My favourite
5 stories
Appa (KookV) by NyxJeon97
NyxJeon97
  • WpView
    Reads 167,507
  • WpVote
    Votes 16,822
  • WpPart
    Parts 21
تهیونگ از نوزده سالگی مسئولیت بزرگ کردن یک پسر بچه‌ی مبتلا به سندرم کلوور بوسی رو قبول کرد و هیچ ایده‌ای نداشت که چندین سال بعد، قراره به درخواستِ ازدواجِ همون پسر، جواب مثبت بده. انگست/رومنس/ اسمات. این بوک محارم نیست و لطفا تا قبل از کامل خوندن داستان، قضاوت نکنید. ~ تمام شده.
White Room | اتاق سفید ○[Namjin]○ completed by sara_ac_purple
sara_ac_purple
  • WpView
    Reads 14,559
  • WpVote
    Votes 2,185
  • WpPart
    Parts 13
اتاقی به پاکی رنگ سفید که گاهی با چکیدن اشک های اون مرد به سرخی خون آلوده میشه و رنگ گناه می گیره. "لبخندی که روی لب های شکنجه گرم هست، قطعا زشت ترین تصویر برای منه" نام: white room / اتاق سفید ژانر : ترسناک، انگست، درام، رمنس، اسمات کاپل: نامجین #multishot چند شاتی ⚠️اخطار: این نوشته حاوی صحنه های خشن آزار و شکنجه است❗اگر حساس هستید یا حس می کنید آسیب روحی بهتون میرسونه نخونید❗ -خواهشا جدی بگیرید-
Your Heart's Sound [Vkook] - Complete by LovelyQueen2020
LovelyQueen2020
  • WpView
    Reads 426,016
  • WpVote
    Votes 51,379
  • WpPart
    Parts 77
| صدای قلب تو | فصل اول : «کامل شده» «توی لعنتی...فقط چرا زبونت رو به کار نمیندازی و نمیگی که دلیل محافظت هات چیه؟؟هان؟؟» «تا وقتی که قلب هیونگم توی سینه‌ات میتپه به هیچ عنوان حق نداری آسیب ببینی کیم تهیونگ فهمیدی؟!» ~ فصل دوم : «کامل شده» «اینبار می‌خوام بلند تر بگم "تا وقتی که قلبم توی سینه‌ام میتپه به هیچ عنوان حق نداری آسیب ببینی کیم تهیونگ!"...اما گفتنش مزخرفه و درد داره، وقتی همیشه اونی که آسیب میبینه تویی!»
𝖡𝖾 𝖪𝗂𝗇𝖽 by OpalDie
OpalDie
  • WpView
    Reads 72,222
  • WpVote
    Votes 8,930
  • WpPart
    Parts 24
هوسوک یه گل آفتابگردون بود که زیر سایه ی تاریک و سرد مین یونگی آروم آروم پژمرده میشد. ───────────── Couples: Sope , JinKook , YoonMin , Vmin Genre: angust , Sad Ending Writer: OpalDie -Complited.
+18 more
Stuck in the Seams  by Asprishd
Asprishd
  • WpView
    Reads 52,655
  • WpVote
    Votes 8,136
  • WpPart
    Parts 13
شاید خانواده‌ای که سوکجین برای خودش تشکیل داده بود عجیب و خلاف عرف به نظر می رسید، ولی سوکجین تک تک اعضای خانواده‌اش رو از صمیم قلب دوست داشت. وقتی دولت سرپرستی موقت یه یچه‌ی دیگه رو بهش سپرد، سوکجین مصمم بود از پسش بر بیاد. نگاه قضاوتگر آلفای گله هم هیچی اهمیتی نداشت. یا، روایتی از داستان کیم سوکجین و سه توله گرگ.