Larav2000's Reading List
126 stories
𝗧𝗼 𝗳𝗶𝗻𝗱 𝗺𝘆���𝘀𝗲𝗹𝗳 𝗶𝗻 𝘆𝗼𝘂 by fvrnvz
fvrnvz
  • WpView
    Reads 9,399
  • WpVote
    Votes 955
  • WpPart
    Parts 34
• پیدا شدن در تو • از دل تهران تا نورهای نئونِ سئول.. نیکو وارد دنیای پرزرق و برق اما پرتنشِ طراحی لباس در کره میشه، جایی که همه‌چی باید بی‌نقص باشه، مخصوصاً وقتی پای یه ستاره مثل جونگ‌کوک وسطه. هر لباسی که برای جونگ‌کوک طراحی می‌کنه، نه فقط ظاهر بلکه بخشی از خودش رو توش میریزه. اما چیزی که براش قابل پیش‌بینی نبود... تأثیر حضور خودش تو زندگی یه ستاره بود. " STRAIGHT " 🔺Genre : romance • drama • smut • funny 🔻Couple : Jungkook x Girl
The Flight  by Teddima
Teddima
  • WpView
    Reads 13,572
  • WpVote
    Votes 1,041
  • WpPart
    Parts 98
همه چیز از اون پرواز شروع شد.
『مجموعه سناریوهام』 by byjeymin
byjeymin
  • WpView
    Reads 10,572
  • WpVote
    Votes 712
  • WpPart
    Parts 25
مجموعه ای از نوشته هام Moodboard/ Imagine/ Scenario ──────────── Telegram: @MoonLight_BTS
ll KookV ll by llAlourall
llAlourall
  • WpView
    Reads 271,589
  • WpVote
    Votes 27,294
  • WpPart
    Parts 64
☁️داستان های کوتاه کوکوی☁️ Ganer : Romance , AU , fakechat , SMUT
BTS Scenario  by Eva_story
Eva_story
  • WpView
    Reads 105,731
  • WpVote
    Votes 9,355
  • WpPart
    Parts 30
سناریوهای دخترپسری از تمام اعضا... ¤ ️وقتی کوکی که یه آیدلِ مشهورِ، می‌فهمه ازش حامله شدی... ¤ وقتی تهیونگ یه خون‌آشامه و تو معشوقه‌‌ای که شیفته‌ و دلباخته‌شی... ¤ وقتی جیمین با اعضا دعواش شده و اومده پیش تو تا آرومش کنی... ¤ وقتی از ناپدریت کتک خوردی و هوسوک متوجه می‌شه... ¤ وقتی اطلاعات مهم مین‌یونگی رو اشتباهی پاک می‌کنی و کینک‌های ددی بودنش برمی‌گرده! ¤ وقتی نامجون یه بادیگارد و تو از این شغل خطرناکش ناراحتی... ¤ وقتی قراره اولین دفعه توی بار سرویس بدی و جین [متصدی بار] بهت بوسیدن رو یاد میده... و بیش از ۵۰ سناریو با موضوعات مختلف از همه‌ی اعضا... به قلم ایوا🍃
نحسی(ویکوکمین) by poke_r833
poke_r833
  • WpView
    Reads 136,297
  • WpVote
    Votes 16,348
  • WpPart
    Parts 46
تهیونگ ( برادر ناتنی جیمین )و دوستاش(بقیه اعضا) اعتقاد دارن جیمین خیلی نحسه و باید بمیره برای همین خیلی اذیتش میکنن. بنظرتون جیمینِ مهربونمون میتونه هیونگشو ول کنه و فرار کنه درحالی که دلش برای لبخند مستطیلی هیونگش تنگ شده؟ یا با همه سختیا کنار میاد و تلاش میکنه تا دوباره هیونگشو خوشحال ببینه؟ کاپل: ویکوکمین_نامجین-سپ زمان آپ: هفته ای دو پارت(شاید بیشتر بستگی داره) بخشی از فیک: با ذوق به ماشین تهیونگ هیونگ که تازه خریده بودش زل زدم واو قشنگ ترین ماشینش همینه با خوشحالی برگشتم سمتش و بدون اینکه حواسم باشه هیونگ از من بدش میاد دستامو دورش حلقه کردمو گفتم: _وای ته این خیلی خوبه تو با زحمت تونستی این پول هارو به دست بیاری بهت افتخار میکنم هیونگی، تو مورد علاقه ترین منی لطفا منو ببر با ماشینت دور بزنیم توقع داشتم دست ته دورم حلقه بشه و بهم بگه((باشه موچی کوچولوی ته ))ولی اون محکم منو هل داد و با صدایی که از عصبانیت میلرزید گفت: _توی لعنتی چطور جرات میکنی به من دست بزنی و منو ته صدا کنی هان؟! توی احمق فکر میکنی اجازه میدم سوار ماشینم بشی و اونو کثیف کنی؟! با بغض لب زدم: _ولی تهیونگ من بچه نیستم که ماشینتو کثیف کنم ____ خوشحال میشم سر بزنید به هردوتا فیکام
الفای عاشق by madgirl_baby_love
madgirl_baby_love
  • WpView
    Reads 232,213
  • WpVote
    Votes 28,998
  • WpPart
    Parts 72
کاپل: کوکمین . . . . ژانر : عاشقانه ، مثبت هجده ، امپرگ ، امگاورس ، درام ، خانوادگی ( اس*مات مثبت ???? داره ) #kookmin: #1 #jimin: #4 # امگاورس: #۱۰ #کوکمین: #۳ #kookmin: #3 #kookmin: #4 #kookmin: #5
Play With Me by nanaly80
nanaly80
  • WpView
    Reads 70,697
  • WpVote
    Votes 7,870
  • WpPart
    Parts 37
ژانر : عاشقانه ، طنز ، هیجانی ، معمایی "تموم این مدت فکر میکردم این منم که دارم بقیه رو بازی میدم، غافل از اینکه خودم داشتم این وسط بازی داده می شدم!" " این بازی رو من به خواست خودم شروع نکردم ! ولی مطمئنا به خواست خودم تمومش می کنم ! " به دنیای اتفاقات غیر قابل پیش بینی خوش اومدید ☘︎ "وضعیت : پایان یافته" چنل تلگرام: @fiction_Legend
Mirage by ace_vinchi
ace_vinchi
  • WpView
    Reads 57,654
  • WpVote
    Votes 9,752
  • WpPart
    Parts 152
خلاصه: پارک جیمین وارث یکی از بزرگ ترین شرکت های کره جنوبی با زندانی شدن پدرش، مجبور به جنگ با مادر خوانده ش برای حفظ شرکت میشه. با این حال گذشته همیشه برای شکارش آماده ست و درگیریش با ته هیونگ، باعث صدمه دیدن مغزش و فراموشی و حتی عوض شدن شخصیتش میشه در این بین جین سه یون دادستان پرونده ی پدرش وکالتش رو در دادگاهی که اونو متهم به صدمه زدن به ته هیونگ می کنه، به عهده می گیره؛ دو نفری که تا حد مرگ از هم متنفرن زمان آپ: پنج‌شنبه‌‌ها کاور از: @Emethod
Last decision by Sarinaf9
Sarinaf9
  • WpView
    Reads 143,621
  • WpVote
    Votes 10,716
  • WpPart
    Parts 41
Last decision : تصمیم آخر ژانر : عاشقانه - درام -انگست -جنایی -اسمات - معمایی ‌خلاصه‌ای از فیکشن: درد؟ کینه؟ انتقام ؟ تو نمیتونی همه رو با هم درک کنی و باهاشون بزرگ بشی چون یه بچه ی پنج ساله نیستی که پدر و مادرش رو جلوی چشماش به قتل رسوندن --- چی میشه اگه انتخاب های زیادی نداشته باشی؟ چی میشه اگه آدم های اطرافت متفاوت با چیزی باشن که انتظار داری؟! ازدواج یا مرگ؟ میتونی حسش کنی ؟ ✅بخش هایی از فیک ✅ بسته شدن چشمای اون زن فرتوت تنها ذره ی روشن وجودشو خاموش کرد و این آغاز تاریکی جونگ کوک و امپراتوری خونینش بود --- مرد مسن دستشو روی شونه ی جونگ کوک گذاشت :" دوباره که قرار نیست سرکشی کنی؟ به اندازه کافی برای تهیونگ اینکار رو کردی --- یکی از اونا از روی صندلیش بلند شد :" اینکه یه زن مسئولیت کامل باند رو به عهده بگیره اشتباهه..بیوه ی جئون باید زیر دست ما باشه نه توی مقام مشابهی با ما قرار بگیره --- +ن..نیازی نیست گدایی عشقی رو بکنی که داریش برخلاف انتظارش جونگ کوک فقط پوزخندی زد و پشت میز کارش نشست -مطمئنی که دارمش؟ یا فقط دارم خودمو احمق فرض میکنم که مثلا دارمش --- +حقیقت رو بهم بگو.. تو نمیتونی انسان باشی چون خود شیطانی -اشتباه نکن... من... جئون جونگ کوکم 1 #JungKook ❤