من دلم پرررر میکشه این لعنتیا دوباره اپ کنن
12 stories
Broken Wings (SIN2) [L.S] by S_Larry_S
S_Larry_S
  • WpView
    Reads 22,556
  • WpVote
    Votes 4,137
  • WpPart
    Parts 9
(جلد دوم از SIN) خداوندگارا بر من مرحمت كن و بال هاي شكسته ي مرا ترميم كن.
HURRICANE  •L.S• by Cnstylinson
Cnstylinson
  • WpView
    Reads 5,881
  • WpVote
    Votes 1,173
  • WpPart
    Parts 10
تنها چیزیکه میدونم اینه! اون یه طوفان بزرگه... یه نابودگر عظیم... -M.Preg- •دارای محتوای تاریخی • احساسی • خرق عادت • •Short Emotional Story• Written by:@Cnstylinson
State of grace [L.S] by saramatin
saramatin
  • WpView
    Reads 50,329
  • WpVote
    Votes 7,627
  • WpPart
    Parts 58
هری و لویی دعوا می‌کنن. اون ها تمام مدت دارن با هم بحث می‌کنن، تا جایی که گاهی دختر ۵ سالشون هم نمی‌تونه باعث شه تا متوقف بشن. اون ها به طلاق نزدیکن، ولی یه بارداری غیرمنتظره، می‌تونه چیزی باشه که ازدواجشون رو نجات بده. Mpreg مترجم: Dothewholenails Eyasmin Credit: Heartfullofharry --- #Louis*1* #wattpad*1* #louistomlinson*1* #harryandlouis*1* #harrybottem*1* #louistop*1*
Birds in Gilded Cages(larry)(persian) by niallssm
niallssm
  • WpView
    Reads 126,931
  • WpVote
    Votes 9,443
  • WpPart
    Parts 25
در لندن هتلی وجود داره که زنها و مردهای زیبا مثل پرنده های تو قفس،ازشون نگه داری میشه و زندانی ها ی اون مکان ملزمن عمیق ترین و تاریک ترین خواسته های شما رو براورده کنن.......
Sharp Grey by larries_iran
larries_iran
  • WpView
    Reads 9,736
  • WpVote
    Votes 1,159
  • WpPart
    Parts 23
اشتباهات ما،مثل زمين خوردن مي مونن،گاهي ما خودمون زمين ميخوريم و گاهي ديگران ما رو با اشتباهاتشون زمين مي زنن؛اما حالت سومي هم وجود داره،حالتي كه ما خودمون اشتباه مي كنيم تا زمين بخوريم! لويي دوبار توي زندگيش اشتباه كرد؛اولين بار يكي ديگه رو زمين زد،اولين اشتباهش نابودش كرد ولي دومين اشتباهش اونو از نو ساخت،با اين تفاوت كه اون حالت چهارمي رو به وجود آورد: زمين خوردن بدون دونستن!
Ocean is your eyes[L.S] by Beti_Tommo
Beti_Tommo
  • WpView
    Reads 12,812
  • WpVote
    Votes 2,222
  • WpPart
    Parts 7
لویی نمیتونست چیزی رو که میبینه باور کنه...یه پسر وحشت زده وسط اون آب شناور بود یه پسر وحشت زده خیلی زیبا که مثل ماهی دم داشت و روی اون رو پولک های براق سبز رنگ پوشونده بود...به همون اندازه که این غیر واقعی و غیر قابل باور و افسانه ایه ،اون درست جلوی چشماشون بود،حقیقی،زیبا و سردرگم ...یه پری دریایی که جلوی دیدگان شوک زده همه اونها داشت وسط آکواریوم شنا میکرد و هیچ راهی وجود نداشت که بشه منکر این حقیقت شد و اهمیتی نداشت چقدر با منطق و شنیده ها و دانایی لویی و بقیه اون دانشمند ها در تضاد و مغایرت باشه... یا... داستان دانشمند جوونی که میخواد بزرگترین کشف دنیای زیست شناسی رو به اقیانوس، ینی خونه اش برگردونه ولی در میونه راه میفهمه خونه اون فقط آغوش خودشه!
Strawberry Milk (Persian Translation) by larents_iranff
larents_iranff
  • WpView
    Reads 114,402
  • WpVote
    Votes 12,776
  • WpPart
    Parts 24
توی واحد نجوم، جایی که هری ناخون هاش رو لاک میزنه و شیر توت فرنگی میخوره و زیادی برای همه چی استرس داره، لویی سعی میکنه بفهمه که مشکل اون پسر چیه.
Steps to his heart(Narry)(persian) by niallssm
niallssm
  • WpView
    Reads 38,806
  • WpVote
    Votes 4,952
  • WpPart
    Parts 27
ما الان دوساله که با همیم ولی هنوز حتی همدیگرم نبوسیدیم .......