فیکشن های میوگالفی
3 stories
Blood is thicker than Water (KookMin) by fictionland_farsi
fictionland_farsi
  • WpView
    Reads 1,153
  • WpVote
    Votes 96
  • WpPart
    Parts 5
فیکشن: خون غلیظ تر از آبه این یه ضرب المثل قرون وسطایی انگلیسی هست که میگه پیوند های خانوادگی همیشه قویتر از دوستی و عشق عه. ژانر:مافیایی، بی دی اس ام و اسمات در سه ورژن : کوکمین، میوگالف و ییژان آپ خواهد شد. وضعيت :پايان يافته خلاصه : مدل های مشهوری که راز های بزرگی در زندگیشون دارن و برای یه مسابقه بزرگ اماده میشن. چی میشه اگه برای عکس برداریشون کاپل بشن. کاپلی که هرکدوم سعی میکنه روی شخص مقابلش رو کم کنه؟ اگر راز همو بفهمن چی میشه؟؟؟ نوبسنده ها :هاریزون و هادس در چنل تلگرامی مون هم آپ میشه.
My BaBy(+18) (MewGulf )(Completed) by fictionland_farsi
fictionland_farsi
  • WpView
    Reads 7,648
  • WpVote
    Votes 898
  • WpPart
    Parts 25
خلاصه : هشدار این فیکشن امپرگ عه! بارداری مردان داره. میو یه مرد ۲۶ ساله خیلی ثروتمند و خوش اخلاق و فوق العاده که با بکی ازدواج کرده ولی نمیتونن بچه دار بشن. گالف ۱۷ ساله پسر لارا عه که توی خونه میو کار میکنه و خیلی اوضاع مالی بدی دارن و فقط با کمک میو زنده موندن. لارا برای جبران لطف اون و همچنین پنهان کردن یه راز خیلیی حساس پسرش، با میو و همسرش یه قرارداد میبنده که زندگی میو رو کلا عوض میکنه. راهی برای بچه دار شدنشون... این فیکشن ترجمه است و نویسنده اصلیش LoveyouAlways1491 all rights reserved تمامی حقوق متعلق به ایشونه و ما فقط ترجمه میکنیم مترجم : سایا کاپل : میوگالف ورژن دوم آفگان هست این فیکشن متعلق به چنل فیشکن لند میباشد
Lust🔞 (Completed) by fictionland_farsi
fictionland_farsi
  • WpView
    Reads 6,489
  • WpVote
    Votes 559
  • WpPart
    Parts 38
ژانر : عاشقانه،درام،فول اسمات توجه این فیکشن متعلق به Reinee 17 می باشد و ما فقط ترجمش میکنیم پس حقوقش متعلق به ایشونه. All rights reserved. خلاصه گالف تاوان، دانش آموز 16 ساله دبیرستانی است که اتفاقاً به دلیل همجنس گرا بودن توسط خانواده اش رها میشود. خانواده اون ثروتمند بودن اما پدرش مردی سختگیر بود که طرفدار جامعه LGBTQ نبود. از آن زمان، آنها گالف رو به عنوان پسر خودشون قبول نکردن و اون رو طرد کردن. مادرش نمیتونست کاری در این مورد انجام بده. چون اون فقط به دستورات شوهرش عمل میکرد. گالف چاره ای نداشت جز اینکه برای خودش کار کند تا بتونه تحصیلاتش را در حد همون دبیرستان بیرستان تموم کنه. بنابراین .... در سن بسیار پایین، برده شد. اما برده هرکسی نه!! اون برده یک نفر شد. میو سوپاسیت، پسر 22 ساله ثروتمندترین خانواده آسیایی که با وجود سن بسیار کم، مدیرعامل شرکت اونا هم بود. آیا اونا میتونن نیازهاشون رو در هم پیدا کنن؟ ایا عشق واقعی را جدای از شهوت و نیازهاشون پیدا میکنن؟ روز های آپ :یکشنبه، سه شنبه و پنجشنبه