قلم خوب داستان خوب نویسنده خوب
58 stories
| 𝗛𝗲 𝗶𝘀 𝗺𝘆 𝗣𝗲𝘁𝗿𝗶𝗰𝗵𝗼𝗿 | ⱽᵉʳˢ by Chakavakvk
Chakavakvk
  • WpView
    Reads 583,169
  • WpVote
    Votes 56,411
  • WpPart
    Parts 53
{ وضعیت فیکشن: ﮼اتمام‌ یافتــه } ''' - احمق تو پسرعمه‌ی منی! - ولی هیچ پسردایی‌ای زبونشو تو حلق پسرعمه‌ش فرو نمی‌کنه، هیچ پسردایی لعنتی‌ای نمی‌تونه تو همون حرکت اول نقطه‌ی فاکینگ لذت پسرعمه‌شو پیدا کنه!" ''' - جونگ‌کوک، ما مریضیم؟ - نه تهیونگ، من مریضتم. «عشق نامتعارف بین دو اُمگا در خانواده‌های هم‌خون و جامعه‌ای کاملا پایبند به سنت» - پی‌دی‌اف فول پارت رو می‌تونید از چنل بردارید. 🗨 تلگرام : @cityofcrazypeople . . . ┄┄┄┄┄┄┄┄┄┄┄┄┄┄┄┄┄┄┄┄ 𝖢𝗈𝗎𝗉𝗅𝖾 : 𝗏𝗄𝗈𝗈𝗄 / 𝗄𝗈𝗈𝗄𝗏 [𝗏𝖾𝗋𝗌] 𝖦𝖾𝗇𝗋𝖾 : 𝖮𝗆𝖾𝗀𝖺𝗏𝖾𝗋𝗌، 𝖱𝗈𝗆𝖺𝗇𝖼𝖾، 𝖲𝗆𝗎𝗍، 𝖠𝗇𝗀𝗌𝗍، 𝖲𝗈𝖼𝗂𝖺𝗅 𝖼𝗋𝗂𝗍𝗂𝖼𝗂𝗌𝗆. 𝖶𝗋𝗂𝗍𝖾𝗋 : 𝖢𝗁𝖺𝗄𝖺𝗏𝖺𝗄﮼ ┄┄┄┄┄┄┄┄┄┄┄┄┄┄┄┄┄┄┄┄
Datura by moonshadow_fic
moonshadow_fic
  • WpView
    Reads 454
  • WpVote
    Votes 37
  • WpPart
    Parts 9
[ completed ] وقتی دنیات توی سیاه و خاکستری خلاصه می‌شه، دنبال هر رنگی می‌گردی تا بهش تنوع بدی. حتی اگه اون رنگ، قرمزی خون یک آلفا باشه! *** دنیای منزجرکننده‌‌ی جونگ‌کوکِ امگایی که از ساده‌ترین حقوقش هم منع می‌شد، حالا در حال فروپاشی بود! آلفاها عین گرگ زخمی درحال فرار کردن، قایم شدن و مردن بودن... دنیای جونگ‌کوک مزین به رنگ خون شده بود و... لذت‌بخش بود! *** " این یک هشدار جدی برای آلفاهاست! تعداد زیادی از امگاها دچار بیماری هاری شده و به آلفاها حمله می‌کنند، گلوی اون‌ها رو با دندون بریده و گوشتشون رو تکه تکه می‌کنند! فرار کنید، پناه بگیرید، از امگاها دوری ‌کنید و زنده بمونید. " صدای اخبار، همزمان با رفتن برق‌ها خاموش شد. اما برق چشم‌های امگا همچنان روشن باقی مونده بود... _ واقعا داری از این موضوع لذت می‌بری؟ _ تو از قدرت لذت نمی‌بری؟ _ نه جونگ‌کوک! اگه قرار بود ما هم مثل اونا باشیم پس چه فرقی باهاشون داریم؟ اون شوهرتو کشته لعنتی! و تو بهش جا و مکان و غذا دادی؟ چطور می‌تونی انقدر نابود و قابل ترحم باشی؟
 hypophrenia  by sara199911
sara199911
  • WpView
    Reads 47,004
  • WpVote
    Votes 5,225
  • WpPart
    Parts 29
جانگکوک افسر پلیسیه که مامور میشه برای پیدا کردن راز تاریک خاندان کیم که حزب مخالف بتونه قدرتشون رو درهم بشکنه اما برحسب اتفاق کلید این راز پسر کوچیک تر این خاندانه که شباهت زیادی به عشق اولش کیم تهیونگ داره که سالها پیش ناپدید شد... ● نام فیک ~>هیپوکندریا ○ ژانر ~> روانشناسی ،انگست، جنایی ● نویسنده ~> sara ○ کاپل اصلی ~> ویکوک ● روزهای آپ ~> پایان یافته
Dᴇʙт by Min_Melonia
Min_Melonia
  • WpView
    Reads 72,712
  • WpVote
    Votes 11,855
  • WpPart
    Parts 40
📝 Couᴘʟᴇ: Kooκv, Yooɴмιɴ 🏷 Gᴇɴʀᴇ: Oмᴇԍᴀvᴇʀs, Roмᴀɴcᴇ, Sмuт تو محکومی که تمام و کمال "بدهیت" رو به من پرداخت کنی. حتی اگر لازم باشه با زندگیت! Writen by: Min_Melonia 📃season one: complete✒ 🏹season two: coming soon
° ᴍɪ ᴘᴀᴢ ° (kookv - vkook) by rira_drk
rira_drk
  • WpView
    Reads 507,685
  • WpVote
    Votes 49,877
  • WpPart
    Parts 44
[complete] + "اسپانیایی ها یه اصطلاح دارن، بهش میگن 'mi paz'... به معنی آرامش ابدی... وقتی حس می‌کنی یه نفر برای تمام عمرت کافیه و می‌تونه تا پایان زندگیت برات یه آرامشی ابدی باشه...و تو... تو "می پاز" منی تهیونگ." + "مهم نیست الهه ی ماهِ لعنتی تو رو به عنوان جفت خواهرم درنظر گرفته... من تو رو به هیچ کسی نمی‌دم ته..." " تو سهم من از آرامشی :) " .. « کاپل : کوکوی - ویکوک (ورس) » « ژانر : رمنس، امگاورس، اسمات »
MISUNDERSTAND by nia7stars
nia7stars
  • WpView
    Reads 730
  • WpVote
    Votes 83
  • WpPart
    Parts 1
عنوان: سوءتفاهم Title: MISUNDERSTAND کاپل: ویکوک/کوکوی Couple: Vkook\Kookv ژانر: رمنس، انگست، تاریخی، تراژدی Genre: Romance, Angst, Historical, Tragedy ─────────────── «ت-تهیونگم...» «جونگکوک... این... این تقصیر تو نیست، هممم؟ من خودم... خودم خواستم که این‌کار رو کنم...» «جونگکوکم...» «جئون جونگکوک... عاشقتم!» 2020/10 OneShot - COMPLETED
Heal by darkbluechimin
darkbluechimin
  • WpView
    Reads 9,102
  • WpVote
    Votes 2,288
  • WpPart
    Parts 49
[از لحظه ای که عاشقت بشم ساعت شنی برعکس میشه؛ ریختن دونه های شن جای انتظارِ دوست داشته شدن، خبر از جدایی میده.] التیام: بهم آوردن شکستگی و شکافتگی؛ مرمت کردن یا مرمت یافتن چیزی شکسته.
Along the Seine River | Vkook | Completed  by Mamacita_01
Mamacita_01
  • WpView
    Reads 369,989
  • WpVote
    Votes 52,324
  • WpPart
    Parts 45
┊Summary: توی این بوک داستان عاشقانه یه زوج فرانسوی از دل پاریس رو میخونیم. تهیونگ و جونگکوکی که هفت ساله ازدواج کردن و دوتا دختر دوقلو دارن، اما بعد از هفت سال اختلاف ها و مشکلاتی بینشون شکل گرفته که باعث شده جونگکوک تصمیم به جدایی از همسرش بگیره...اما چه آینده ای انتظار این زوج رو میکشه؟ ┊Teaser: _ یقه‌ت زیادی بازه! _چی! زبانش را در لپش چرخاند و نگاهش را از پاها تا چشمانم بالا کشید: _ یقه‌ت عزیزم...زیادی بازه! _ جدا تهیونگ؟ حالا که میبینی دیگه عصبی نیستم شروع میکنی به گیر دادن؟ او نیز اخمی کرد و با بردن دستهایش به جیب شلوار سفید رنگش، با لحنی جدی تر گفت: _ میدونی که دوست ندارم توی یه فضای خیلی عمومی و شلوغ مردم نگات کنن. متعجب خندیدم و سرم را به تاسف تکان دادم، لبم را به دندان گرفتم و در حالی که دکمه‌های پیراهنم را میبستم پاسخ دادم: _ تلافیشو سرت در میارم آقای کیم. _ تلاشتو میکنی آقای کیم. Couple: Vkook Sub Couple: Seongsang (Ateez), Hopemin Genre: dram, Romance, Smut, angst Writer: Sylvie Telegram: @Papacita_01
Hypoxia by Veritas_98
Veritas_98
  • WpView
    Reads 34,646
  • WpVote
    Votes 5,874
  • WpPart
    Parts 29
🌊هیپوکسی : کمبود اکسیژن در بافت های بدن بر اثر خفگی. وضعیت: اتمام یافته کاپل: کوکوی ژانر: روزمره، رمنس، اسمات #HYPOXIA
U̶𝗇𝖽𝖾𝗋 T̆̈𝗁𝖾 𝖫𝖺𝗄𝖾 || 𝖪𝗈𝗈𝗄𝗏 by atoon210_2
atoon210_2
  • WpView
    Reads 5,011
  • WpVote
    Votes 1,112
  • WpPart
    Parts 11
❦︎ under the Lake|| زیر دریاچه - دریاچه؟ + آره پسر جون... طبق افسانه ها،زیر دریاچه یه دروازه وجود داره! - به کجا میره؟ + یه دنیای دیگه! دنیای موجودات افسانه ای و جادوی سیاه... - پدربزرگ! این چیزا رو باور نکن.. پیرمرد پوزخندی به پسر زد و از جاش بلند شد: + باشه پسر جون...فقط مواظب باش گیر لیِرگانیس نیوفتی! ❦︎ couple: kookv