Hypoxia
🌊هیپوکسی : کمبود اکسیژن در بافت های بدن بر اثر خفگی. وضعیت: اتمام یافته کاپل: کوکوی ژانر: روزمره، رمنس، اسمات #HYPOXIA
🌊هیپوکسی : کمبود اکسیژن در بافت های بدن بر اثر خفگی. وضعیت: اتمام یافته کاپل: کوکوی ژانر: روزمره، رمنس، اسمات #HYPOXIA
♠️کاپل اصلی: کوکوی ♠️ژانر: امگاورس، سلطنتی، امپرگ "در سرزمین تاریخی اَوِلون رسم بر آنست که همسر ولیعهد با استفاده از یک مراسم قرعه کشی از میان تمام مردم سرزمین انتخاب شود تا همگان امتیاز برابری برای تصرف این مقام داشته باشند و اینگونه است که خدایان برای سالهای سال از طریق خاندان سلطنتی با تمامی مردم در ارتباط بوده اند...
《به نام خداوند سرنوشت های در هم تنیده》 همه به شیطان خیره بودند، لحظاتی که بال هایش را قطع میکردند، اما هیچ کس ندید، آدم چگونه اشک میریخت! ••••• "و در نهایت من آگاه شدم، کسی که قلب من را به تسخیر در آورد، آدم نبود، او فقط آینه از تو بود که تصویرت را منعکس میکرد، در حقیقت گویی من میلیون ها سال منتظر این آدم بوده ام!"...
فوتو استوری "ما دوست بودیم دوستای صمیمی بعد من عاشقت شدم و تو هم اینو میخواستی!" فوتو استوری ترجمه شده! نمیدونم میشه بهش گفت وبتون یا نه ولی سبکش رو دوست دارم. داستان متمرکز روی تهکوکه. هنوز در حال اپه و نمیدونم قراره کاپل دیگه ای هم داشته باشه. و یه نکته وقتی رایتر اصلی آپ کنه، استارت ترجمه و ادیت رو میزنم و میزارم...
دو آلفا هیچ وقت نمیتونن کنار هم بایستن، همونطوری که دو شمشیر هیچ وقت نمیتونن همدیگه رو ببرن، اما تقابلِ بی حاصلشون میتونه روی اونها خش بندازه! و اونقدر به همدیگه آسیب میزنن تا بالاخره یکی شون تسلیم بشه و کنار بکشه... اما برایِ تهیونگ و جونگوکِ مغروری که هیچ کدوم آدمِ کنار کشیدن نبودن آتش بسی هم وجود نداشت؛ تا اینکه س...
" می دونم سخته، می دونم قراره اشک بریزم و زجر بکشم، می دونم قراره هزار بار ارزو کنم فقط تموم بشه، می دونم قراره شبا با نگرانی بخوابم ولی شاید یه روزی بگم ارزششو داشت، شاید راه من سخت تر از بقیه اس چون نتیجه ی بهتری داره." مردم به من میگن پسر ماه فکر می کنند من یک هیولام یا یک افسانه؟ همونطور که می بینید من نه می خ...
ژانر:،, omegavers, romantic, fluff, mperg, Erotic, pussiboy داستان درباره یک آلفای فلج و امگای زیباشه درحالی که دستشو نوازش وار روی موهای مخملی تهیونگ میکشید گفت: "چطور اینقدر آرامش بخشی؟ باعث میشی حس کنم هیچ چیز دیگه ای تو دنیا نیست که آرامشمو بتونه بهم بزنه" تهیونگ دستی که سرش رو نوازش میکرد گرفت وکفدست جونگ کوک...
-رویای مرده- سال 1956 ''چرا چیزی یادم نمیاد؟'' دستی به پهلو هاش کشید ''اونها هیچوقت نمیتونن این رو داشته باشن'' couple:kookv Genre: Angst,oneshot writer:cillian کامنت پلیز.
کیم تهیونگ،لیدر ترسناک گروه،در واقع یه اومگاست که پنهانش کرده!برای 3 سال اون هویتشو به عنوان یه آلفا به خاطر ابرو از طریق داروهای شیمیاییه خاص جعل کرد.وقتی که داروها دیگه اثری ندارن و هورمونا دارن بهش غلبه میکنن،آیا اون تسلیم غریزش میشه؟
🕯 یک شب.. وقتی تهیونگ ۱۷ ساله به خونه بر میگشت، ناگهان متوجه شد تمام اعضای خانوادش به طرز فجیعی کشته شدن. ⛓️🪧 تنها چیزی ک از اون شب به یاد داره، کشته شدن و جون دادن خواهر ۷ سالش جلوی چشم هاشه، خواهری که جز ارزشمند ترین کاراکترهای زندگی تهیونگ بود!! سالها میگذره و تهیونگ حالا باید تصمیم بگیره چطور با این حس انتقام...
تو رویای من هستی ؛ تو شروع و پایان منی . تو تنها شخص منی ... Manhwa : My only one couple : KOOK.V Genre : Ronance . smut 🔞 وضعیت مانهوا : درحال آپ
در زمانی که الفاهای خون خالص به تعداد انگشت شماری رسیده بودن و در دنیایی که دو الفا فقط در افسانه ها باهم جفت مقدر شده بودن الفایی که منتظر جفت خودش بود متوجه الفای خون خالصی که جفت اونه میشه و این به گفته خودش بدترین شوک زندگیش به حساب میاد +جرئت داری مارکم کن تا ببین... _برای مارک کردن جفتم به اجازه نیاز ندارم، فهم...
𝐅𝐢𝐜 𝐍𝐚𝐦𝐞: 𝐌𝐲 𝐌𝐚𝐞𝐬𝐭𝐫𝐨 🎎 𝐆𝐞𝐧𝐞𝐫: 𝐎𝐦𝐞𝐠𝐚𝐯𝐞𝐫𝐬𝐞, 𝐑𝐨𝐦𝐞𝐧𝐜𝐞, 𝐩.𝐥 𝐥𝐢𝐟𝐞, 𝐬𝐦𝐮𝐭🔞 𝐂𝐨𝐮𝐩𝐥𝐞:𝐊𝐨𝐨𝐤𝐯🧑🤝🧑 𝐔𝐩𝐓𝐢𝐦𝐞:_ 𝐖𝐫𝐢𝐭𝐞𝐫: 𝐑𝐞𝐝𝐐𝐮𝐞𝐞𝐧⚜️
🍷خلاصه: کیم تهیونگ دانشجوی رشته روانشناسیه و قراره برای پایان نامهاش، درباره یک بیمار روانی تحقیق کنه. عاشق نقاشی کشیدنه و به طور اتفاقی یک فرد نقابدار داخل تمام نقاشیهاش مشترکه و هیچ ایدهای در رابطش نداره! جئون جونگوک. معروف به خرگوش دیوانه. اون ادعا میکنه دیوانه نیست و بهبود پیدا کرده و اونقدر طبیعی نقشش رو با...