Select All
  • UnConscious | VKOOK
    223K 25.1K 55

    مَدهوش🃏 تهیونگ یک نویسنده ی مشهور با اسم هنریِ (آدرین هرلسون) که با دخترِ 6 ساله ش، مِرا که یادگار از همسرِ عزیزش جونگکوکه زندگی میکنه‌. عشقی که شش سال پیش طیِ یک تصادف جاده ایِ عمدی و سقوطش به ته دره ی عمیقِ پشت جنگل های کاج، فوت شده. حالا چی میشه اگه یک روز وقتی تهیونگ به عنوان مهمان افتخاریِ نقاشی که نخست وزیر ف...

    Completed  
  • Paranoia
    131K 13.9K 25

    حالا دیگه دنبال تو نمی‌گردم. شاید اگر دستم رو دراز کنم بتونم خیالِ بودن با تو تا ابد رو بردارم و بذارمش همون جایی که می‌خوام، زیر اون تک درخت. ولی الان تقریبا دو سال میگذره...تو رفتی و رقصیدن با تو، توی اون دشت پر از گل های زرد، خام ترین خیال من باقی میمونه. واسه همیشه.✨ . . . . . Couples : vkook , jikook , yoonmin

    Completed  
  • Saudade
    46K 7K 34

    سودآد : یه کلمه تو فرهنگ و زبان پرتغالیه. به معنیِ نوعی حالت روحی و حس نوستالژی، اندوه، دل‌تنگی و دل‌گرفتگی از نبودن فرد یا متعلقی است. ________________________________ یادمه اونموقع بود که برا اولین بار پامو تو این جنگل گذاشتم، اومدم که بخودم ثابت کنم رویاهام همه شون یه خوابه و واقعیت ندارن ولی با هر قدمی که بر می‌...

    Completed  
  • ༒Dëċëptïön༒✓✓
    11.8K 1.4K 39

    (پایان یافته) تصادف ؟..هه..مسخرس... اینا همش نقشه بود .....واسه ترسوندش ....واسه دخالت توی زندگی کوک ....واسه پس دادن دردی که هیچ ربطی بهش نداشت ......تهیونگ بازیچه دست پدرش بود ...این وسط جونگ کوک هم باید قربانی میشد ؟........قربانی عشقی که نسبت به اون پسر داشت .... بخشی از فیک 👇 _قرار نیست بزارم این بازی به ضرر...

    Completed  
  • 961.78 °C
    262K 53.4K 32

    فصل دوم 'Randy' همه آدم ها توی زندگیشون به خوب بودن فکر میکنن. اما فکر کردن هیچ وقت کافی نیست جئونی هیچ وقت! Made in pain! ________________ توجه ⚠️ این داستان قصد توهین به هیچ دین، شخص، مکان و... ندارد. تمامی مطالب ذکرشده تنها به این اثر تعلق داشته و وجود خارجی ندارند🚫

  • He was my Mona Lisa || TaeKook ~ Completed
    39.8K 8.3K 42

    دستیار رافائل سانتسیوی کبیر بودن، جونگوک جوان رو چند قدم به آرتیست شدن نزدیک‌تر کرده، اون با پسر لئوناردو داوینچی معاشرت می‌کنه، و نقاشی تو خونشه، به نظر میاد همه چیز آرومه تا اینکه سر و کله‌ی یه تاجر شرقی به زندگیش باز میشه، وینسنت کیم، که مخفیانه یک قاتل هم هست، و بیش‌ از حد به جونگوک توجه نشون میده، راز واقعی لبخند...

    Completed  
  • Top Omega
    56.2K 7.4K 14

    Multi shot Couple: Vkook Gener: Omegavers, romance, angst, criminal, smut شما تا حالا امگای تاپ دیدین؟! بیاین تا بهتون نشون بدم کیم‌تهیونگ وحشی ترین زندانی زندان مرکزی سئول چطوری همه‌ی تصورات شما رو از یک امگا زیر سوال میبره!...

    Completed  
  • ⚔•° Iustitia °• ~ KookTae~⚔
    53.2K 9K 21

    داستان زندگی تهیونگ که در دفاع از خودش مرتکب قتل شده و جانکوک کسی که چیزی برای از دست دادن نداره، چطور با هم در یک راستا قرار میگیره °•°•°•°•°•°•°•°•°•° چاقو از دستهای لرزانش به زمین افتاد . نمیتونست نگاهش رو از چشمهای بازِ کسی که تا چند دقیقه ی قبل زنده بود، بگیره . کار تموم شده بود . تلاش کرده بود زخم رو با دستش مسد...

  • TheWrongTwin 🩰 ᵏᵒᵒᵏᵛ
    123K 19.6K 31

    Author𐄒 Brattykv Coυple𐄒 kookv Trαɴѕlαтor𐄒Rana Geɴre𐄒 Drama, romance کیم تهیونگ و کیم هانسونگ دوتا برادر دوقلوان که با وجود شباهت‌های ظاهری زیادی که به‌هم دارن، از نظر اخلاقی و سلیقه اصلا شبیه هم نیستن. هانسونگ، قل مهربون و دوست‌داشتنیه که دامن و لباس‌های پاستلی میپوشه و توجه همه رو به خودش جلب میکنه. تهیونگ از ط...

    Completed  
  • ||𝐅𝐢𝐜 𝐓𝐖𝐓||
    224K 31.8K 88

    |•𝐅𝐢𝐜 𝐓𝐰𝐞𝐞𝐭•| 𝐂𝐨𝐮𝐩𝐥𝐞➪ 𝑣𝑘𝑜𝑜𝑘 • 𝑘𝑜𝑜𝑘𝑣 𝐆𝐞𝐧𝐫𝐞➪𝑒𝑣𝑒𝑟𝑦𝑡ℎ𝑖𝑛𝑔 اینجا قراره کلی فیک توییت و فیک چت یک قسمتی گذاشته بشه 🤩 با ژانرای مرگی✨

  • 𝐒𝐧𝐨𝐰 𝐠𝐥𝐨𝐛𝐞/𝐓𝐚𝐞𝐤𝐨𝐨𝐤
    8.3K 1.3K 22

    Summary: جهانی و کشوری که اسیر دنیای تاریکی است،مهم نیست وقتی بوی درد از تن نیم جانشان مشام را آزار میدهد. همه نقطه اتصال ها فقط به یک اسم برمیگشت....کیم تهیونگ داستانی که میان جنگ و خون در جهان آسیا را روایت میکند..درد مردمانی که برده سیاست های جهان می شوند و جان میدهند و جانی میگیرند.... Teaser: شدم پیرمردی که روی ز...

    Completed   Mature
  • Let Me Touch Your Voice | Vkook, Sope
    147K 22K 36

    〴︎Summary ৲︎ زندگی کردن بدون یکی از حس‌هایی که به روزهات آهنگ می‌بخشید کارِ راحتی نبود، اما جئون جونگوک نیمی از زندگیش رو به همین مِنوال گذرونده بود؛ پسری که با وجود نشنیدن هیچ صدایی، روحِ یک خواننده‌ی دلشکسته رو درک می‌کرد. با این وجود، چقدر باید می‌گذشت تا تهیونگی که برعکس اون موهبتِ داشتن تموم حس‌هاش رو داشت، دردها...

    Completed