قوم گوسو لان ، لان چیرن ، میخواد که دوباره به پسراش آموزش بده ، وی ووشیان چجوری میتونه امگا بودنش رو پنهان کنه ؟ موفق میشه که بتونه امگا بودنش رو در قبیله ی گوسولان ، قبیله ای که معتقد به آزاد گذاشتن فورمون های طبیعی هر دسته هستن ، مخفی نگه داره؟ برشی از داستان : _ فردا بعده اموزشون آماده باشید که تنبیه تون رو انجام بدین _ رابطه داشتن دو تا الفا توی مقر ابر ممنوعه مهم ترین قانون در گوسولان + دقیقا به چه دلیل مزخرفی فکر کردی من و برادرم با هم تو رابطه ایم؟ _ از اونجایی که دوتا برادررر هم رو نمیبوسن Wangxian Xicheng omegavers
وانشات { آرامش } by Mhd_wangxin
Mhd_wangxin
  • WpView
    Reads 2,118
  • WpVote
    Votes 281
  • WpPart
    Parts 3
برشی از وانشات : لان وانگجی وی ووشیان رو از بغلش در آورد و گفت: با من به گوسو برگرد وی ووشیان خواست حرفی بزنه که لان وانگجی با گذاشتن انگشت اشاره روی لبای وی یینگ نذاشت و ادامه داد : به عنوان همسرم با من به گوسو برگرد ... وانگجی هیچ وقت احساسات ش رو بروز نمیداد اما به خاطر وی ووشیان از طلوع تا غروب آفتاب بالای صخره ای که ییلینگ لائوزو ازش پرت شده بود وایساده بود و با بهت و ناباوری مثل مجسمه به پایین صخره خیره شده بود و قطره های اشکش روانه ی صورتش شده بود ... اگه مثل گذشته ها بود میرفتم ازش در مقابل سگا محافظت میکردم این قولی بود که بهش داده بودم و همیشه بهش عمل کردم اما اون نه اون بد قولی کرد زد زیر قولش تنهام گذاشت زمانی که بهش احتیاج داشتم دستمو ول کرد زمانی که باید کنارم میموند رفت زمانی که باید به قولش عمل میکرد نکرد چرا من باید به قولم عمل کنم ؟ وانگشیان ژوییلینگ شیچنگ
Wangxian- Yizhan one shots by FloconDeNeige_
FloconDeNeige_
  • WpView
    Reads 21,924
  • WpVote
    Votes 3,128
  • WpPart
    Parts 17
مجموعه ای از وان شات های وانگشیان و ییجان ~
don't ever trust the Devil!!! by YasiSH83
YasiSH83
  • WpView
    Reads 1,583
  • WpVote
    Votes 169
  • WpPart
    Parts 1
یه وانشات هالووینی و وانگشیانی💜💀🎃🔞🔞🔞
when we meet again by parnian_tkp
parnian_tkp
  • WpView
    Reads 39,973
  • WpVote
    Votes 6,872
  • WpPart
    Parts 28
وقتی که دوباره دیدمت... تو همون نگاه اول شناختمت... تو رو نمیدونم اما من سیزده سال تمام به فکرت بودم
mo dao zu shi:start Over by Negin1234r
Negin1234r
  • WpView
    Reads 53,394
  • WpVote
    Votes 6,478
  • WpPart
    Parts 25
در من گرگی است زخمی و خسته از نبرد های پی در پی برای زندگی در گوشه ی غاری نشسته و زخمهایش را می لیسد! وای از روز انتقام... همه را غار نشین خواهم کرد!...
rebirth by parnian_tkp
parnian_tkp
  • WpView
    Reads 18,626
  • WpVote
    Votes 3,025
  • WpPart
    Parts 12
زندگی خیلی کوتاه تر از اونیه که فکر میکنی... تا به خودت بیای... تموم شده و رفته... زندگی همیشه دوباره شروع نمیشه... پس تا زمانی که وقت داری... بهش بگو... که دوستش داری💔 به عنوان یه تجربه قبولش کن... چون من نگفتم...
+10 more