Select All
  • فاکرز~
    3.3K 338 5

    [Completed] فاکرز🔥𖨥 ظاهرشون با مقدار قابل توجهی تتو و عضله، درست شبیه به پسرهای بد بود و به‌خاطر نوع شخصیت‌ و سبک زندگی‌شون، بسیار دست‌نیافتنی به‌نظر می‌رسیدن؛ دو پسری که بنابه‌دلایل شخصیِ خودشون، مجبور به کار در یکی از معروف‌ترین کلاب‌های لاس‌وگاس شدن و درست در روز اول کارشون، متوجه شدن که همکارشون، کسیه که از قبل...

    Mature
  • Haven [Kookv, Yoonmin]
    17.6K 2.2K 25

    زندگی عاشقان مقیم بلندی‌های کالیفرنیا خلاصه: قصه مردی بد و مردی خوب؛ دوستی به عشق تبدیل میشه. کنارش قصه مردی خیلی بزرگ‌سال‌تر و مردی جوون؛ عشقی که به دلبستگی می‌انجامه. «چرا؟ چون من زن نبودم؟» جونگ‌کوک به خودش اومد و دید وسط داد و بیداد تهیونگ، دلش برای چشم‌های پسر روبه‌روش ضعف رفته. «احمق تو همه‌جا هستی، جلوی چشمای ب...

    Completed   Mature
  • Deadlock [KookV]
    157K 21.8K 23

    «من متوجهم که مشکل از کجاست؛ شماها زیادی جدی هستید. یه چهره‌ی به ظاهر باهوش، صرفا نشون‌ دهنده‌ی هوش نیست آقایون‌. تمام کارهای ابلهانه‌ی دنیا، با همین حالتِ چهره انجام میشه. لبخند بزنید آقای محترم. لبخند!» •.☁️Title: Deadlock •.☁️Status: Completed •.☁️Couple: KookV •.☁️Rating: NC-17 •.☁️Tags: Age difference, Unequal r...

    Completed   Mature
  • SPACE VOYAGE | Vkook [translated]
    346K 50.3K 47

    [ تکمیل شده ] وقتی هفت تا پسر که زیاد همدیگه رو نمیشناسن، داخل یک سفینه ی بزرگ، در فضا به مدت دو ماهِ کامل گیر بیفتن، همه چی قراره خیلی پیچیده و به‌هم ریخته شه!! این فن‌فیک اسمات داره. پس با ریسک خودتون بخونیدش

    Completed  
  • 𝐂𝐀𝐍𝐍𝐄𝐋𝐋𝐄 <ⱽᵏᵒᵒᵏ>
    38.7K 5.8K 11

    کانل/دارچین(کامل شده) دارچین:درختی که از همه ی قسمت هاش بوی مطبوعی استشمام میشه و مثل چوب جادویی هرچیز رو لمس کنه، رائحش رو به اون میده. داستانی در دهه 50 میلادی، بین جغرافیا های مختلف و شخصیت های متفاوت تر. مرد تاجری که اعتیادش به تنباکوی لیکوای فرانسوی، با عطر دارچین آمیخته میشه، و پسر چشم آبی نابغه ... __________...

    Completed  
  • Moscow | Hopemin Completed
    99.1K 15.8K 23

    _میدونی دوست نداشتنت مثل چیه؟ _مثل این میمونه که دریارو از ساحل بگیرن چون از ساحل بدون دریا فقط یه کویر میمونه...🌊 خلاصه: مسکو داستانی عجیب از زندگی خون آشام هاییه که سرنوشت خودشون رو انتخاب کردن... طبق قوانین جدیدی جهان به دو بخش تقسیم میشد...شمال برای خون آشام ها و جنوب برای انسان ها... اما چی میشد اگه سرنوشت برده...

    Completed   Mature
  • Moscow S2 | Hopemin، Vkook Completed
    78.9K 13.4K 27

    فصل دوم: Moonrise طلوع ماه... توی شهری مثل مسکو چه معنایی میتونست داشته باشه؟ خون آشام ها فرزندان ماه بودن...اما چی میشد اگه ماه پای فرزندان ارشدش رو با ماجرا باز میکرد؟ تهیونگ سوبایانین شهردار فعلی مسکو، باید به همراه برادرش به جنگ با آشوب های آینده ی مسکو میرفت... اما عشق... طلوع دوباره ی ماه، طلوع دوباره اون پسر...

    Completed   Mature
  • Butterfly's Repose - [Completed]
    15.2K 3.2K 27

    عشق من؛ وقتی در‌خت‌های همیشه سبز، زرد شدند و شاخه‌های منجمد، شکوفه‌ دادند، بیا و دستم رو بگیر؛ نجاتم بده. صدای من رو می‌شنوی؟ زمان مرگ پروانه‌ها نزدیکه. عشق من، بهم نگفتی؛ این عشق ما بود که مسمومشون کرد؟ |یونکوک - ویمین| |انگست| BTS YOONKOOK/VMIN FANFICTION copyright © 2020 teara , Yeg

  • Hey stupid, i love you!
    303K 54.6K 46

    + دوستت دارم! _ بخاطر سیب ترش‌هام؟ + اونم هست...ولی حتی اگه اون‌ها هم نباشن، بازم دوستت دارم. 🍏 کاپل: کوکوی 🍏 ژانر: امگاورس، رمنس، فلاف 🍏 وضعیت: تکمیل شده.

    Completed  
  • Amnesia
    91.9K 13.8K 13

    [کامل شده] خلاصه: تهیونگ از رئیسش که همه کارای دنیا رو روی دوشش میندازه و بی وقفه بهش دستور میده خسته‌ست. برای همین وقتی جونگکوک تو یه حادثه رانندگی حافظه خودش رو از دست میده، تصمیم بزرگی میگیره. _کی هستی؟ _من همسرتم. * کاپل اصلی: کوکوی * کاپل‌های فرعی: نامجون و جیمین - ناممین| یونگی و هوسوک - سپ (کاپل‌های فرعی مومنت...

    Completed  
  • Symbiosis
    2.4K 370 5

    - قرارداد خوبیه، هم برای خانواده من و هم برای خانواده تو. + وقتی گفتم برای بوسیدنم به بهانه نیاز نداری از ته دلم بود‌. +دوست ندارم فقط چون ازت خواستم، از روی اجبار باهام وقت بگذرونی. - تا حالا یه مرد رو بوسیدی؟

  • RANDY
    423K 70.6K 32

    [کامل شده] "رَندی" داستان آدم هایی که گذشته شون اونها رو افسار گسیخته کرده. ¬افسارگسیخته ¬ ___________________ _مطمئن باش توی اون اداره کسی رو به اندازه من پیدا نمیکنی که بخواد کل خشابش رو توی دهنت خالی کنه.... مراقب حرفات جلوی من باش عوضی، درسته مدرک قانونی برای قتل هات وجود نداره ولی خوب میدونم چه کارهای ازت بر میا...

    Completed  
  • 961.78 °C
    260K 53.3K 32

    فصل دوم 'Randy' همه آدم ها توی زندگیشون به خوب بودن فکر میکنن. اما فکر کردن هیچ وقت کافی نیست جئونی هیچ وقت! Made in pain! ________________ توجه ⚠️ این داستان قصد توهین به هیچ دین، شخص، مکان و... ندارد. تمامی مطالب ذکرشده تنها به این اثر تعلق داشته و وجود خارجی ندارند🚫

  • 𝐒𝐢𝐧𝐜𝐞 1894
    21.2K 3.4K 22

    [ ترجمه شده ] "وقتی جنگ تمام شود، ازدواج خواهیم کرد و من گل‌هایی به زیبایی تو پرورش خواهم داد و داستان ما از زیباترین داستان‌های عاشقانه در جهان خواهد بود." - نامه پیدا شده در جیب یک سرباز مرده، کاپیتان جئون جونگکوک، ۱۸۹۵. روزهای آپ: فعلا نامنظم [ از نویسنده اجازه گرفته شده ] writer on twt: @: ARTSEOULVK writer on ao3...

  • NOIR [BARCODE 2]
    68.6K 10.5K 30

    نُوا یعنی چی؟... زندگی اون چند نفر وسط شهر تاریک و بد بو میشه نوا! وقتی که مجبوری عشقت رو با لبای خونیش ببوسی و مزه اشکش رو از روی پوستش بچشی. وقتی که تک تک لحظات تفنگ رو با ترس لمس میکنی و نا امنی تموم بدنت رو به لرز انداخته. نُوا لمس دستای یخ زده همونیه که وسط این جهنم میتونه بهشت رو برات به ارمغان بیاره... . ...

    Completed  
  • BARCODE [VKOOK/YOONMIN]
    213K 31K 53

    ‌๛ ғᴀɴ ғɪᴄ 「 Bᴀʀᴄᴏᴅᴇ 」 • بارکد ~ Complete • کاپلی° ویکوک - یونمین • ژانر : عاشقانه | روزمره | نقد اجتماعی | انگست ❥•↿#Sevil 💜 #بارکد -•ᴛᴇᴀѕᴇʀ~ یک نفر پشت میله های زندان/ پدری که مرده بود. یک نفر زیر دود و سیگار / خواهری که رفته بود. مرگ هم به سراغشان نمی آمد~ راهش را کج می کرد... پشت چشمی می آمد و می رفت. بارکد تیره...

    Completed   Mature
  • 🕯 Dazhyar | VKOOK
    47K 6.9K 26

    ꒰.• #AU ⏤⏤⏤⏤⏤⏤⏤⏤ جونگكوك مكانيك ٢٦ ساله اي كه بايد براي عمل پيوند خواهرش از خلبان كيم تهيونگ كه به تازگي همسرش مرگ مغزي اعلام شده ، رضايت بگيره... ↳Couple: Vkook ↳Gener: Drama / Romance / Smut / Slice of Life روزهاي اپ : يكشنبه ها ساعت 7 عصر

  • Eos
    3.7K 354 7

    . Eos . Jungkook , Taehyung ‹ الهه سپیده دم، ائوس، با انگشتان گلگون توصیف می شد که درهای بهشت ​​را برای طلوع خورشید باز می کرد... › تهیونگ یه روانشناس خبره است که فکر میکنه دوست پسر الکی شکاکش پارانویا داره. ولی خبر نداره تموم حساسیت های ریز و درشت جونگکوک برای دیده نشدن با روانشناس، ناشی از راز بزرگشه..

  • 𝐓𝐇𝐄 𝐃𝐄𝐕𝐈𝐋 | 𝐓𝐊(on hold)
    2.6K 467 6

    تهیونگ مطمئناً به عنوان یه کاراگاه وظایف سنگینی برای انجام دادن داشت، اما احضار شیطان با ساندویچ قطعا بخشی از برنامه‌ی روزانه‌اش نبود! کاپل اصلی:تهکوک topkook bottomtae 《موقتا متوقف شده》 Lucifer AU ″credits to @Jayniel_ezra who wrote this beautiful fanfiction″

    Mature