'-'
8 stories
Faith  by Marikim2000
Marikim2000
  • WpView
    Reads 36
  • WpVote
    Votes 7
  • WpPart
    Parts 1
برگرفته از سریال کره ای سرنوشت 🦋🏯 کاپل : kookjin شرح داستان : در دوران گوریو، جایی که شمشیر و سرنوشت با هم گره خورده‌اند، جونگکوک، سردار وودالچیِ بی‌رحم و تنها، معروف به «گرگِ گوریو»، برای نجات ملکه از مرگ حتمی، مجبور می‌شود از دروازهٔ آسمانی عبور کند و پزشک اعظم را از دنیای آینده بیاورد. اما کسی که از میان طوفان صاعقه‌ها پا به زمان او می‌گذارد، کیم سوکجین است؛ پزشکی با موهای بلند مشکی و چشمانی که انگار همه رازهای جهان را می‌داند. او نه فقط یک پزشک، بلکه تنها کسی است که می‌تواند قلب یخ‌زدهٔ جونگکوک را از نو زنده کند. در میان توطئه‌های دربار، شمشیرهای خون‌آلود و پورتال‌هایی که زمان را می‌لرزانند، این دو نفر که از دو دنیای کاملاً متفاوت آمده‌اند، باید با هم برای چیزی بزرگ‌تر از عشق بجنگند: بقای یک امپراتوری... و بقای یکدیگر. «اگه تو نبودی، من هرگز باور نمی‌کردم که هنوز می‌تونم کسی رو نجات بدم... حتی خودم رو.» #KooKJin #jungkook #FaithAU #Historical #TimeTravel #AngstWithHappyEnding #SlowBurn
Aurora🌙 "TAEJIN" by Yas7s4
Yas7s4
  • WpView
    Reads 734
  • WpVote
    Votes 121
  • WpPart
    Parts 7
با بهت می‌خنده: -چرا توقعاتت از من انقدر زیاده؟ چیکار کنم که دوستم داشته باشی؟ برای دومین‌بار تو روز عقم می‌گیره. روبرو شدن با حقیقت همیشه وحشتناکه، بخصوص اگه ذره‌های برف قبل از رسیدن به زمین آب بشن!
𝐏𝐑𝐈𝐍𝐂𝐄 𝐎𝐅 𝐏𝐔𝐇𝐀𝐍𝐆 |kookjin by bangtan_dreamland
bangtan_dreamland
  • WpView
    Reads 71,531
  • WpVote
    Votes 8,449
  • WpPart
    Parts 61
𝒫𝓇𝒾𝓃𝒸𝑒 𝑜𝒻 𝓅𝓊𝒽𝒶𝓃𝑔| 𝓀𝑜𝑜𝓀𝒿𝒾𝓃 در روزگاران قدیم، ساحران اعتقاد داشتند خدایان 'فرمانروا و اشرافیان را الفا' ، 'مردم را بتا' و 'دوشیزگان را امگا' افریده‌اند. امگای نر چرخه‌ی باطل و اشتباه طبیعت است و آمیزش با آنان، باعث تولید امگای نر بیشتر میشود و دلیلی برای ناهماهنگی طبیعت!... این دیدگاه باعث شد در بیشتر کشور‌ها ازدواج امگای نر با اشراف زادگان الفا ممنوع شود و فقط مردم عادی(بتا و الفا) بتوانند با امگای نر ازدواج و تشکیل خانواده دهند... از امگاهای نر بی دفاع، اکثرا به منظور برده استفاده میشد و زیر ستم اربابان خود عقیم و یا کشته میشدند... چه اتفاقی برای امگای ازاد و خوشحالی می‌افتد که به خاطر جنگ، به دست پادشاه کشور پوهانگ اسیر میشود؟ 𝓜𝓪𝓲𝓷 𝓬𝓸𝓾𝓹𝓵𝓮: 𝓴𝓸𝓸𝓴𝓳𝓲𝓷 𝓞𝓽𝓱𝓮𝓻 𝓬𝓸𝓾𝓹𝓵𝓮: 𝓽𝓮𝓪𝓳𝓲𝓷, 𝓷𝓪𝓶𝓱𝓸𝓹𝓮, 𝔂𝓸𝓸𝓷𝓶𝓲𝓷 𝕲𝖊𝖓𝖗𝖊: 𝕺𝖒𝖊𝖌𝖆 𝖛𝖊𝖗𝖘𝖊, 𝕾𝖒𝖚𝖙 , 𝕱𝖆𝖓𝖙𝖆𝖘𝖙𝖞 ,𝖍𝖎𝖘𝖙𝖔𝖗𝖎𝖈𝖆𝖑, 𝖆𝖓𝖌𝖊𝖘𝖙, 𝖍𝖆𝖗𝖘𝖍 ▄▀▄ روز‌هاے آپ: مشخص نیست ▄▀▄ اگاه بخوانید: ⚠️صحنه‌های خشن و حاوی شکنجه‌ی روحی و جسمی در بعضی از پارتها وجود دارد. ⚠️دارای صحنه‌های اسمات و جنسی میباشد
Crimson 🥀 سرخ [Taejin] Compeleted by sara_ac_purple
sara_ac_purple
  • WpView
    Reads 1,136
  • WpVote
    Votes 300
  • WpPart
    Parts 3
🥀 روایتی از تهیونگی به رنگ سرخ روی صحنه ی نمایش تئاتر 🥀 " مرد مو قرمز، روپوش مشکی بلندی به تن داشت، استین های اون از جنس تور بودن و رنگ پوست صاف و یکدستش رو به نمایش می گذاشتن. مچ دست های ظریفش رو بهم چفت کرده بود و در حالی که انگار طنابی خیالی به دور اون ها گره خورده بود، دست هاش به طرف بالا کشیده شدن. انگشت های مرد شروع به رقصیدن با ریتم آهنگ ملایمی که در پس زمینه نواخته می شد کردن و حرکت نرم انگشت های کشیده اش، روی تن و روح سوکجین کشیده شد. " نام داستان : Crimson | سرخ کاپل : تهجین | taejin ژانر : تئاتریکال، نمایشنامه، انگست، رمنس، اسمات💫 وانشات / تمام شده #Full | oneshot
𝐎𝐥𝐨𝐧𝐠𝐝𝐨 𝐈𝐬𝐥𝐚𝐧𝐝𖦆 by PurpleBTS_FF
PurpleBTS_FF
  • WpView
    Reads 5,459
  • WpVote
    Votes 792
  • WpPart
    Parts 20
°°اون اینجا بود ، درست کنار من پوست سفیدش چشمای تیله ایشو درخشان تر از قبل نشون میدادن. اون کسی بود که داشت عضو جدید خانواده من میشد. انرژی جدیدی که وارد زندگیم شده بود و منبعش جین بود و من باید ازش محافظت میکردم؛ چون اون جفت من بود.... ⇝ 𝑵𝒂𝒎𝒆 : 𝐎𝐥𝐨𝐧𝐠𝐝𝐨 𝐈𝐬𝐥𝐚𝐧𝐝𖦆 ⇝ 𝑴𝒂𝒊𝒏 𝑪𝒐𝒖𝒑𝒍𝒆 : NamJin - VKook ⇝ 𝑮𝒆𝒏𝒓𝒆 :Hybrid-Romance-Smut🔞 ⇝ 𝑾𝒓𝒊𝒕𝒆𝒓 : as_mg
Unwanted Husband/kookjin by Littlebirdy00
Littlebirdy00
  • WpView
    Reads 191,963
  • WpVote
    Votes 29,646
  • WpPart
    Parts 103
سوكجين، يك امگاي شانزده ساله كه محكوم به يك زندگي شده كه براش مثل يك كابوسه. جونگ كوك، يك الفاي هجده ساله كه وارث يكي از بزرگترين كمپاني هاي تجارتي كشوره و همه چيز در زندگيش هميشه طبق ميلش بوده. چه سرنوشتي براي اين دو كه چيزي جز تنفر براي همديگه ندارن رقم ميخوره؟
A Monster's Heart by kookjiner9297
kookjiner9297
  • WpView
    Reads 311,360
  • WpVote
    Votes 32,859
  • WpPart
    Parts 98
+"نمیدونم چی شد.... دیدمت، متنفر شدم.شناختمت، عاشق شدم. مگه بین دیدن و شناختنت چقدر فاصله بود؟چقدر فاصله بود که اینطور آشوبم کرد..؟" -"چرا پا گذاشتی تو زندگیم؟چرا یهو پیدات شد و زیر و روم کردی؟ من فقط فرشته ی عذابت بودم؛ چرا اومدی و فرشته ی نجاتم شدی..؟" <><><><><><> قلب یک هیولا، حکایت یه پسره. پسری که خودشو یه هیولا میدونه. چی میشه وقتی یه روز یه نفر پا تو زندگیش میذاره و بهش یاد میده که؛ 'حتی هیولاها هم قلب دارن..؟' <><><><><><> کاپل اصلی: کوکجین کاپل های فرعی: نامجین، ویمین، سپ و ... تگ ها: رومنس، انگست، روانشناسی، ارباب برده ای، اسمات ⚠️⚠️⚠️این فیک دارای صحنه های دارک، خشن، اسمات، و بزرگسال هست! ⚠️⚠️⚠️این فیک بار احساسی سنگینی داره و توش به مسائل روانشناسی مثل خودکشی هم اشاره شده پس اگر حساس هستید، سراغش نرین! در آخر اینکه، امیدوارم از خوندن این فیک لذت ببرید!💜