Select All
  • 𝑺𝒑𝒆𝒄𝒊𝒂𝒍 𝒕𝒓𝒊𝒑
    104K 11K 29

    جمع یه سری الفا و امگا با لجبازی و دعوا که راهی سفری متفاوت میشن از اتفاق های هیجان انگیز و ترسناک گرفته تا غیره _________________________________ - چرا نمیخوای قبول کنی یعنی اونا نباید نوه شونو ببینن نباید حاصل عشق من و ببینن این ترس مضخرف از حاملگی رو بذار کنار _ جونگکوک میفهمی چیمیگی من یه لحظه ام دیگ...

  • ༻𝑴𝒚 𝑩𝒂𝒃𝒚 𝑩𝒖𝒏𝒏𝒚༺
    50.2K 5.7K 23

    {ژانــر : امگاورس/درام/اسمات/امپرگ} {آپ:معلوم نیست} {کاپل اصلی:ویکوک} {کـاپـل فرعی:یونمین، نامجین} تمام‌شده! {خلاصه : تهیونگ: خدای نکرده نمی خوای که ددی عصبانی کنی به جز من هیچ غریبه حق شنیدن ناله های بیبی من چیزی که مال منو نداره کوک: اه ددی لطفا} {شروع آپ: 1400/2/7}

  • ☁️NEPHOPHILE☁️
    119K 22.6K 48

    ⚡تمام شده⚡ ☁️𝑵𝒆𝒑𝒉𝒐𝒑𝒉𝒊𝒍𝒆(کسی که عاشق ابرهاست)☁️ گول اول فیک و نخورید، خطر حمله قبلی بر اثر انگستی زیاد❌اگه خودآزاری دارید و مثل من میخواید قلبتون بیاد تو دهنتون از درد بخونیدش‼️ ☁️خلاصه: چند وقتی میشه برای آموزش آلفای ولیعهد《تهیونگ》، فرمانده‌ی جوان 《جئون جانگکوک》مسئولش شده. اما خب تهیونگ زیادی از سرد و خشک بو...

    Completed  
  • The Real Omega
    44K 5.7K 9

    جئون جونگ کوک و جئون جونگهیون دو آلفای حقیقی که پسرخاله و جفت هم هستند و به دنبال امگایی که قراره جفت سومشون باشه میگردن. کیم تهیونگ امگایی که زندگی سختی داره و معتقده هیچکس تو دنیا دوسش نداره و مطمئنه اگر روزی الفاش رو ببینه اون مثل بقیه ردش میکنه. چی میشه اگه تهیونگ به جای یه الفا ، دو تا الفا پیدا کنه که عمیقا دوس...

  • My special omega
    450K 46.2K 111

    My special omega تهیونگ یه امگای کیوته که مجبور میشه از خونه فرار کنه و بخاطر اینکه کسیو نداره میره توی یه پادگان و برخلاف قوانین مشغول به کار میشه.... کوک الفای مغرور و بی اعصابی که فرمانده اون پادگانه و از امگاها حالش بهم میخوره و از جفت داشتن متنفره.... چی میشه تهیونگ جفت این الفای مغرور باشه؟ایا کوک قبولش میکنه یا...

    Completed  
  • DADDY IS MY UNICORN
    230K 41.1K 46

    🌈🦄- ددی؟ می‌دونستی تو یونیکورن منی؟ جانگکوک با چشمایی بیرون زده به پسر روبه‌روش نگاه می‌کنه. - ها؟ من؟ دقیقا منظورت منم تهیونگ؟ احیاناً حرفت و برعکس نگفتی کیتن؟ تهیونگ روی خزای گربه‌اش دست کشید و نچی کرد. - منظورم دقیقا خود خودت بودی ددی کوک. جانگکوک با کنجکاوی پشت میزش نشست و دست به سینه شد. - خب حالا چرا من یونیکو...

    Completed