..
4 stories
𝗟𝗜𝗔𝗥 | دروغگو by vkookland_82
vkookland_82
  • WpView
    Reads 288,838
  • WpVote
    Votes 25,337
  • WpPart
    Parts 34
𝑳𝒊𝒂𝒓🫀 جونگ‌کوک پسری ساده با قلبی مریض، بی‌خبر از اینکه اطلاعاتی در دست داره که می‌تونه مافیای ژاپن رو به هم بریزه. تهیونگ، رئیس بی‌رحم مافیای ژاپن، برای رسیدن به اون اطلاعات مجبور می‌شه به جونگ‌کوک نزدیک بشه و با قلب مریضش بازی کنه...اما در نهایت عاشق اون پسر میشه. ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ «چطور میتونی بگی همش...دروغ بود؟» تهیونگ بدون نگاه کردن به جونگکوکی که تا چند ساعت پیش، مثل بت میپرستیدش، پک عمیقی به سیگارش زد. جونگکوک دستش رو روی قلبی که حالا تند تر از همیشه میکوبید گذاشت و بعد از مدت ها بلاخره قطره اشکی از چشمش پایین ریخت«چطور تونستی با..قلب مریضم بازی کنی؟» مرد با چشمهایی که حالا تاریک تر از هر وقت بودن به چراغ های توکیو خیره شده بود«بازی تموم شد حالا..حذف شدی.» ˢᵗᵃʳᵗ : ¹⁴⁰⁴/²/¹¹ - 𝑾𝒓𝒊𝒕𝒆𝒓: 𝑹𝒂𝒉𝒂 - 𝑮𝒆𝒏𝒓𝒆: 𝑹𝒐𝒎𝒂𝒏𝒄𝒆, 𝑺𝒎𝒖𝒕, 𝑴𝒂𝒇𝒊𝒂 - 𝑪𝒐𝒖𝒑𝒍𝒆: 𝑽𝒌𝒐𝒐𝒌 - 𝑰𝒏𝒔𝒕𝒂𝒈𝒓𝒂𝒎 𝑰𝑫: 𝒕𝒂𝒆𝒌𝒐𝒐𝒌_𝒍𝒂𝒏𝒅82 - 𝑻𝒆𝒍𝒆𝒈𝒓𝒂𝒎: 𝑽𝒌𝒐𝒐𝒌_𝒍𝒂𝒏𝒅82
protects/ ܩحߊ‌ܦ̇ࡈ߭ߊߺࡅ߳ߺߺܙ by jkvfic_
jkvfic_
  • WpView
    Reads 314,504
  • WpVote
    Votes 28,625
  • WpPart
    Parts 35
𐙚فول شده پسر امگایی که در فانتزی های خودش میچرخید رفتن به بار و بازی کامپیوتری شده بود تفریح یا بهتره بگیم زندگیش ، اون دنبال جفت حقیقی خودش هست ولی از راه اشتباهی میفهمه جفت اون...دوست پسر خواهرشه..... ________________ ژانر:هپی اند،ماجراجویی،s.mut،رمان،امگاورس کاپل:ویکوک . فرعی:یونمین تایم آپ:رسیدن شرط هر پارت
OBSESSED "KOOKV" (completed)  by sahar_78
sahar_78
  • WpView
    Reads 959,161
  • WpVote
    Votes 100,969
  • WpPart
    Parts 77
تهیونگِ دانشجو نمیدونست زندگی ساده و بی دردسرش به وسیله‌ی رئیس مافیای نیویورک به تاریک‌ترین سمت و سوی ممکن کشیده میشه. از همون شبی که بهترین دوستش جلوی چشماش به قتل میرسه. ژانر: عاشقانه، درام، مافیایی، اسمات کاپل: کوکوی تلگرام نویسنده: taekooki_lvee
⊰𝘽𝙡𝙖𝙘𝙠𝙋𝙞𝙣𝙠 𝘾𝙡𝙪𝙗🥂⊱(ᴏɴᴇ sʜᴏᴛ) by SilverJong
SilverJong
  • WpView
    Reads 1,829
  • WpVote
    Votes 88
  • WpPart
    Parts 1
🥂وانشات: BlackPink Club🥂 🥂ژانر: فورسام، اسمات🥂 🥂کاپل: جنلیسا، چهسو، جنسو، چهلیسا🥂 🥂نویسنده: #SilverJong🥂 •|■▪•°▪■|• ضربه ای به باسن جنی زد و گفت: به کارت ادامه بده... جیسو بعد از قرار گرفتن رزی، زیر جنی، روی زمین زانو زد و شورت سرمه‌ای رزی رو از پاش دراورد و دوتا از انگشتاش رو واردش کرد. -آهه.. رزی همونطور که زبونش رو توی پوسی های جنی میکشید نالید و به باسن جنی چنگ انداخت. جنی با چنک انداختن رزی به باسنش، سرعت حرکت سر و زبونش رو بیشتر کرد که باعث شد ناله لیسا بیشتر بشه. ÷آهه. جنیا.. جنیاا.. جنیااا..