خواندم (ویکوک، نامجین)
22 stories
𝐇𝐀𝐈𝐑𝐎 by Dr_Runin
Dr_Runin
  • WpView
    Reads 252,178
  • WpVote
    Votes 31,346
  • WpPart
    Parts 30
«complete» جفت‌شدن با آلفای سیاه و داشتن مارک مرگبارش آخرین چیزی بود که کیم تهیونگ هیجده‌ساله از زندگیش می‌خواست؛ خبرنگار جوان وقتی برای ماجراجویی پاش رو داخل اون کلاب لعنتی گذاشت هیچ‌وقت تصورش رو هم نمی‌کرد قراره با جفت آینده‌اش مواجه بشه؛ جئون هاییرو، یاکوزایی که توی نگاهِ اول شیفته‌ی اون امگای مو فندقی شده بود.
Blond | KOOKV by smokinhosup
smokinhosup
  • WpView
    Reads 437,494
  • WpVote
    Votes 33,960
  • WpPart
    Parts 24
کیم تهیونگ امگایی با رایحه‌ی شیرینِ هلو که تمام عمرش وابسته به خواهر عزیزش بود نمی‌تونست با ازدواجش کنار بیاد. با این اوصاف مِن بعد کسی نبود که نازش رو بکشه! اما خب، قرار نبود برادر بزرگ‌‌تر داماد یک آلفای جذاب که قلب اون امگای لوس رو به لرزه درمی‌آورد باشه. ژانر: امگاورس، روزمره، رمنس، اسمات
•𝐆𝐫𝐚𝐲 𝐃𝐢𝐚𝗺𝗼𝐧𝐝•ᵛᵏᵒᵒᵏ by meral_writ
meral_writ
  • WpView
    Reads 191,104
  • WpVote
    Votes 24,007
  • WpPart
    Parts 65
Vkook_الماس خاکستری ـ درد ازادی که بهم دادی از دردی که مستحقش بودم دردناک تر بود •امگایی که این اجبار رو برای رسیدن به عشق پنهانی که داشت قبول کرد و این ازدواج قراردادی رو پذیرفت. صبر کردن و دور شدن از رویا و هدف ها و زندگی که هیچ شباهتی در ذهنش نداشت، هیچ آسان نبود زندگی که پشتش منافع هایی پنهان بود برایش هیچ مفهومی نداشت ، اما گویی خودش هم آغشته به این رنگ های تیره شده بود، گمان میکرد نجات پیدا میکند!!• هفت سال زندگی که هردو با تنفر رنگ زدند و هیچکدام تلاشی برای دوست داشته شدن نمیکردند. آنها سخت میگرفتند ؟ یا زندگی سختی های پنهان داشت که انتقام درش نهفته بود؟! ___________________________________________ با چهره ی بی حسش بهش زل زد _ داری بد میکنی امگا لحظه ی ترس رو احساس کرد اما طولی نکشید که این حس رو خاموش کرد وبا تندی گفت: ـ هم از خودت هم از کل زندگیت متنفرم.. وارِن با لحنی خنثی رو بهش گفت: _ کُلت روی پیشونیت نذاشتم که دوستم داشته باش!.. writer:Meral Cuple:Vkook Genre:Dark-romance, psychological fiction,Omegaverse,fantasy,smut,Angst٫ A-mperg
My Immortal Daddy [Taekook] by haruno-sakura1999
haruno-sakura1999
  • WpView
    Reads 157,704
  • WpVote
    Votes 19,910
  • WpPart
    Parts 30
ژانر:رومنس ، اسمات ،سوپرنچرال،فانتزی کیم تهیونگ از خاندان بزرگ کیم خون آشام چشم سبزیه که بر خلاف تصور بقیه ازش کاملا بی آزاره و ترجیح میده بدور از مسائل و مشکلات بین خودشون و خاندان های دیگه زندگی کنه. تقریبا موفقم هست تا وقتی که اتفاقی جون بچه ای که توی دهکده ی سوخته ای پیدا میکنه و از اون به بعد...دردسر های کیم تهیونگ آغاز میشه...
S1:TheHeart | S2:MICAH (Vmin/Kookmin) by blackstarWrites
blackstarWrites
  • WpView
    Reads 158,481
  • WpVote
    Votes 40,021
  • WpPart
    Parts 153
نیمه‌ی روح اون پسر، یک ببر بود! . . . . ژانر: تاریخی|افسانه‌ای|معمایی|رمنس|اسمات با الهام از سریال زیبای The Untamed و Dark و همچنین، رمان مشهور The Husky and his white cat Shizun تکمیل‌شده✓ به قلم بلک‌استار موزه‌ی داستان که شامل موسیقی و فنارت‌های شماست: @TheHeartFF
𝑾𝒉𝒐 𝒘𝒂𝒔 𝒕𝒉𝒊𝒏𝒌𝒊𝒏𝒈✗ by Llaamouri
Llaamouri
  • WpView
    Reads 647,119
  • WpVote
    Votes 74,957
  • WpPart
    Parts 56
▪︎ᴄᴏᴍᴘʟᴇᴛᴇᴅ▪︎ خلاصه: اون الان دیگه یک مجرد نبود. جونگ‌کوک نمی‌دونست که با انتخاب کردن کیم تهیونگ به عنوان همسر قراره از تمام رویاهای یک زندگی مشترک دل‌زده بشه. تهیونگ مردی نبود که درابتدا خودی نشون داده بود، درست لحظه‌ای که از کلیسا خارج شدن تغییرات شخصیتی همسرش شروع شد. پرخاشگری، بی‌علاقگی، آوردن هرزه‌های مختلف به خونه‌ی مشترکشون. هضم این موضوع برای جونگ‌کوک سخت بود، اینکه می‌دید چطور ازش سوءاستفاده شده قلبش رو به درد می‌آورد. جونگ‌کوک برای نجات زندگی‌ش باید خودش دست بکار می‌شد!
Sexy Boy | Completed  by imfelixi
imfelixi
  • WpView
    Reads 609,967
  • WpVote
    Votes 21
  • WpPart
    Parts 1
ꜰɪᴄ ɴᴀᴍᴇ : Sexy boy ᴄᴏᴜᴘʟᴇ : Taehyung & Jungkook 𝗴𝗲𝗻𝗲𝗿 : ᴅʀᴀᴍᴀ.ꜱᴡᴇᴇᴛ.ᴄᴏᴍᴇᴅʏ.ᴄʜᴀᴛ.ᴀᴜ اسم فیک : پسر سکسی کاپل : سکرت ژانر : دراما.سوییت.کمدی.چت.ای‌یو. روز آپ: شنبه +باورم نمیشه که تو هیچکدوم از ادمای معروف دوربرتو نمیشناسی _باید بشناسم ؟! +واو ...تو هنوز خیلی از دنیا عقبی _همین که تو جلویی کافیه _________ +خدای من جونگ‌کوک !! ولش کن ! با توعم .. چرا وایستادین برو بر نگاهش میکنید ، بیاید اینجا هرچقدر سعی کرد پسرو دور کنه اما خشمش باعث شده بود بدون هیچ اهمیت دادنی به مکان و ادما هرکسی که جلوشو میگرفت رو پس بزنه و مشتاشو نثار صورت و بدن پسر بکنه تهیونگ و دوتا بادیگارد دیگه محکم جونگکوک رو برگردوندن و همینکه جونگکوک مقابل تهیونگ فرار گرفت تهیونگ با عصبانیت سیلی محکمی به صورتش هدیه داد صورت جونگکوک به سمت چپ متمایل شد و وقتی سرشو بلند کرد سیلی دوم رو هم دریافت کرد صدای هین کشیدن افراد رو به وضوح شنید و صدای چلیک چلیک عکس گرفتن داشت روی مخش‌ میرفت ✍️ رایتر : به یه ورم که دوستش نداری به یه ورم که از کاپلش خوشت نمیاد به یه ورم که میخوای ورس باشه هرجا خوشت نیومد بزن بیرون دنبال ریدرای چس چاز نیستم دنبال ریدرایی ام که حمایتگرن و ذهنی باز دارن سو هرجا خوشت نیومد بای بای ✍️ 🇸 🇹
PURE║VKOOK by sufiland
sufiland
  • WpView
    Reads 222,282
  • WpVote
    Votes 19,781
  • WpPart
    Parts 39
«جئون‌جونگکوک برای نجات پدرش دست به انجام هر کاری زد ، حتی امضاء کردن قرارداد بردگی خودش...» ❈نام‌اثر: |پــاکـــ| ❈کاپل: ویکوک ❈ژانر: روانشناسی / دارای صحنه‌های ناقض حقوق انسانی +18 / انگست / پایان‌خوش ❈وضعیت: [پایان‌یافته]✓ •رفتار تمام شخصیت‌ها ریشه‌ی روانشناسی دارد. درصوتی که قادر نیستید با این ژانر ارتباط برقرار کنید لطفاً مطالعه نفرمایید. •این داستان تنها درجهت سرگرمی نوشته شده و هیچ ارتباطی با زندگی شخصی افراد ندارد ؛ لطفا جوگیر و تعصبی نشوید. •تمام حقوق این کتاب متعلق به نویسنده می‌باشد لطفا از انتشار آن در سایر پلتفرم‌ها و ایده‌ برداری از محتوا خودداری فرمایید.
𝐆𝐑𝐄𝐘 ࿐ⱽᵏᵒᵒᵏ by AfraBehfar
AfraBehfar
  • WpView
    Reads 357,323
  • WpVote
    Votes 45,403
  • WpPart
    Parts 34
جونگکوک و تهیونگ ازدواج کردن، اونا حتی یک دختر شونزده ساله دارن. توی زندگیِ اونا چیزی به اسمِ قسط، بدهی، کمبود مالی یا اجناس ارزون قیمت معنایی نداره. پس چی باعث شده که جونگکوک خودش رو دور از همسرش توی سرمای ونکوور به مدت سه سال حبس کنه؟ چی باعث شده این زوج از هم جدا بشن؟ ~~~ • ~~~ • ~~~ • ~~~ ~~~ • ~~~ • ~~~ ژانر: ازدواج🌲روزمره🫒خانوادگی🍸دارای پرده های غم‌انگیز🌨نیش های طنز❄️پایان خوش✈️ روز های عاپ: پنجشنبه وضعیت: تکمیل🫧 Start : 2 / 6 / 1402 End : 15 / 9 / 1403
My birthday wish [Completed] by me_master_momo
me_master_momo
  • WpView
    Reads 358,433
  • WpVote
    Votes 59,059
  • WpPart
    Parts 79
تا حالا روز تولدتون، آرزو کردید؟ خب منم آرزو کردم ولی آرزوی من زندگیمو تغییر داد... من، جئون جانگ کوک، 21 ساله، بخاطر آرزوی احمقانم و تصمیمات احمقانه تره کیم نامجون، وارد سریال مورد علاقم، هوارانگ شدم! و منظورم هر وارد شدنی نیست... بله! من به داخل داستان پرت شدم! کاپل : ویکوک ژانر : عاشقانه، درام، اسمات، کمدی، تاریخی، کمی هم معمایی