Kookv
76 stories
SWIM || KOOKV by Hanaaaam
Hanaaaam
  • WpView
    Reads 390,699
  • WpVote
    Votes 37,907
  • WpPart
    Parts 45
کیم تهیونگ سیاستمدار ۳۰ ساله‌ای که همراه پسر ۵ ساله‌اش جه‌جونگ زندگی می‌کنه. همه چیز از لایحه سیاسی شروع می‌شه که تهیونگ با تصویب نهاییش زندگی خودش رو دست‌خوش تغییرات بزرگی می‌کنه و دست سرنوشت اون رو به جئون جونگکوک، مردی که شیش سال پیش اون رو رها کرده بود، می‌رسونه. *** - تو نمی‌تونی وقتی کسی رو با خودت هم‌سفر کردی وسط راه ولش کنی؛ شاید این مسیر اون آدم نبوده و فقط به خاطر تو مسیرش رو عوض کرده. تو حق نداری یک دفعه ولش کنی و بری؛ چون اونجا رو بلد نیست و ممکنه تا ابد گم بشه. Name: Swim Writer: Hana Smut's Writer: Rozh Genre: Action, Romance, Smut, Comedy, Angst, Criminal Couple: KookV
It's hurt  by min_koala
min_koala
  • WpView
    Reads 276,716
  • WpVote
    Votes 35,612
  • WpPart
    Parts 34
اشکی از گوشه ی چشمش پایین چکید و لیسی به لبش زد = کوکی نمی خوای این بازی رو تموم کنی من...متاسفم با لحن غمگینی گفت و روی زمین زانو زد =گوکی این درد داره ..وقتی برای منی ولی...نمی تونم لمست کنم کوک من بوسه هات رو می خوام...هق...لمس هات رو و اون...بیبی بر صدا زدن هات رو . هق ..می خوامت. .جئون جونگ کوک...جئون تهیونگ بدون تو می میره به زور باهات بودم ولی.... اشک هاش رو پاک کرد و لبخندی = به زور عاشق اون رییس مافیایی که همه ظالم می دونستنش نشدم با دست های کوچیکش تفنگ رو گرفت و روی سینه ی یونگی گذاشت ×ازت متنفرم یونگی تلخندی زد و سر اسلحه رو درست روی قلبش گذاشت _ بزن جیمین دقیقا جایی رو بزن که توش قرار داری قطره اشکی از چشمش پایین ریخت و سرش رو پایین انداخت ×من احمق دوست دارم یونگی و این درد داره اینکه عاشق کسی باشه که کلی آدم می خوان که بمیره کاپل ها کوکوی و یونمین ژانر هپی اند ، اسمات،امگا ورس ، امپرگ ، مافیا و..... نویسنده مین کوالا
Compartment 303 (Kookv) by Chihiro_D
Chihiro_D
  • WpView
    Reads 26,564
  • WpVote
    Votes 4,694
  • WpPart
    Parts 13
←⁩ کوپه‌ی ۳۰۳ تمام‌شده. ✔️ روزی که تهیونگ یکی از کیف‌هاش رو توی قطار جا گذاشت و برگشت تا اون رو برداره، هرگز فکرش رو نمی‌کرد به محض اینکه واردش می‌شه قطار حرکت کنه؛ هرچند این اتفاق بد موجب شد با مردی آشنا بشه و یه سفر دونفره و فراموش‌نشدنی رو باهاش تجربه کنه! کاپل: کوکوی ژانر: عاشقانه، درام
the glasses┆kv  ✔️ by the_popola
the_popola
  • WpView
    Reads 153,451
  • WpVote
    Votes 22,292
  • WpPart
    Parts 24
📱 the glasses ┆٫ عینک kookv تمـــام شده ✔️ ⚋⚋⚋⚋⚋⚋⚋⚋⚋⚋ جئون مارک، یک زندگی عادی داشت مثل تمام پسرهای بیست و چند ساله‌ی دیگه. با دوست‌هاش وقت می‌گذروند به دوست‌ دخترش می‌رسید؛ تا اینکه اون عینک رو پیدا کرد، عینکی که باهاش می‌تونست افکار ادم‌ها رو بخونه. ﹍﹍﹍﹍﹍﹍﹍﹍﹍﹍﹍﹍ ★「فیک چت، کمدی، فانتزی. 」 ★「کوکوی(کاپل فرعی ندارد.) 」 چنل تلگرام: polacore
cat boy by Parmoz
Parmoz
  • WpView
    Reads 361,139
  • WpVote
    Votes 28,923
  • WpPart
    Parts 59
تهیونگ، گربه کوچولوی داستان، با خودش فکر می‌کرد که روز های خوشش تموم شدند و در های خوشحالی تک به تک به روش بسته شدند. اما دقیقاً وقتی که فکر می‌کرد "دیگه از این بدتر نمی‌شه!"، جئون جونگکوک، پسرِ شوخ و جذاب، وارد زندگی اش می‌شه و همه چیز رو براش عوض می‌کنه.‌‌ -Hybrid, Romance, Fluff, slice of life, smut -kookv ___________________ قبل از خوندن توجه کنید:‌ -داستان ددی کینک و یا امپرگ نیست. -ابتدای پارت های اسمات هشدار داده می‌شه. -این فیک به جز چند تا پارتِ کوتاه، روزمره است؛ پس اگه حوصله‌تون با این ژانر سر می‌ره، شروعش نکنید. (اگر هدفتون از خوندن یه فیک اینه که ذهنتون چند لحظه آروم بگیره، انتخاب بدی برای خوندن نیست.) -ضمناً، هیچ گونه اهانتی به قسمت های فلاف فیکم رو نمی‌پذیرم! اگر از این ژانر نفرت دارید، فیکشن دیگری رو برای خوندن انتخاب کنید. start: 1402/6/8 finish: 1403/8/25
⚜️𝕲𝖊𝖓𝖊𝖗𝖆𝖑⚜️ by blumer83
blumer83
  • WpView
    Reads 418,757
  • WpVote
    Votes 41,971
  • WpPart
    Parts 36
"Compelet" - با من ازدواج کن ژنرال. - این یه دستوره سرورم؟! چی میشه اگه بیشترین اختیار رو در کشور داشته باشین اما نتونین کاری انجام بدین به خاطر تبعیض‌های جنسیتی؛ کیم تهیونگ به عنوان یه شاهزاده که امگا متولد شده تا قبل از ازدواج هیچ اختیاری برای امور کشور نداره به خاطر قانون «امگاها حق سلطنت ندارن» شما بودین چیکار می‌کردین؟ کاپل: کوکوی کاپل فرعی: یونمین ژانر: رمنس، سلطنت مدرن، امگاورس، ازدواج اجباری، انگست 🥇#عاشقانه #royal 🥈#taehyong 🏅 Writer: blumer
You are my marijuana by army_bts_ks_deviant
army_bts_ks_deviant
  • WpView
    Reads 10,505
  • WpVote
    Votes 857
  • WpPart
    Parts 14
جونگ‌کوک دلاکرواکس، فرزند‌خوانده‌ی آریسته پدر اشرافی ترین مافیا‌ پاریس و کیم تهیونگ، یک پسر عادی.. اما واقعاً تهیونگ یه پسر عادیه..؟؟ قسمتی از فیکشن: _ببین نگه داشتن من کار ساده‌ای نیستا الکی برا خودت نقشه نریز، از اونجایی که از این خلافکارایی بهت میگم من عاشق جاهاییم که خطرناک باشن، کلا تو خطر احساس امنیت میکنم.. از پایین به بالا نگاهی به سر و وضع مرد انداخت و بعد با یک حالت "علاقه‌مند نیستم بهت " گفت: _اینطور که میبینم تو اصلا خطری نمیزنی، پس بهتره بیخیال شی. جونگ‌کوک لحظه‌ای در سکوت به تهیونگ خیره شد و بعد با فهمیدن منظورش قهقهه‌ای سر داد. با انگشت اشک ظاهریش رو پاک کرد و دستش رو سمت تهیونگ دراز کرد _بیا، من میبرمت یه جایی که احساس امنیت کنی! 𝖸𝗈𝗎 𝖺𝗋𝖾 𝗆𝗒 𝖬𝖺𝗋𝗂𝗃𝗎𝖺𝗇𝖺- 𝖱𝗈𝗆𝖺𝗇𝖼𝖾, 𝗌𝗆𝗎𝗍, 𝖺𝖼𝗍𝗂𝗈𝗇, 𝗆𝖺𝖿𝗂𝖺- 𝖪𝗈𝗈𝗄𝗏-روز‌‌آپلود:یکشنبه
Silk Dress KookV by llTARAll
llTARAll
  • WpView
    Reads 195,543
  • WpVote
    Votes 22,241
  • WpPart
    Parts 21
‌قرار گذاشتن با انیگمایی که با سوراخ نصف آلفاهای سئول خاطره داشت، موضوع قابل‌پذیرشی برای امگای هجده ساله نبود؛ اما تهیونگ نمی‌تونست درخواست همسایه‌ی مهربونش رو مبنابر بر آشنایی با پسرش رد کنه، پس قبول کرد تا با اون مرد قرار بذاره و حتی روحش هم خبر نداشت که این یک قرار، به مراتب بیشتر و بیشتر و درنهایت باعث ایجاد شرط‌بندی‌ای می‌شه که هر دو رو وارد بازیِ جدیدی از احساسات می‌کنه. ژانر: امگاورس، رومنس، برشی از زندگی، اسمات کاپل: کوکوی ‌
𝗗𝗮𝗵𝗹𝗶𝗮 ᵏᵒᵒᵏᵛ ᵛᵉʳ by yelital
yelital
  • WpView
    Reads 121,231
  • WpVote
    Votes 18,621
  • WpPart
    Parts 55
𝙁𝙖𝙣𝙩𝙖𝙨𝙮 - 𝙎𝙘𝙝𝙤𝙤𝙡 𝙇𝙞𝙛𝙚 - 𝘼𝙣𝙜𝙨𝙩 𝗞𝗢𝗢𝗞𝗩 زیباترین مخلوق خدا درخواست انسان شدن کرد و برای تبدیل شدن به یک انسان باید نود و نه روز هویت اصلیش رو مخفی نگه می‌داشت. نباید بیشتر از سه نفر از ماهیتش با خبر می‌شدن اما درست در روز اولی که بین انسان بود، یک نفر رازش رو فهمید و مجبور شد باهاش یک پیوند ببنده... پیوندی که نمی‌دونست سرنوشتش رو‌ چطور تغییر خواهد داد! ___________________________________________________ - از من می‌خوای که رازت رو نگه‌ دارم؟ باشه، من ماهیت اصلیت رو به کسی لو نمی‌دم‌. - باید... باید بهم تضمین بدی! - پس بیا یه قرار داد ببندیم. - قرارداد؟ چی به من می‌رسه؟ - اینکه تا نود و نه روز رازت رو نگه می‌دارم؟ - در عوض ازم چی می‌خوای؟ - خودتو، خودتو بهم بده دالیا! ___________________________________________________ - گلی ظریف مثل تو، نباید به تنهایی توی سرزمین مردگان قدم بذاره، نمی‌ترسی که با یک اشاره، پژمرده‌ت کنم؟
𝐖𝐢𝐧𝐭𝐞𝐫 | ᴋᴏᴏᴋᴠ by ituhide
ituhide
  • WpView
    Reads 63,256
  • WpVote
    Votes 10,459
  • WpPart
    Parts 17
- نمی تونی بری. این پایان بحثه. تهیونگ حس عجیبی داشت، انگشتاش مور مور می شدند و شکمش یه حالی بود. ولی خودشو جمع کرد و خیره به اون چشم ها با لحن محکمی گفت: - این کارو نکن. نمی دونی چقدر می تونم دیوونه باشم. زندگیتو جهنم می کنم. جونگ کوک لبخندی زد، ولی فاقد شوخ طبعی بود. - اگر تو دیوونه ای، من از تو دیوونه ترم. صداش تیز و چالش برانگیز بود. تهیونگ مطمئن نبود این جونگ کوکه داره باهاش حرف می زنه یا گرگی که درونش زندگی می کرد. تهیونگ جراتشو جمع کرد و پوزخندی زد: - تا استخوان هام لرزید واقعا. برام مهم نیست اگه دیوونه ای جئون جونگ کوک، توی خوابت ببینی منو حبس کنی. جونگ کوک لبخند کوچیکی زد. چشم هاش برای لحظه ای به رنگ عادی خودشون برگشته بودند و درحالی که لب هاش گوش تهیونگ رو لمس می کردند زمزمه کرد: - من نمی خوام حبست کنم. وقتی عقب کشید، چشم هاش طلایی بودند. با صدایی که بم تر از همیشه بود فقط یه جمله گفت. - جفت من. مال من. باید ازش مراقبت کنم. 𝐂𝐨𝐮𝐩𝐥𝐞: 𝐊𝐎𝐎𝐊𝐕 𝐆𝐞𝐧𝐫𝐞: 𝐑𝐨𝐦𝐚𝐧𝐜𝐞, 𝐀𝐜𝐭𝐢𝐨𝐧, 𝐎𝐦𝐞𝐠𝐚𝐯𝐞, 𝐒𝐦𝐮𝐭,𝐒𝐮𝐩𝐞𝐫𝐧𝐚𝐭𝐮𝐫𝐚𝐥 𝑾𝒓𝒊𝒕𝒆𝒓: 𝑰𝒕𝒖 𝑯𝒊𝒅𝒆 🚫[DO NOT COPY THIS WORK]🚫