|•PARADOX خلاصه: کیم تهیونگ داره برای مرگ آماده میشه و ی لیست آرزو واسه قبل مرگش آماده کرده و یکی از آرزوهاش اینه که تو زمان باقی مونده بتونه داشتن تنها کسی که دوستش داره رو تجربه کنه... ولی جئون جونگکوک ازش متنفره و مشخصه نیست که قبول میکنه یا نه.! ولی اگه قبول کرد و واقعا عاشقش شد...؟ اگه جنس تنهایی تهیونگ رو لمس کر...
خلاصه : بیون بکهیون دانشجوی طراحی داخلیِ و به شدت از استاد سرد و بداخلاقش متنفره.! و یک شب توی زمان و مکان اشتباه ی دروغ بزرگ به استادش میگه... چی میشه اگه استادش مهربون و خوش قلب باشه در حقیقت؟ چی میشه متوجه بشه استادش لایق تنفر نیست؟ چی میشه اگه استادش دروغش رو بفهمه.. ؟ کی میدونه شاید قلبش به سنگی سابق بشه..! بکهیو...