ManiElmi's Reading List
9 stories
 Your Pain Is My Pleasure  by EK_se7en
EK_se7en
  • WpView
    Reads 1,180,636
  • WpVote
    Votes 88,291
  • WpPart
    Parts 105
COMPLETE ⭕ هشدار ⭕ این فیک دارای صحنه های خشن از جمله: BDSM( ارباب و برده ای) است و برای سنین کم یا کسانی که تحمل ندارند، پیشنهاد نمی شود. خلاصه : تهیونگ برای نجات جون تنها کسی که تو این دنیا داره یعنی برادرش جیمین مجبور میشه واسه یه شب برده جنسی جئون جانگ کوک ارباب سادیسمی بشه. ولی مطمئنن اگر میدونست راه برگشتی نداره هیچوقت اینکارو نمیکرد.. . . . _ م.. مستر... لطف.. اه.. _ هر چقدر میخوای ناله و التماس کن، چون « درد کشیدنت لذت منه »، لیتل اسلیو! Genre : Smut / BDSM / lover / Criminal / Happy End Couple : KOOKV Side couple : yoonmin / namjin By : E . K
Dark sky/Vkook by sad-moon102938
sad-moon102938
  • WpView
    Reads 702,799
  • WpVote
    Votes 69,455
  • WpPart
    Parts 54
⛓برده تهیونگ بودن گردن کج میخواد و زبون کوتاه! ⛓چیزی که جونگکوک نداره... ---------------------------- - پس شاه دزد تویی! به کاهدون زدی... من هیچی ندارم! + تمام چیزی که میخوام رو به رومه... شاه دزد؟ گوشای من فقط باید کلمه ددی رو از زبون تند و تیزت بشنوه جونگکوک... --------------------------- + وقتی میخوای به یکی بگی خیلی درگیرشی چی میگی؟ جونگکوک نگاهشو از لب های تهیونگ گرفت و با صدای خماری لب زد - میگم نَسَخِتم... ژانر : جنایی / مافیایی / اسمات / رومنس / ددی کینک / درام کاپل : ویکوک / نامجین / یونمین
Blue Orchid_PersianTranslate{kookv} by Lin_world
Lin_world
  • WpView
    Reads 79,772
  • WpVote
    Votes 10,999
  • WpPart
    Parts 13
⚠️ Warning ⚠️ امگا زیر نگاه خیره آلفا که مثل طعمه ای بهش نگاه میکرد لرزید. اون نشسته روی تخت و پوشیده شده تو لباس حریر سفید رنگ دعوتی برای آلفا بود تا بدون توجه به هر مخالفتی تصاحبش کنه. آلفا غرشی کرد، امگا لرزید و با چشم های اشکی بهش چشم دوخت. "تو مال من متعلق به منی، مال منی برای درست کردن توله هام، مال منی تا از خود بیخودم کنی و تا آخرین نفست تصاحبت کنم!" *** "ازت خواستم اون چیزو بندازی...نخواستم؟!" آلفا غرشی کرد همونطور که به شکم برآمده امگایی که به شدت میلرزید و با قرار دادن دست هاش مقابل شکمش سعی در محافظت از توله به دنیا نیومدش داشت، اشاره کرد. کی فکرش رو میکرد عاشق ترین و مراقب ترین آلفا اینطور تغیر کنه و دستور انداختن بچه های خودش رو بده؟! *** آلفا با صدای خشن و آزرده ای به حرف اومد: "پشیمونم که چرا قبلا و درست همون زمان نکشتمت! اینطوری خیلی بهتر بود!" امگا همونطور که نگاه تیزی بهش انداخت فریاد زد: "حرفامو خوب گوش کن آلفا، اگه از این در رفتی بیرون، دیگه هیچ وقت حق نداری برگردی!" ────────── 𝐍𝐚𝐦𝐞 : ارکیده آبی 𝐂𝐨𝐮𝐩𝐥𝐞 : KookV, namjin, sope 𝐆𝐞𝐧𝐫𝐞 : Omegaverse, werewolf, Mpreg, force Writer: @rabisword02 Translators: @lin_world & @Twilisha @MprJiny
Devil's Love 2 | VMinKook  by Delenefer
Delenefer
  • WpView
    Reads 2,169
  • WpVote
    Votes 284
  • WpPart
    Parts 1
-می دونی اولین بار کی به جهنم سقوط کرد؟ جونگکوک با چشم هایی که برق میزد، سر تکون داد. این داستان رو بار ها شنیده بود! =همونی که به انسان ها سجده نکرد. چون مغرور بود! جیمین خنده مستانه ای سر داد و گفت: -دنگ.. اشتباهه.. اولین نفر، کسی بود که به جای زنش با یک مرد خوابید! Name: Devil's love Couple: VMinKook Gendre: Horror / Smut / Romance / Fantasy / Mpreg Start: 1400
Not Your Toy!! | Vkook Namjin § Full by Delenefer
Delenefer
  • WpView
    Reads 535,974
  • WpVote
    Votes 68,555
  • WpPart
    Parts 34
-تهلون؟ تهیونگ هومی گفت و برگه های تو دستش رو ورق زد. -تدی.. نیدا تن با کلمه های عجیب کوکی سر تهیونگ برگشت. -کوکی؟؟؟ صدای شوکه شده تهیونگ کوکی رو ترسوند. کار بدی کرده بود؟ بغض کرد و لب پایینیش لرزید. به ثانیه نکشیده صدای گریه اش بلند شد و تهیونگو ترسوند. -گریه نکن.. گریه نکن.. اشکال نداره کوکی. بیبی چیزی نشده که. معذرت میخوام -تدی نالاحت شد -نشدم. ببین.. خوشحالم . کار خوبی کردی بیب -دلوخ میگی؟ -نه. نه. اشکال نداره. لباس خودته اشکال نداشت کوکی لباسشو با قیچی تیکه تیکه بریده باشه. اصلا اشکال نداشت.تهیونگ میتونست بازم بخره. . .. ... تغییر کردن کار سختی نیست.. تنها چیزی که نیاز داره یه انگیزه درست حسابیه! اگه به کیم تهیونگ رئیس مافیا میگفتن یه روز قراره واسه یه پسر بچه غش و ضعف کنی قهقهه میزد.. اما حالا همه چیز عوض شده.. کسی که مثل آب خوردن بدن آدمو با چاقو پاره می‌کرد، واسه آروم کردن یه پسر بچه خودشو به در و دیوار میزنه! Name : Im not your toy!! Genre: Smut / Daddy kink / Romance / little space / Fluff Start: 1399/8/24 End: 1399/11/24 32 parts
DADDY IS MY UNICORN by silvia_wr
silvia_wr
  • WpView
    Reads 253,313
  • WpVote
    Votes 42,323
  • WpPart
    Parts 46
🌈🦄- ددی؟ می‌دونستی تو یونیکورن منی؟ جانگکوک با چشمایی بیرون زده به پسر روبه‌روش نگاه می‌کنه. - ها؟ من؟ دقیقا منظورت منم تهیونگ؟ احیاناً حرفت و برعکس نگفتی کیتن؟ تهیونگ روی خزای گربه‌اش دست کشید و نچی کرد. - منظورم دقیقا خود خودت بودی ددی کوک. جانگکوک با کنجکاوی پشت میزش نشست و دست به سینه شد. - خب حالا چرا من یونیکورن کیتنمم؟ - می‌دونستی یونیکورنا آرزوها رو برآورده میکنن؟ مثل تو! لبخند عمیقی روی لبای ددیِ تهیونگ میشینه که بیشتر اون و شبیه یه خرگوش می‌‌کرد تا یه یونکیورن رنگی رنگی! - آرزوی تو چیه؟ - تو! آرزوی من تو بودی که خودت ارزوم و برآورده کردی. پس تو یونیکورن افسانه‌ای منی! 🦄🌈🦄🌈🦄🌈🦄🌈🦄🌈🦄🌈🦄🌈🦄🌈🦄🌈🦄 🌈NAME: DADDY IS MY UNICORN 🌈GENRES: FLUFF_ROMANCE_COMEDY_OMEGAVERS_MPREG 🌈MAIN COUPLE: KOOKV 🌈SIDE COUPLE: YOONMIN Up time: fridays 22:00
Ginger | VkooK | Daddykink by mahta_a_kh
mahta_a_kh
  • WpView
    Reads 68,954
  • WpVote
    Votes 6,754
  • WpPart
    Parts 16
کمدی ترین فیکشن واتپد فیکشــن: جــینجــر ginger کاپــل: ویـکـوکــ VKOOK ژانـر: ددی کینــک ، فلــاف ، اسمــات ، رمنــس❤️ ، کمــدی نویسنـده: مهتــا روز آپ: هر دوشنبه به صورت منظــم! ═════════════════════════ خــلاصــه: جئــون جونگکـوک صاحــب غــذاخــوری کوچیــکیه که کســب و کارش بعد از باز شــدن رستــوران بزرگـی درســت مقــابل غذاخوریش کســاد شده! صاحــب رستــوران رقیــب، جــوانی به اســم کیم تهیــونگ که با گرایشــات جنســی متفــاوت از جونگـ کـوک درخواســت میکنه تا در ازای اینکه بیبیــش بشه و زیــرش بخــوابه، کســب و کار خانوادگیــش رو نجــات بــده! آیا جونگکـوک تخــس و لجبــاز، آوارگــی رو به خوابیــدن زیر ددی تــه ترجیــح میده و مثل همیشــه با داد و فریــاد حقــش رو میگیره یا مثل یه پاپی کیــوت به آغــوش تهـیـونگ پنــاه میبــره؟! ═════════════════════════
  𝐃é𝐣à 𝐯𝐮  | 𝐊𝐎𝐎𝐊𝐕 by this_is_D
this_is_D
  • WpView
    Reads 397,507
  • WpVote
    Votes 60,491
  • WpPart
    Parts 35
[در حال آپ] دژاوو حالتی از ذهن است که در آن فرد پس از دیدن صحنه‌ای احساس می‌کند آن صحنه را قبلاً دیده‌است و در گذشته با آن مواجه شده‌ است. و این همون جریان زندگی بود! آدم درست رو در زمان درست جلوی روت قرار می‌داد!... و لحظه آخری که تهیونگ داشت از کافه خارج میشد در حالی که میل وافری برای از خوشحالی فریاد زدن داشت و گونه‌هاش به رنگ شکوفه های صورتی گیلاس در اومده بودند با کسی چشم تو چشم شد. چشم های هر دو نفر روی هم قفل شده بود. و هردو همزمان چیزی زمزمه کردند اما هیچکدوم صدای دیگری رو نشنید... + پسر توی نقاشی؟ _ پسر توی رویا؟ [ فصل دوم بوک CURSED] کاپل اصلی : کوکوی کاپل های فرعی : فیکو بخون و ببین
𝐂𝐮𝐫𝐬𝐞𝐝 | 𝐊𝐎𝐎𝐊𝐕 by this_is_D
this_is_D
  • WpView
    Reads 775,040
  • WpVote
    Votes 98,804
  • WpPart
    Parts 26
[ کامل شده] + اسمت چیه؟ _ لوسیفر + مثل شیطان؟ پسر کوچولو در حالی که با چشم های گرد براقش به مرد خیره بود زمزمه کرد... _ دقیقا مرد نیشخندی زد و مثل پسر کوچولو آروم زمزمه کرد... + اسم من جونگ کوکه ولی من کوکی رو ترجیح میدم _ چه مخفف احمقانه ای! + احمقانه یعنی چی؟ پسر کوچولو با چشم هایی که کنجکاوی رو منعکس میکردند پرسید _ از مامانت بپرس مرد بی حوصله گفت و از کنار پسر بچه رد شد + ولی من خانواده ای ندارم پسر کوچولو با صدایی لرزون گفت! ژانر : فانتزی، سوپرنچرال، رومنس، اسمات، انگست کاپل اصلی : کوکوی کاپل های فرعی : یونمین / نامجین حتی اگه کوکوی دوست نداری بدون قراره از این خوشت بیاد :) (دیالوگ چپتر اول از سریال لوسیفر الهام گرفته شده و باقی فیک هیچ ربطی به اون سریال نداره پس کتاب رو از روی جلدش قضاوت نکنید)