Waiting for....
12 histórias
▪️⚫TRAP(taegi version)⚫▪️ de Adelaidesmith002
▪️⚫TRAP(taegi version)⚫▪️
Adelaidesmith002
  • Leituras 14,547
  • Votos 1,541
  • Capítulos 29
فن فیکشن TRAP ( تله ) کاپل اصلی : تهگی کاپل های فرعی : خودتون بخونید بفهمید 😁 نویسنده ها : خودم 😁 و یه ارمی تازه وارد وضعیت فیک : در حال اپ روزهای اپ : تا حد ممکن سریع تر از روز مشخص شده اپ میکنم ولی در کل : ❌چهارشنبه ها ❌ ژانر : روزمره , جنایی , مرموز , پلیسی ( به مقدار قابل نیاز 😂) , درام و در اخر با کامنتاتون دل ما رو شاد کنید 😍 💜💜💜پرپل یوووو 💜💜💜 Once was first on #taegi ❤️
SEE de sorila2002
SEE
sorila2002
  • Leituras 60,228
  • Votos 11,809
  • Capítulos 25
وقتي كه جيمين ميفهمه ميتونه روح هر موجوديو ببينه وقتي توي خونه ي جديدشون شوهر خواهرش توسط يك روح كشته ميشه و جيمين تنها كسيه كه اخطارهاي روح توي خونرو ميفهمه و مهم تر اينكه اون روح نسبت نزديكي باهاش داره و بايد مشكلش رو حل كنه تا بتونه به زندگيه بعديش بره و خب حل كردن مشكل شايد با كمك دوستش يونگي راحت بنظر بياد ولي نه تا وقتي كه جيمين براي روح مرده ها مثل يه نور اميد باشه كاپل:يونمين(اصلي)_ويكوك_چانبك ژانر:ترسناك_عاشقانه_ماجراجويي_مرموز_كمي طنز
BRUTAL ALPHA (translated) de shidsuga
BRUTAL ALPHA (translated)
shidsuga
  • Leituras 31,193
  • Votos 4,919
  • Capítulos 22
خلاصه ی داستان: تهیونگ آلفای سلطه گریه که همه ازش میترسن و بهش احترام میزارن. اون بی پروا و بی رحمه.اون خودخواه و بی ملاحضست.اون قوی و قدرتمنده و هر چیزی رو که میخواد به دست میاره. یونگی یه امگا ی مهربونه که یه روی عصبی هم داره اما بازم دوست داشتنی و خودمونیه.اون محکم و فداکاره. اون قوی و فرمانبرداره و همیشه خوبو از بد تشخیص میده. چی میشه اگه آلفای بی رحم ، امگای مهربون رو ملاقات کنه؟ شیپ ها: تهگی جیکوک نامجین جینهوپ و یه شیپ مخفی😏
Green de raina_min
Green
raina_min
  • Leituras 2,714
  • Votos 372
  • Capítulos 3
یونگی پسری از جنس طبیعت .... کسی که همیشه توی دنیای خودش زندگی میکرده ، اما قراره با شناختن خودش پا تو دنیای سحرامیزو عجیبی که بهش تعلق داره بزاره .‌‌... دنیایی که دیگه قرار نیست توش تنها باشه ... کاپل اصلی : تهگی کاپل فرعی : کوکمین
Last Angel (Rule s1) de sarina-2006
Last Angel (Rule s1)
sarina-2006
  • Leituras 17,489
  • Votos 1,693
  • Capítulos 22
Rule:«Reconstructed of past» Gener:Romance,Angst,BDSM,Fantsy,Kink,+18 دستور:«بازسازی گذشته» ژانر:عاشقانه,غمگین,بی دی اس ام,فانتزی,کینک,+18 خلاصه فیک:جیمین پسری که توسط ناپدریش اذیت میشه,پسری که بعد از 23 سال با شش پسر دوست میشه,کسی که فکر میکنه مادرش به پدرش خیانت کرده و باعث مرگشه... چی میشه اگه دوستاش برده شیطان باشن؟چی میشه مادرش یه فرشته عاشق باشه؟چی میشه چشم اهریمن دنبال جیمین باشه؟ قسمتی از فیک: به جی هوپ نگاه کردم رو صورتش طرح های ترسناکی بود که به رنگ قرمز و سیاه بودن جی هوپ تقریبا منو به سمت اون عمارت میکشوند بلاخره سکوت بینمون و شکوندم حالم خیلی بد بود بزور حرف زدم:ه..هی.هیون..هیونگ...م..ما...ک..کجا..می...میریم با چهره ترسناکش بهم نگاه کرد و پوزخندی زد :نترس جیمین شی داریم میریم خونه ما! اما لحنش تسکین دهنده نبود انگار داشت تهدیدم میکرد +ه..هیو..نگ...من......و..برگ..ردون نمیتونستم راه برم میترسیدم,هر لحظه به اون عمارت ترسناک نزدیک تر میشدیم جی هوپ خودشو به من چسبوند و تو گوشم زمزمه کرد:به خونه خوش اومدی جیمین! *** جیمین فهمید که بازم خراب کرده حرفی نزد که جونگکوک عصبی تر داد زد :تو احمق منو چی صدا کردی؟ جیمین با ترس گفت:متا.... کوک با یه پوزخند از روی حرصش گفت:اگه یکبار دیگه این کلمه رو بگی زبونتو میبرم تا دیگه نتونی متاسفم..
𝑻𝒉𝒆 𝒍𝒆𝒂𝒅𝒆𝒓 𝒂𝒍𝒑𝒉𝒂 𝒏𝒆𝒆𝒅𝒔 𝒎𝒂𝒕𝒆 de Park_purple_uni
𝑻𝒉𝒆 𝒍𝒆𝒂𝒅𝒆𝒓 𝒂𝒍𝒑𝒉𝒂 𝒏𝒆𝒆𝒅𝒔 𝒎𝒂𝒕𝒆
Park_purple_uni
  • Leituras 74,021
  • Votos 13,601
  • Capítulos 48
🔸️عنوان: آلفای رهبر جفت میخواهد ●فصل اول~عشق نافرجام(پایان یافته) ●فصل دوم~آن سوی زمان(در حال آپ) ↩•هر دو فصل در همین بوک قرار دارن• 🔸️ژانر فصل اول: امگاورس|امپرگ|رمنس|انگست|اسمات|تاریخی 🔹️ژانر فصل دوم:رمنس|اسمات|کمدی|امپرگ|فلاف 🔸️کاپل اصلی: کوکمین 🔸️کاپل فرعی~فصل اول: یونته،چانبک،سکرت 🔹️کاپل فرعی~فصل دوم: سکرت 🔸️خلاصه: چی میشه اگه اونقدر مهربون باشی که حاظر شی جای برادرت تن به یه ازدواج اجباری بدی؟! اونم نه با هر کسی!با آلفای رهبر معروف ترین قبیله! یه آلفای خشک که بعد از اتفاقی که براش می افته اعتقادش و به عشق از دست میده!ولی آیا پارک جیمین مهربون و دل رحم ما پیشش دووم میاره؟! قطعا بله!چون پارک جیمین یه امگای معمولی نیست! *اون یه امگای رهبره!* ⚠️‼️❕️‼️❕️‼️❕️‼️❕️‼️❕️‼️❕️‼️❕️⚠️ ↩توجه: قسمت کوتاهی از اوایل این فیکشن تشابه داستانی با فیکشن "گلی در زمستان" داره ولی روند داستان و اتفاقاتی که قراره بیافته به هیچ عنوان کپی نیست و تشابه داستانی نداره. *برای این تشابه از نویسنده اجازه گرفته شده*↬ 🔹️🔸️𝑺𝒕𝒐𝒓𝒚 𝒃𝒚: 𝒖𝒏𝒊🍷 🔹️🔸️𝑪𝒐𝒗𝒆𝒓 𝒃𝒚:𝒖𝒏𝒊🎶
Belators  de I_Mora
Belators
I_Mora
  • Leituras 3,315
  • Votos 525
  • Capítulos 16
ژانر: تخیلی | فانتزی | معمایی | درام کاپل: ویکوک | هونهان | یونمین | نامجین ♦️⁛◎خلاصه: | بعد از این که هلیوس خدای خورشید و قدرتمند ترین خدای زنده، از پس نفرین وحشتناک همتای خودش تو سرزمین شیاطین برنیومد؛ درحالی که آخرین نفس هاشو میکشید آخرین امید موجودات ماورایی یعنی روح پسرش رو منجمد میکنه و آخرین پری های زنده رو مامور محافظت از محفظه ی شیشه ایی میکنه که روح پسرش در اون قرار داره. و با ته مونده ی نیروش طلسمی به کار میبره که بعد از مرگ آخرین محافظ، روح آزاد شه و در جسمی که به دنیای خدایان تعلق نداره حلول پیدا کنه... حالا آخرین محافظ مرده و روح در جسم پسر انسانی متولد شده. از اون روز هجده سال میگذره و حالا وقت بازگشتن نیروهای خدای خورشیده... پسری که بعد از متوجه شدن ماهیتش مامور میشه تیمی از افرادی خاص، به اسم بلاتور ها تشکیل بده و تنها راه نجات موجودات ماورایی که شکستن نفرین بوده رو پیدا کنه...| ~•~•~•~•~
𝐈𝐜𝐞 𝐂𝐫𝐞𝐚𝐦 𝐒𝐡𝐨𝐩|✔︎ de Th-Raven
𝐈𝐜𝐞 𝐂𝐫𝐞𝐚𝐦 𝐒𝐡𝐨𝐩|✔︎
Th-Raven
  • Leituras 498,358
  • Votos 62,288
  • Capítulos 35
"مغازه بستنی فروشی" تهیونگ امگایی که صاحب یه مغازه بستنی فروشیه..‌. جئون جونگ‌کوک الفایی که پدر مجرده. طی اتفاقی اونا همدیگه رو تو اون مغازه میبینن و چی میشه هانول،پسرش که فوبیا داره برای اولین بار از کسی خوشش بیاد و از همه مهمتر اون فرد کیم تهیونگ باشه.. سرنوشت یا الهه ماه چه چیزی رو براشون رقم میزنه؟ 𝐂𝐨𝐮𝐩𝐥𝐞:𝐊𝐨𝐨𝐤𝐯 𝐒𝐢𝐝𝐞 𝐂𝐨𝐮𝐩𝐥𝐞:𝐘𝐨𝐨𝐧𝐦𝐢𝐧,𝐍𝐚𝐦𝐣𝐢𝐧 𝐆𝐞𝐧𝐫𝐞: 𝐨𝐦𝐞𝐠𝐚𝐯𝐞𝐫𝐬,𝐫𝐨𝐦𝐚𝐧𝐜𝐞,𝐬𝐦𝐮𝐭,𝐦𝐩𝐫𝐞𝐠 𝐅𝐢𝐧𝐢𝐬𝐡𝐞𝐝✓ 𝐁𝐲:𝐓𝐡-𝐑𝐚𝐯𝐞𝐧
 my soulmate[complete] de hellobluedevil
my soulmate[complete]
hellobluedevil
  • Leituras 67,777
  • Votos 10,256
  • Capítulos 31
یونگی:من فقط میدونم نباید این اتفاق می افتاد! جیمین:چه اتفاقی؟ یونگی:نباید عاشقت میشدم...
Tʜᴇ Rᴏᴏꜰ ∥ ʏᴏᴏɴᴍɪɴ 🦋 de Dreamer_cupcake
Tʜᴇ Rᴏᴏꜰ ∥ ʏᴏᴏɴᴍɪɴ 🦋
Dreamer_cupcake
  • Leituras 99,020
  • Votos 14,912
  • Capítulos 57
"تهش چی میشه؟" "تهشو تو می‌نویسی." "اگر اون چیزی بشه که نباید؟" "هرچی شد، فقط مسئولیتش رو بپذیر." یونگی آهی کشید و دستاشو رو صورتش گذاشت: "خیلی احمقم، مگه نه؟" گوروم سیمای گیتار سیاهرنگش که با استیکرای عجیب و غریب تزئین شده بود رو با نوک انگشتای زخمی نوازش کرد. ملودیش آروم و نوازشگر بود: "نیستی میو کون. آدمای احمق حماقت خودشونو باور نمی‌کنن." "همه چیز فقط داره بدتر میشه. نمی‌تونم کنترلش کنم..." "داره مسیرشو طی می‌کنه." "مسیرشو؟" "فقط کافیه بپذیری بعضی چیزا دست من و تو نیست و از ته قلبت باور داشته باشی، چیزی که باید اتفاق بیفته، اتفاق میفته." Story by: Upset Season 1: completed ☑ Season 2: completed ☑ Grey chapter: ongoing 🔛