solyrein's Reading List
16 stories
Dare by Helen___Aw
Helen___Aw
  • WpView
    Reads 24,451
  • WpVote
    Votes 2,863
  • WpPart
    Parts 15
[Completed] جونگکوک: من جرات رو انتخاب میکنم. تهیونگ: پس منو ببوس. جونگکوک و دوست هاش به یک کمپینگ میرن و درگیر بازی جرات و حقیقت میشن، ولی بازی بیش از حد انتظار پیش میره. Couple: Vkook Genre: romance, smut, fluff Translator: Helen___aw Writer: Innxcently
Finding Love In Paradise  by Helen___Aw
Helen___Aw
  • WpView
    Reads 25,931
  • WpVote
    Votes 2,093
  • WpPart
    Parts 22
[Completed] بی تی اس برای فن میت و یه تعطیلات یک ماهه به هاوایی میرن، آیا جونگکوک و تهیونگ تو این مدت احساس واقعیشونو بهم اعتراف خواهند کرد؟ "ازت متنفرم چون به شدت میخوام باور کنم تهیونگم برگشته." "جونگکو-" "ازت متنفرم چون به شدت می‌خوام اون لبهای سرختو ببوسم." "ازت متنفرم چون می‌خوام به خودم بچسبونمت و نزارم هیچوقت بری." "ولی بیشتر از همه... از این متنفرم که عاشقتم." Genre: romance, fluff, angst, smut, real person fiction, Amnesia Couple: vkook Writer: jiyeoung Translator: Helen___aw 🏅تهکوک 🥉 جونگکوک 🥈تهیونگ 🏅Vkook 🏅 Taehyung 🥈 Romance
THE SECRET HUSBAND  by Helen___Aw
Helen___Aw
  • WpView
    Reads 1,125,236
  • WpVote
    Votes 103,092
  • WpPart
    Parts 76
[Completed] کیم تهیونگ و جئون جونگکوک ازدواج کردن... اما اونا دو ساله که همدیگرو ندیدن...اونا فقط یکبار تو کل زندگیشون همو دیدن و اونم روز عروسیشون بوده ولی به همدیگه با دقت نگاه نکردن جونگکوک اسم شوهرش رو می‌دونه...چون این اسمیه که همه جا به عنوان سرپرست قانونیش ثبت شده ولی تهیونگ، اون حتی اسم همسرشم نمیدونه... تهیونگ کانادا زندگی میکنه و هر ماه مبلغ زیادی رو به یه حساب خاص منتقل می کنه ... جونگکوک دانش آموزی توی سئوله...همه توی کالج، حتی معلم ها هم ازش می ترسن...اون چیزی نمیگه و فقط با مشت حرف می زنه و برای همه قلدری میکنه... هیچکسی توی کالجش راجب خانوادش چیزی نمیدونه، اونا فقط دیدن که پسر سوار ماشین های اسپرت گرون قیمت میشه و لباس های گرون میپوشه. اون یه اکیپ دوست داره که به همون اندازه لوس و بدجنسن اما از خانوادش چیزی نمیدونن‌. جونگکوک میخواد طلاق بگیره. هرکاری می‌کنه تا طلاق بگیره...اون از ازدواج متنفره...اون مثل یه پرنده آزاده... ولی... چی میشه اگه کالج یه مهمونی برگزار کنه... یه جونگ کوکِ مست بدون اینکه بدونه با شوهرش میخوابه...؟؟؟؟؟؟ چرا تهیونگ به سئول برگشت...؟؟؟؟؟ واکنش اونا در مورد شناخت همدیگه چیه...؟؟؟؟؟ Genre: romance, angst, fluff,smut, melodrama, mafia Couple: Vkook Translator:Helen___Aw Writer: bora95purple 🥇 Romance 🥇 Taehyung 🥇 Vkook 🥇Fanfiction 🥇boyxb
Dark sky/Vkook by sad-moon102938
sad-moon102938
  • WpView
    Reads 699,049
  • WpVote
    Votes 69,320
  • WpPart
    Parts 54
⛓برده تهیونگ بودن گردن کج میخواد و زبون کوتاه! ⛓چیزی که جونگکوک نداره... ---------------------------- - پس شاه دزد تویی! به کاهدون زدی... من هیچی ندارم! + تمام چیزی که میخوام رو به رومه... شاه دزد؟ گوشای من فقط باید کلمه ددی رو از زبون تند و تیزت بشنوه جونگکوک... --------------------------- + وقتی میخوای به یکی بگی خیلی درگیرشی چی میگی؟ جونگکوک نگاهشو از لب های تهیونگ گرفت و با صدای خماری لب زد - میگم نَسَخِتم... ژانر : جنایی / مافیایی / اسمات / رومنس / ددی کینک / درام کاپل : ویکوک / نامجین / یونمین
The Reason(kookv,vkook) by nyt_tk
nyt_tk
  • WpView
    Reads 33,674
  • WpVote
    Votes 3,657
  • WpPart
    Parts 32
همه چی عالی بود؛ حداقل از دیدگاه جونگکوک...شاید برای همین از لحظه ای که تهیونگ بهش گفت میخواد ترکش کنه تا وقتی که رفت و درب اتاق رو محکم کوبید، جونگکوک توی بهت ایستاده بود و بدون درک از اتفاقات افتاده سعی میکرد لرزش بدنش رو کنترل کنه. اره همه چی عالی بود، اما فقط تا قبل این داستان کثیف. ___________________________ "یعنی چی؟ چرا باید جدا شیم؟" تهیونگ در جواب فقط سکوت کرد و مشغول بستن کمربندش شد. به هرحال تصمیمش رو خیلی وقت پیش گرفته بود. همون موقعی که اخرین تیکه های روحش از روی دیوار وجودش پایین افتادن و مثل قاب عکسی که سقوط میکنه، به هزار تیکه تقسیم شدن. The reason|دلیل Main couple:kookv/vkook(verse) Sub couple : hopemin Genre : drama,romance, smut,angst Update : sunday Writer : @nyt_tk Cover by: @mj_storiess
𝐀𝐭 𝐥𝐞𝐚𝐬𝐭 𝐭𝐰𝐨 𝐬𝐚𝐝 𝐰𝐡𝐚𝐥𝐞𝐬 (𝐓𝐚𝐞𝐤𝐨𝐨𝐤) by Feranki7
Feranki7
  • WpView
    Reads 98,951
  • WpVote
    Votes 15,237
  • WpPart
    Parts 33
[Completed] {دسته جمعی یعنی حداقل چند تا نهنگ غمگین؟ پیدام کن، غمگین باش و دستمو بگیر وقتی میزنم به ساحل. دسته‌ی من باش.} ᯾︎ •کاپل: ویکوک/کوکوی •ژانر: زندگی روزمره، رومنس، انگست، اسمات •روز‌های آپ: پنج‌شنبه‌ها، ساعت ۹ شب (اتمام یافته) ᯾︎
Drifted apart by Simieminiemoonie
Simieminiemoonie
  • WpView
    Reads 547,550
  • WpVote
    Votes 68,092
  • WpPart
    Parts 48
- قرارمون این بود که با کمک هم ذره ذره این مانع رو از سر راه برداریم.قدم به قدم. من ازت خسته نمیشم. ولی اگه یه روزی شدم، تو منو برگردون به اون جایی که بهش تعلق دارم...توی آغوش خودت. ته! میدونی چی منو اذیت میکنه؟ اینکه هرباری که بهت نزدیک میشم، میترسم باعث آزارت بشم.ولی اگه تو احساسات اون لحظه ات رو باهام درمیون بذاری، به هردومون کمک میکنی. پس هیچوقت چیزی رو از من مخفی نکن. کاپل : ویکوک/ کوکوی ژانر: رمنس / درام/ زندگی روزمره / اسمات - این فیکشن فقط اینجا و توی همین اکانت واتپد آپ شده و هیچ فایلی نداره. اگر جایی فایلی دیدید، سریعا ریپورت کنید چون بدون اجازه‌ی من فایل شده.
Peanut butter🥜[taekook] by Simieminiemoonie
Simieminiemoonie
  • WpView
    Reads 158,098
  • WpVote
    Votes 26,632
  • WpPart
    Parts 22
پینات باتر، لقب تهیونگِ آلفایی بود که همیشه‌ی خدا توسط یه عده گرگ خوشمزه، اینطور صدا زده می‌شد و به محض شنیدن این لقب، دندون‌هاش برای پاره کردن خرخره‌ی موجودات نمک‌ریز دورش تیز می‌شد. هیچ‌کس نمی‌دونست چی می‌تونست باعث بشه که آلفا با شنیدن لقب به اون بامزگی اینطور خشمگین بشه، به جز خودش که می‌دونست جفت حقیقیش، جئون جونگ‌کوکِ آلفا، پسری که تهیونگ بارها توی دانشگاه سعی کرده بود بهش نزدیک بشه اما پسر کوچیک‌تر به محض حس کردن بوی بادوم‌زمینی خام و تازه با یه نگاه به اطراف برای پیدا کردن منبع بو بدنش رو خارونده و محل رو ترک کرده بود، بیشتر از هرگرگ دیگه‌ای روی کره‌ی زمین به بادوم‌زمینی حساسیت داره. 🥜 ژانر: امگاورس، رمنس، طنز، اسمات زمان آپ: روزهای زوج - این فیکشن فقط اینجا و توی همین اکانت واتپد آپ شده و هیچ فایلی نداره. اگر جایی فایلی دیدید، سریعا ریپورت کنید چون بدون اجازه‌ی من فایل شده.
MANCHESTER RIVALRY | VKOOK ✓ by 666fairytales
666fairytales
  • WpView
    Reads 117,772
  • WpVote
    Votes 15,318
  • WpPart
    Parts 34
در دهه ۱۹۲۰ میلادی دو تا از بهترین مردهای مجرد شهر منچستر خواستگار یک دختر اشراف زاده بودن. دختری بسیار زیبا و جوان. جئون جونگکوک و کیم تهیونگ از اولین باری که همدیگه رو دیدن، میدونستن که قراره رقیب هم باشن و تلاش کنن تا قلب دوشیزه رو به دست بیارن. یا حداقل اینطور فکر میکردن. اما خیلی زود احساساتی که نسبت به دوشیزه جوان داشتن تبدیل به احساساتی نسبت به همدیگه شد؛ درست مثل گلهایی که توی ماه آوریل شکوفه میزنن‌. [ترجمه فارسی] © bhyuntaee
SPIDERMAN🕷| KV by MJ_storiess
MJ_storiess
  • WpView
    Reads 173,075
  • WpVote
    Votes 26,827
  • WpPart
    Parts 35
🕷اسم: مردعنکبوتی (کامل شده) 🕷ژانر: عاشقانه/هیجانی/کمی طنز/اسمات🔞 🕷کاپل: کوکوی 🕷کاپل فرعی: ندارد 🕷نویسنده: mj_storiess (برای دیدن تیزر، اطلاعیه اپ و اسپویل، میتونید به چنل تلگرامی من جوین بدین: ایدی: @mj_storiess) ⚠️خلاصه: همه چیز از وقتی شروع شد که خبرنگار فضول و دردسرساز، کیم تهیونگ برای جمع اوری اطلاعات شرکتش، دیلی نیوز شروع به تعقیب کردن ابرقهرمان نیویورک یعنی مرد عنکبوتی میکند و در این راه دردسر های خیلی عجیب و بزرگی برای همه میسازد. و مرد عنکبوتی کیست؟ خب اون فقط یه پسر معمولی ۲۸ ساله اس که امید داره بتونه یه زندگی نرمال داشته باشه البته تا قبل از اینکه با یه کنه ی فضول به اسم کیم تهیونگ اشنا بشه‌. Start: 1401/9/10 Finish: 1402/1/14 🥇#romance 🥇#kookv 🥇#jungkook 🥇#spiderkook 🥇#spiderman 🥇#kim 🥇#jeon 🥇#fantasy 🥇#boyxboy