Favorite~(completed)
32 stories
💎Crystalline💎 by Black_Angel_2020
Black_Angel_2020
  • WpView
    Reads 1,444,517
  • WpVote
    Votes 174,664
  • WpPart
    Parts 99
زمانی فهمیدم یک گناه‌کارم که به امگا بودنم پی‌بردم. با متولد شدنم به عنوان یک امگا، بزرگ‌ترین گناه عمرم رو مرتکب شدم. اما وقتی دست خودم نبود که چطور متولد بشم، آیا عادلانه بود که از طرف خانواده‌م به گناه‌کار بودن متهم بشم؟ و اگه این تقصیر منه...کاش اون‌هایی که به اختیار خودشون یک آلفا متولد شدن بهم بگن که دقیقا کجای راهو اشتباه رفتم؟ پ-ج ____________ زمین می‌چرخه، مرزها می‌شکنن، آدما عوض می‌شن، همه چیز امکان پذیره حتی تغییر کردن من! آتیش خشمم با قطرات شفاف صدای تو خاموش شد و به آرومی تغییر کردم. تو این‌کارو کردی و من یه عمر مدیون آرامشی که الهه‌ی ماه بهم اعطا کرده می‌مونم‌. آرامشی از جنس لطافت و ظرافت. آرامشی از جنس تو، امگای کریستالی من! م_ی 💎کاپل اصلی:یونمین 💎کاپل دوم:ویکوک/کوکوی (ورس) (پ.ن:نوشتم کاپل دوم چون یه موچولو مونده بود جزء کاپلای اصلی باشن. در حد فرعی نبینیدشون:)) 💎ژانر: امگاورس / انگست/ امپرگ / رومنس (به گفته‌ی خواننده‌ها، کمدی! به علت ناتوانی انجل در کنترل خود برای طنز ننوشتن:[ انگست+کمدی=خطر ترک خوردن؟!؟!) [Completed]
Ecstasy (kookV) by NyxJeon97
NyxJeon97
  • WpView
    Reads 166,326
  • WpVote
    Votes 19,430
  • WpPart
    Parts 20
[ پرستار کیم، فارغ‌التحصیل شده بهترین دانشگاه آمریکا شروع به مراقبت از پسری ویلچر نشین کرد که نه تنها کم حرف و پررو بود بلکه احترام کوچیک‌تر بزرگتری‌هم سرش نمی‌شد! ] "رومنس، فلاف، اسمات." کاپل: کوکوی. تمام شده.
Queen Kim (KookV) by NyxJeon97
NyxJeon97
  • WpView
    Reads 250,318
  • WpVote
    Votes 26,537
  • WpPart
    Parts 22
ولیعهدی که در شب جشن تاج گذاری تصمیم به فرار گرفت و با پناه بردن به کشتی دزدان دریایی، سرنوشت خودش رو تغییر داد. [ رام کردن کاپیتان خون‌خوار دزدان دریایی، آخرین راه نجات برای رهایی از اسارت بود. ] رومنس/ اسمات کاپل: کوکوی/ کمی سُپ تمام شده.
Appa (KookV) by NyxJeon97
NyxJeon97
  • WpView
    Reads 179,313
  • WpVote
    Votes 17,820
  • WpPart
    Parts 21
تهیونگ از نوزده سالگی مسئولیت بزرگ کردن یک پسر بچه‌ی مبتلا به سندرم کلوور بوسی رو قبول کرد و هیچ ایده‌ای نداشت که چندین سال بعد، قراره به درخواستِ ازدواجِ همون پسر، جواب مثبت بده. انگست/رومنس/ اسمات. این بوک محارم نیست و لطفا تا قبل از کامل خوندن داستان، قضاوت نکنید. ~ تمام شده.
The Room of Requirement || Drarry by NiliDrarry
NiliDrarry
  • WpView
    Reads 21,695
  • WpVote
    Votes 2,009
  • WpPart
    Parts 10
سال هشتم. هاگوارتز. اتاق ضروریات. مکان سری دو پسر که میخوان تنها باشن ولی پیش هم. Drarry, drama, romance, smut. درری، دراری. یه درام انگست-فلافی.. بیشتر فلافی. اگه معنی میده؟ Word count: 27000 + 8000 (after)
LIGHT RED by Neruos
Neruos
  • WpView
    Reads 81,183
  • WpVote
    Votes 13,070
  • WpPart
    Parts 46
I'm Devil And Evil Lust is In Your Veins Ziam Mayne ⌲ Fan-Fiction By: sören Update: Completed
Somewhere In The Woods by emily_ofnewmoon
emily_ofnewmoon
  • WpView
    Reads 8,723
  • WpVote
    Votes 2,925
  • WpPart
    Parts 32
{کامل شده} 𝘻𝘢𝘺𝘯 𝘮𝘢𝘭𝘪𝘬 / 𝘭𝘪𝘢𝘮 𝘱𝘢𝘺𝘯𝘦 عمارت مین وود یک پیرزنه. پیرزنی که لباس های نو تنش کرده باشی و توقع داشته باشی دوباره جوان و شاداب بشه. و زینِ بیست و شش ساله این رو خوب میدونه، میدونه که پشت لبخند درخشان و گیرایی نگاهش چهره ای مخفی شده که کسی ندیده. چهره ی پسربچه ای که با نگاهی مبهم به حرف های خاله ی خشک مذهب و عبوسش گوش میده. با کنجکاوی به مجسمه مریم مقدسِ توی کلیسا خیره میشه و هیچوقت نمیفهمه که چطور دست باریک و لرزان سرنوشت صورتش رو لمس میکنه و اون رو وارد صحنه ی نمایشش میکنه. جایی که به این باور میرسه که "یک افسانه هرگز نمیمیره" {𝘛𝘩𝘦𝘺 𝘸𝘦𝘳𝘦 𝘤𝘳𝘺𝘪𝘯𝘨 𝘸𝘩𝘦𝘯 𝘵𝘩𝘦𝘪𝘳 𝘴𝘰𝘯𝘴 𝘭𝘦𝘧𝘵, 𝘎𝘰𝘥 𝘪𝘴 𝘸𝘦𝘢𝘳𝘪𝘯𝘨 𝘣𝘭𝘢𝘤𝘬 𝘏𝘦'𝘴 𝘨𝘰𝘯𝘦 𝘴𝘰 𝘧𝘢𝘳 𝘵𝘰 𝘧𝘪𝘯𝘥 𝘯𝘰 𝘩𝘰𝘱𝘦, 𝘩𝘦'𝘴 𝘯𝘦𝘷𝘦𝘳 𝘤𝘰𝘮𝘪𝘯𝘨 𝘣𝘢𝘤𝘬} /ژانر: تخیلی، معمایی، رمز و راز/ Number 1 #mysteriuos Number 2 #ziam
heartlight by loual28
loual28
  • WpView
    Reads 20,399
  • WpVote
    Votes 4,920
  • WpPart
    Parts 24
[completed] 'من نمیخوام این اعتیاد مرگبار رو ترک کنم... من نمیخوام خودم رو از گرداب عمیق اسرار تیره‌ام بالا بکشم؛ اما تو مخدر خماری و مسکن درد‌هام باش تو گرمای استخون‌های یخ زده‌ام باش تو نور قلب تاریکم باش... '
Drarry One Shots  by lostprxnce
lostprxnce
  • WpView
    Reads 3,391,391
  • WpVote
    Votes 92,413
  • WpPart
    Parts 200
*will be edited soon* Started: 2015 Ended: 2019
'}{'WiNgeRsun'}{°{~ by Don_Mute
Don_Mute
  • WpView
    Reads 101,384
  • WpVote
    Votes 24,485
  • WpPart
    Parts 51
{Ziam & Larry Paranormal Novel} و خداوند برخی فرشتگان را از زیبایی به زشتی می کشد... بالهایشان را سیاه می کند و صورتهایشان را قبیح... گناهشان چه می تواند باشد؟ بغیر از گول خوردن توسط شیطان؟ زمانی که شیطان توانست اولین فرشته را از راه حقیقی منحرف کند, فرشته از بهشت تبعید شد و دیگر میان فرشته ها جایی نداشت, انسان ها آنها را, به خاطر چهره و ویژگی هایشان, وینگرسان می خواندند! کسی چه می داند؟ افسانه ها می گویند وینگر ها,در بالای ابرها زندگی می کنند,جایی که از دید انسان ها پنهان باشند,شب ها بیدار می شوند و به دنبال طعمه میگردند! مواظب باش تا طعمه ی بعدی, تو نباشی...! :این ففیک دارای,صحنه های خشن,دنیای ماورا,اسمات,قتل و مرگ,و شاید برای برخی ترسناک,می باشد!! ----{}{}{}{}{}{}{}{}{}{}{}{}{}{}{}{}{}{}{}{}{}{}<°{~ #1_fanfiction #1_killer #1_gaylove #1_horror #1_Ziam #1_Liampayne #2_Zaynmalik