Author𐄒 Brattykv
Coυple𐄒 kookv
Trαɴѕlαтor𐄒Rana
Geɴre𐄒 Drama, romance
کیم تهیونگ و کیم هانسونگ دوتا برادر دوقلوان که با وجود شباهتهای ظاهری زیادی که بههم دارن، از نظر اخلاقی و سلیقه اصلا شبیه هم نیستن.
هانسونگ، قل مهربون و دوستداشتنیه که دامن و لباسهای پاستلی میپوشه و توجه همه رو به خودش جلب میکنه.
تهیونگ از طرف دیگه، قل ترسناک، عجیبوغریب، و اخموییه که همیشه لباسهای تیره میپوشه و به همه بهجز برادر دوقلوش اخم میکنه.
جئون جونگکوک، یه مدتی میشه که یه کراش خیلی شدید روی کیم هانسونگ داره اما هنوز انقدری از جونش سیر نشده که با ابراز علاقه به کیم هانسونگ، با کیم تهیونگ اعلام جنگ کنه.
بله، جئون جونگکوک از کیم تهیونگ میترسه و بدون گرفتن رضایتش حاضر نیست با هانسونگ وارد رابطه شه اما چی میشه وقتی جونگکوک در جریان گرفتن رضایت تهیونگ برای دیت رفتن با هانسونگ، بیشتر با شخصیت واقعی تهیونگ آشنا شه؟!
انتقام شیرین ( sweetrevenge)
کاپل : ویکوک
ژانر : انگست،ارباب برده ایی، اسمات،عاشقانه،رمز الود
°•°•°•°•°•°•°•°•°•°•°•°•°
زندگی جونگکوک با اومدن اون سوپراستار، دچار تغییرات وحشتناکی شده بود
اون میخواست از کی انتقام بگیره؟ از یه پسر عادی؟
فکر کنم این دفعه رو اشتباه کرده....
°•°•°•°•°•°•°•°•°•°•°•°•°•°
⚠️ فعلا متوقف شده تا سر فرصت ادیتش کنم. یه کوچولو صبر کنید قول میدم سریع برگردم
خلاصه:
دوست خوب خانوادهی دومه؛ اصلا دوست خوب یه واجبه واسه زندگی هرکسی ولی...
وقتی بهترین دوستت تبدیل بشه به عشقت... یه دردسر بزرگه!
شنیدی میگن عشق مخفیانه یه مزهی دیگه داره؟ ولی به نظر اونا عشقی که مخفی نبود و باید مخفی نگه داشته میشد از اون نوعش بود که نباید امتحان کنی... عشق به همجنس؟! قطعا باید ازش دوری کرد!
گناه... هنجارشکنی... ممنوعه... هرچی! اونا فقط میخواستن دیگه تا ابد هیچ دوربینی نباشه و یه بلهی بزرگ بگن به عشقی که داشت در خونهی قلبشون رو از جا در میآورد...
🔺🔺🔺🔺🔺🔺🔺🔺🔺🔺🔺🔺🔺🔺🔺
*من زیاد تو شروع خوب نیستم پس خواهشا با همون پارتای اول قضاوت نکنید و یکم بیشتر بخونید و به داستان این شانسو بدید که خودشو بهتون نشون بده، از پارت پنج شیش داستان اصلی شروع میشه❤️*
* این فیک ریل لایفه! تاریخها و وقایع گفته شده و هشتاد درصد دیالوگها واقعی هستن و فقط اتفاقات پشت دوربین زادهی ذهن نویسنده است*
* واسه هر پست این فیک زمان زیادی صرف شده تا حدالامکان با رعایت تمام جزئیات واقعی، موقع خوندن فیک بتونید بهتر باهاش ارتباط برقرار کنید؛ خواهشا کسی کپی نکنه!! *
*ردهی سنی +۱۸ سال رو رعایت کنید*
💜کاپل اصلی: تهکوک💜
جونگ کوک یه اکانت اینستا برای خواننده مورد علاقش داره.... نکته اینجاس که اون یه هارد استنه و فقط چیزایی پست میکنه راجب اینکه تهیونگ چه ددی کاملیه.... چه اتفاقی میوفته وقتی تهیونگ از اکانت اون با خبر میشه....؟
🔞اسمات....🔞
written by @arayofsunshine99
اگه هیچ وقت ملاقاتت نکرده بودم یعنی الان داشتم چیکار میکردم؟
بدون اینکه بدونم این حس چه معنی ای داره..
کجا اواره و سرگردون بودم؟؟؟
به لبخندت ایمان دارم چون قبل از اینکه متوجه بشم خودم رو کنارت پیدا کردم....
چه اتفاقی قراره برای جانگ کوک بیچاره بیفته که از خونه رانده شده و دنبال کار میگرده وقتی با یه چهره از تاریکی و نا امیدی رو به رو بشه؟
کاپل اصلی:ویکوک
کاپل فرعی:یونمین
《کاملشده》*در حال ادیت*
ساعت ۵ به سمت خونه حرکت کن!
ساعت ۶ دیگه هیچ کس بیرون نیست!
وقتی خورشید غروب کرد توی تونل باش!
وقتی آسمون به رنگ قرمز درومد درها قفل میشن.
وقتی غروب میشه شهر، به یه جای متروکه تبدیل میشه و فقط از شهر یه سری باریکه راه معلومه که به داخل تونل ها منتهی میشه.
موجودات شب توی سایه درختها منتظر نشستن و ماه خودشون رو صدا میکنن و از مردم چیزی نمیدونن و گرنه مردم کشته میشن!
از طلوع تا غروب خورشید، زندگی میکنن و وقتی کم کم خورشید جاشو به ماه میده موجوداتی که حکم رانیش میکنن هم با ماه طلوع میکنن!
در همین چرخه که برای هزارمین بار تکرار میشه...
اون بالاخره تصمیم خودشو گرفته بود تا همه چیز رو فراموش کنه و یه زندگی نرمال رو شروع کنه!
S 20190427
E 20190926
کاپل:
ویکوک +18 - سُپ
(Persian translation)
اون فکر میکرد که هیچ کس اونو دوست نداره و هیچ کس دوست نداره با اون هم صحبت بشه.
تا روزی که از یک شخصی مسجی دریافت کرد و البته اون پیام برایه یک شخص دیگه ای بود.
+Vkook
رنگکینگ bangtanwords #11
و vkook #83
* این فیک با اجازه نویسنده ترجمه میشه
پایان: 1398.6.21