Best kookv
9 stories
𝑫𝑰𝑺𝑨𝑺𝑻𝑹𝑶𝑼𝑺 | 𝑲𝑶𝑶𝑲𝑽  by Haru_Gogo
Haru_Gogo
  • WpView
    Reads 467,466
  • WpVote
    Votes 60,264
  • WpPart
    Parts 34
[Completed] کیم تهیونگ همیشه میدونست که خیلی بدشانسه ! از دست دادن پدر مادرش تو بچگی و چند بار تا دم مرگ رفتن... از همه‌ی اینا که بگذریم جفتی که اینهمه منتظرش بود کسی شد که حتی از به اسم آوردنش هم بدنش به لرزه میفتاد .. !! کسی که ترجیح داد بکشتش بجای اینکه جفتش بشه .. _____________ "دیگه ازت خسته شدم .. ازت متنفرم !! تو و اون بچ واقعا برای هم ساخته شدید برای منم اون بیرون آلفاهای زیادی هست که بخوان بفاکم بدن و حدس بزن چی؟ اونا قراره کونمو داشته باشن.. اگر فقط یروز از عمرم مونده باشه این مارک نفرین شده ی چندشو از رو گردنم پاک میکنم !!" 🎀 روزهای آپ : جمعه یا شنبه ~ 🎀 ژانر : امگاورس، مدرسه ای، درام، اسمات، انگست، امپرگ 🍓✨ 🎀 کاپل اصلی : کوکوی ~ 🎀 کاپل فرعی : نامجین ، یونمین ~ ©️ this beautiful story belongs to : kimuyaiv 🍒 🎀 Start : 99/10/28 🎀 End : 01/2/20 امیدوارم دوسش داشته باشید^^💗🧚🏻
⛓️Crazy Rabbit🐰 by R_Venus
R_Venus
  • WpView
    Reads 143,166
  • WpVote
    Votes 20,976
  • WpPart
    Parts 33
🍷خلاصه: کیم تهیونگ دانشجوی رشته روانشناسیه و قراره برای پایان نامه‌اش، درباره یک بیمار روانی تحقیق کنه. عاشق نقاشی کشیدنه و به طور اتفاقی یک فرد نقاب‌دار داخل تمام نقاشی‌هاش مشترکه و هیچ ایده‌ای در رابطش نداره! جئون جونگوک. معروف به خرگوش دیوانه. اون ادعا میکنه دیوانه نیست و بهبود پیدا کرده و اونقدر طبیعی نقشش رو بازی کرد که همه باور کردند و حالا... برای انتقام گرفتن برگشته اما فرد اشتباه و بی‌گناهی رو انتخاب کرد... ───────•••─────── 🐰نام فیک: خرگوش دیوانه 🍷کاپل: کوکوی(اصلی) / نامجین (فرعی) 🐰ژانر: خشن/تراژدی/روانشناسی/اسمات/دارک 🍷تعداد پارت : _ 🐰وضعیت: درحال اپ 🍷روز های آپ : پنج شنبه‌ها 🐰نویسنده:R_Venus ✨ ───────•••─────── ⛓️امیدوارم لذت ببرید و اگر دوستش داشتید اونو به ریدینگ لیستتون اد بزنید و به بقیه معرفی کنید🔥 #1 Kookv =)♡
kookv scary night [ Completed ] by alpha_kookv_writer
alpha_kookv_writer
  • WpView
    Reads 113,560
  • WpVote
    Votes 17,799
  • WpPart
    Parts 21
شب ترسناک🍸 کاپل: کوکوی تهیونگ بچه کوچیکش و برداشت و از خونه بیرون دوید بی هدف زخمی ترسیده نا امید فقط برای نجات بچش از شوهری که یک هیولا بود اما...... تو اون شب ترسناک و طوفانی تهیونگ پا به قلمرو یک هیولا واقعی گذاشت هیولایی که انسان بود اما .......
𝐌𝐘 𝐀𝐋𝐏𝐇𝐀 [𝐂𝐨𝐦𝐩𝐥𝐞𝐭𝐞𝐝] by A_by_Atash
A_by_Atash
  • WpView
    Reads 522,570
  • WpVote
    Votes 54,557
  • WpPart
    Parts 37
با اینکه عصبانی بود و خط چشمش کمی پخش شده بود، حالت اسموکی جذابی به چشمای وحشیش داده بود که داشت جونگکوکو از خود بی خود میکرد... . . _من به خاطر پیوندمون و قول شما..باهاش ازدواج میکنم. . . _به این فکر کردم که.. اگه تو نباشی چی میشه.. _خب..چی میشه؟ _منم نمیدونم چون پشت سرت میام:) *حتما موقع خوندن از منو برین پارت بعد. نمیخوام پارتی رو جا بندازین که بعدش گیج بشین⚘️ *حتما اینکارو بکنین خیلیا پارت جا میندازن. coples: Kookv,Yoonmin and secret ganre: omegavers/smut/mafia/boyXboy/action/empreg/soft daddy kink/agenst/harsh/happy ending and others.
It's hurt  by min_koala
min_koala
  • WpView
    Reads 278,112
  • WpVote
    Votes 35,647
  • WpPart
    Parts 34
اشکی از گوشه ی چشمش پایین چکید و لیسی به لبش زد = کوکی نمی خوای این بازی رو تموم کنی من...متاسفم با لحن غمگینی گفت و روی زمین زانو زد =گوکی این درد داره ..وقتی برای منی ولی...نمی تونم لمست کنم کوک من بوسه هات رو می خوام...هق...لمس هات رو و اون...بیبی بر صدا زدن هات رو . هق ..می خوامت. .جئون جونگ کوک...جئون تهیونگ بدون تو می میره به زور باهات بودم ولی.... اشک هاش رو پاک کرد و لبخندی = به زور عاشق اون رییس مافیایی که همه ظالم می دونستنش نشدم با دست های کوچیکش تفنگ رو گرفت و روی سینه ی یونگی گذاشت ×ازت متنفرم یونگی تلخندی زد و سر اسلحه رو درست روی قلبش گذاشت _ بزن جیمین دقیقا جایی رو بزن که توش قرار داری قطره اشکی از چشمش پایین ریخت و سرش رو پایین انداخت ×من احمق دوست دارم یونگی و این درد داره اینکه عاشق کسی باشه که کلی آدم می خوان که بمیره کاپل ها کوکوی و یونمین ژانر هپی اند ، اسمات،امگا ورس ، امپرگ ، مافیا و..... نویسنده مین کوالا
Helpless by mawni_o
mawni_o
  • WpView
    Reads 413,489
  • WpVote
    Votes 49,565
  • WpPart
    Parts 48
" کامل شده" +کوکو.. _هوم؟! به کوک که یه دستش روی فرمون بود و دست دیگش که دستشو گرفته بود و روی دنده بود نگاه کرد +من بوی تورو میدم.. _چی بیب؟ با تعجب به ته نگاه کرد و دوباره نگاهشو به جاده مقابلش داد + یه جایی خونده بودم هرکسی موقع مرگش بوی جایی یا کسی رو میده ک خیلی دلتنگشه یه لبخند محو زد و به درختایی که به سرعت از کنارشون رد میشدن نگاه کرد _من وقتی بمیرم بوی تورو میدم . . . __________________________ Couple :kookv,yoontae
game ! by min_koala
min_koala
  • WpView
    Reads 34,432
  • WpVote
    Votes 6,099
  • WpPart
    Parts 27
با ابروی بالا رفته به مرد که چاقو رو روی گلوی کوک گذاشته بود خیره شد و قهقه ای سر داد = پس تو فکر من تو دام تو گیر افتادم ؟؟ اشک فیک کنار چشمش رو پاک کرد و موهای بلندش رو بالا داد = کاملا اشتباه می کنی من تو این بازی نه برندم و نه بازنده ! بلکه من..... اسلحه رو سمت مرد گرفت و نیشخندی زد = سازنده ی این بازی ام ! ******************************** _ به نظرت آخر این ماجرا چی می شه ؟؟ جیمین تیر تفنگ رو عوض کرد و نگاهی به یونگی انداخت ×هر چی که من بخوام مین یونگی چون..... با گرفتن دست یونگی اون رو پشت خودش کشید و تفنگ رو سمت در گرفت ×تو این بازی ... با گذاشتن دستش روی ماشه نیشخندی زد و اون رو کشید × من همیشه برندم ! ******************************** % من نمی خواستم بازم کنی ! با نشستن روی پاهای نامجون دستش رو پشتش برد و زنجیرش رو باز کرد ÷ این بازی من کیم نامجون و من..... با باز کردن دست های نامجون نیشخندی زد و ازش فاصله گرفت ÷ هر جور دوست داشته باشم پیش می رم کاپل ها : یونمین ، کوکوی، نامجین ژانر : پلیسی ، جنایی و..... نویسنده : مین کولا پایان یافته
Fuck You Cucumber by elmirabv8
elmirabv8
  • WpView
    Reads 75,399
  • WpVote
    Votes 10,330
  • WpPart
    Parts 40
(Season 1) ⌲ Aυтнor ┋⌜ Elmirabv ⌟ ⌲ Geɴre ┋⌜ Drama ≣ Fluff ≣ Smut ⌟ ⌲ Coυple ┋⌜ KookV ≣Yoonmin ⌟ ⌲ Coɴdιтιoɴ ┋⌜ ONGOING ⌟ ⌲ тco ┋ ⌜ +18 ⌟ بعضیا میگن"تنفر" بعدا تبدیل به "عشق" میشه. این حرف، از نظر تهیونگ هیچ معنی ای نداشت ! کیم تهیونگ، پسری بود که توی راهنمایی بخاطر قد بلند بودنش کلی تحسین میشد ... اما چی میشه اگه توی دبیرستان، با آدمای قد بلندتری رو به رو بشه ؟ یا یکیشون معادلاتش رو بهم بریزه ؟ کسی که تمام زندگیش رو دستخوش تغییر کنه ... و رویاهاشو صاحب شه ! یکی که بی اختیار بهش فکر بکنه. -من از خیار متنفرم، تو هم درازی و باعث شدی از تیم والیبال بیام بیرون، پس توهم خیاری! ازت متنفرمممم! +اوه، خوشحالم، چون جزو چیزایی شدم که ازشون یاد میکنی (Season 2) ⌯ Gᴇɴʀᴇs ⤷ Smut ⤷ Drama ⤷ Romance ⤷ Fluff ⤷ Happy Ending ⌯ Cᴏᴜᴘ: ⤷ KookV ⤷ YoonMin ⤷ NamJin ⌯ Wʀɪᴛᴇʀ: #ElmiraBV خلاصه: ده سال گذشته ده سال از موقعی که جونگ کوک به تهیونگ قول داد که زود برگرده و اونو برای همیشه واسه خودش کنه، گذشته. اما چی میشه اگه بعد از هفت سال یهویی سر و کله اش پیدا بشه، اونم با یه حلقه توی دستش؟! به نظرتون تهیونگ چیکار میکنه؟ درخواستشو قبول میکنه؟ +بازگشت به کشور خودت قشنگه -آره، اما نه با یه حلقه!
the window of life by titi09304426090
titi09304426090
  • WpView
    Reads 223,065
  • WpVote
    Votes 24,020
  • WpPart
    Parts 42
″من مریضتم تهیونگ″ ″مهم نیست″ ″اسم من تو لیست مریضای روانیه″ ″اهمیتی نمیدم...″ ″دوست داشتن من گناهه...″ ″پس در این صورت من یه گناهکار به حساب میام″ کاپل اصلی : کوکوی کاپل های فرعی : یونمین؛نامجین ژانر : عاشقانه، روانشناسی، تیمارستانی، درام، اسمات