kookv
159 stories
I Wont Fall [Kookv]-Hold! by TheNelin
TheNelin
  • WpView
    Reads 6,033
  • WpVote
    Votes 944
  • WpPart
    Parts 13
「I Wont Fall In Love With You 🪐」 𖦹 Kookv 𖦹 Romance, Angst, School, Smut 𖦹 Translator: Nelin کیم تهیونگ، کسی که دنیاش فرسنگ‌ها با جونگ‌کوک فاصله داشت، در ازای کمک به شرورترین پسر مدرسه یک شرط می‌ذاره: «باید قول بدی که عاشقم نشی!»
🌩Ceraunophile🌩 by silvia_wr
silvia_wr
  • WpView
    Reads 24,621
  • WpVote
    Votes 4,260
  • WpPart
    Parts 15
⚡تمام شده⚡ 🌩𝑵𝒂𝒎𝒆: 𝑪𝒆𝒓𝒂𝒖𝒏𝒐𝒑𝒉𝒊𝒍𝒆(کسی که عاشق رعد و برق است) 🌩𝑾𝒓𝒊𝒕𝒆𝒓: 𝑩𝒂𝒏𝒐𝒐𝒚𝒆 𝒅𝒆𝒍𝒍 🌩𝑴𝒂𝒊𝒏 𝑪𝒐𝒖𝒑𝒍𝒆: 𝑲𝒐𝒐𝒌𝒗 🌩𝑺𝒊𝒅𝒂 𝑪𝒐𝒖𝒑𝒍𝒆: 𝑵𝒂𝒎𝒋𝒊𝒏 _ 𝑺𝒐𝒑𝒆 _ 𝒀𝒊𝒛𝒉𝒂𝒏 🌩𝑮𝒆𝒏𝒓𝒆𝒔: 𝑯𝒊𝒔𝒕𝒐𝒓𝒊𝒄𝒂𝒍_ 𝑶𝒎𝒆𝒈𝒂𝒗𝒆𝒓𝒔_𝑴𝒑𝒓𝒆𝒈_𝑨𝒏𝒈𝒔𝒕 🌩𝑼𝒑: 𝑺𝒂𝒕𝒖𝒓𝒅𝒂𝒚 باید چیکار کنم؟ عقب بکشم و دوباره تنهات بذارم؟ یا برات بجنگم؟ اخه اصلا تو من رو نمی‌بینی آرامش من کاش فقط یکم عمیق تر نگام کنی اونوقت من رو هم میبینی من نمی‌تونم تو رو به خودم ببازم تو برای من، نه برای من! من برای تو تلاش کردم اما حالا، منِ دیگه‌م بی هیچ تلاشی تو رو داره. من نمی‌تونم به این راحتی ازت دست بکشم عشق من، ارامشی از جنس وحشت من. با خودم میجنگم یا خودم رو میکشم یا خودم میمیرم یا پیروز میشم یا باز هم پیروز میشم اما این منم که باید پیروز بشم، نه من! چطور انتظار دارم این من رو ببینی؟ تو فقط خوشحال باش. همین برای دو تا از من کافیه، ضربان قلب من...
Stay Or Go (Kookv) by Chihiro_D
Chihiro_D
  • WpView
    Reads 56,840
  • WpVote
    Votes 8,226
  • WpPart
    Parts 13
←⁩ موندن یا رفتن تمام‌شده. ✔️ تابه‌حال به یه میوه‌فروش بر خوردید که داخل دانشگاه رشته‌ای درباره‌ی میوه‌ها خونده باشه؟ یا باریستایی که مدرک دانشگاهی الکل‌سازی داشته باشه؟ خب... اینجا رشته‌هایی داریم که داخل واقعیت وجود ندارن :))) جونگ‌کوک یه پسر معمولی با روحیه‌ی سافته و به‌خاطر یه اشتباه کوچیک توی رشته‌ای ثبت‌نام می‌کنه که مخصوص تربیت ددی‌های هات و خشنه! تقریباً تمام تلاشش رو می‌کنه که یه جوری انصراف بده؛ ولی وقتی کارشناس رشته‌اش رو می‌بینه مردد می‌شه... کاپل: کوکوی، مینیون ژانر: عاشقانه، کمدی، اس.مات، فانتزی
7 RING - 𝐊𝐎𝐎𝐊𝐕 by Alaric_Fiction
Alaric_Fiction
  • WpView
    Reads 545,570
  • WpVote
    Votes 57,993
  • WpPart
    Parts 33
🌿پایان یافته🌿 تهیونگ امگای یتیمی که بعد از رهاشدن توسط خانواده عموش، وقتی تنها و نیمه هوشیار از ترس راهزنا پنهان شده بود با جونگکوک،فرمانده و شاهزاده کشورش آشنا میشه... _ظاهرأ اینجا یه الماس سفید داریم •••••••••••••••••••••••••••••••••••••••••••••••••••••••••••••••••••• قسمتی از فیک : _باید خودتو ببینی تهیونگ...خیلی خوشگلی...خیلی زیاد... کاش میتونستم چشمامو بهت قرض بدم تا ببینی چقدر قشنگی... زیر گوشش با صدای بمش زمزمه میکرد و تهیونگ سرخ تر و بی حال تو بغلش جمع میشد تا حالا کسی اینطوری ازش تعریف نکرده بود... •••••••••••••••••••••••••••••••••••••••••••••••••••••••••••••••••••• ≈ Fic ↬ 7 RING ≈ Couple ↬ KOOKV ≈ Genre ↬ Romance , Fantasy , Smut , Omegavers , Happy End ≈ Age Category ↬ NC +18 ≈ Writer ↬ Alaric
༆𝙈𝙊𝙉𝙎𝙏𝙀𝙍-✔️ by macho_ma
macho_ma
  • WpView
    Reads 80,948
  • WpVote
    Votes 7,591
  • WpPart
    Parts 35
جئون جونگ کوک پسری خشمگین و زخم خورده به اصرار پدرش باید ازدواج میکرد. اما خب از اونجایی که گی بود باید دنبال یه لیتل بوی میگشت تا به اجبار پدرش تن به ازدواج اونم با یه دختر... نده! حالا چی میشد اگه این لیتل بویی که سر راه جئون جونگکوک قرار میگیره... همون کیم تهیونگ جذاب باشه؟ (این داستان متفاوته) کاپل:کوکوی-نامجین زمان آپ:زیاد
Amnesia  by I_Jaime
I_Jaime
  • WpView
    Reads 107,031
  • WpVote
    Votes 15,041
  • WpPart
    Parts 13
[کامل شده] خلاصه: تهیونگ از رئیسش که همه کارای دنیا رو روی دوشش میندازه و بی وقفه بهش دستور میده خسته‌ست. برای همین وقتی جونگکوک تو یه حادثه رانندگی حافظه خودش رو از دست میده، تصمیم بزرگی میگیره. _کی هستی؟ _من همسرتم. * کاپل اصلی: کوکوی * کاپل‌های فرعی: نامجون و جیمین - ناممین| یونگی و هوسوک - سپ (کاپل‌های فرعی مومنت چندانی توی این فیک ندارن.) * تهیونگ یه پدر مجرده. * کمی اسمات * انگست * فلاف نویسنده اصلی: taekookshome
Vesta | taekook | by Hanaaaam
Hanaaaam
  • WpView
    Reads 69,977
  • WpVote
    Votes 8,963
  • WpPart
    Parts 48
تهیونگ تو خودش بیشتر جمع شد و با تعجب پرسید: منو میبری به قبیلتون؟ قبیله اژدهاها؟ جونگ کوک همونطور که سعی میکرد آتیش رو کمی بزرگ تر کنه جواب داد: آره، نکنه میترسی؟ تهیونگ تقریبا جیغ کشید: نههه! وقتی نگاه متعجب جونگ کوک رو دید خجالت زده سرش رو پایین انداخت و با مظلومیت گفت: فقط فکر نمیکردم حالا حالاها بهم اعتماد کنی. جونگ کوک با لبخند ملیحی جواب داد: تو جفت منی تهیونگ. من بهت اعتماد دارم همونطور که تو به من اعتماد کردی و الان اینجایی. ___________________________ -خب ممکنه یه نفر باشه که هم جادوی سیاه و هم جادوی سفید و هم جادوی چهار عنصر رو باهم داشته باشه؟ جیمین آهی کشید و جواب داد: نه امکان نداره! تا الان که امکان نداشته. کمی آروم تر با حرص غر زد: مگر اینکه جناب وستا بخواد تصمیم بگیره دست از فقط یه افسانه بودن‌ برداره و تشریفشو بیاره __________________________ 🔥ژانر:انگست،فانتزی،رمنس،اسمات 🔥کاپل اصلی: کوکوی/ویکوک(ورس) 🔥کاپل فرعی: سکرت
𝗧𝗵𝗲 𝘁𝗿𝘂𝗲 𝗹𝘂𝗻𝗮 || 𝗞𝗼𝗼𝗸𝘃 by Christopher_iw
Christopher_iw
  • WpView
    Reads 383,376
  • WpVote
    Votes 39,282
  • WpPart
    Parts 42
[Completed] بهش میگفتن جِی کِی چون بیرحم ترین و سرد ترین رئیسه پک،،یا بهتر بگیم..رئیسه بانده مافیاییه بلک بلاد بود و همگی از او وحشت داشتند. البته همه غیر از چند نفر...که کیم تهیونگ یکی از لجباز ترین و پرو ترینِ آنها بود که از شغله آلفاش هیچ خبری نداشت و همیشه دسته رد به سینه ی اون میزد. رابطه ی این دو به آرامی و کاملا عادی شروع شده بود تا وقتی که دشمن های بانده کوک از موضوعی که جونگکوک امگای حقیقیش رو پیدا کرده خبر دار شدن و برای صدمه زدن به او..فکوس کردن روی امگای اون که بدترین نقطه ضعفش بود،،کیم تهیونگ! "--"--"--"--"--"--"--"--"--"--"--"--"--"--"- [the true luna] ژانر: امگاورس / مافیا / انگست / هیجانی / اسمات کاپل: کوکوی / یونمین / نامجین / چانبک آپ: نامنظم "--"--"--"--"--"--"--"--"--"--"--"--"--"--"- +من بخاطره شغله لعنتیه تو..هزاران بار مورده حمله قرار گرفتم... -تهیونگ صبر کن... +بخاطره شغله تو نزدیک بوده که بمیرم!! -تهیونگ... +بخاطرههه شغله توو زندگیم نابودد شدد!!اونوقت چی؟؟توی چشمام زل میزنی و تایید میکنی که تو رئیسه مافیایی؟؟!تموم شد کوک!...هرچی که بینه ما بوده همین الان تموم شده میفهمی؟؟نه دیگه تو آلفای منی..و نه من امگای تو..تمام! -یک قدم دیگه پات رو از لبه ی اون در بیرون بزار تا یه گلوله توی مغزه نحیفت خالی کنممم!!
ᰔKálonᰔ by thethev
thethev
  • WpView
    Reads 21,098
  • WpVote
    Votes 1,915
  • WpPart
    Parts 15
ناله های ضعیف پسر با گریه های شدت یافته اش مخلوط شده بود...دستش را از سر پسر برداشتو اجازه داد تهیونگ سرش را بلند کند...هق هق معصومانه اش دلش را اب کرد...اما او باید تنبیه میشد.... ᰔkookvᰔ پایان یافته
hate meᵇᵃᵇᵉ(complete) by _sorablue_
_sorablue_
  • WpView
    Reads 311,356
  • WpVote
    Votes 47,241
  • WpPart
    Parts 88
[چت استوری☘︎] تهیونگ و جونگکوک ازهم متنفرن واقعا متنفرن تا زمانی که جونگکوک یه پیام ناشناس دریافت میکنه 𝒎𝒂𝒊𝒏 𝒄𝒐𝒖𝒑𝒍𝒆 ☞︎︎︎ 𝒌𝒐𝒐𝒌𝒗.𝒗𝒌𝒐𝒐𝒌 𝒔𝒊𝒅𝒆 𝒄𝒐𝒖𝒑𝒍𝒆 ☞︎︎︎ 𝐬𝐨𝐩𝐞𝐦𝐢𝐧 , 𝐧𝐚𝐦𝐣𝐢𝐧 تیکه ای از چت استوری~ ناشناس : هایی میخواستم بگم که دیشب عالیی بود اگر وقت داشتی به خوابگاه من بیا...شاید بتونیم کارهای دیشب رو تموم کنیم ؛) جی(j) : ببخشید؟! 𝐓𝐡𝐞 𝐬𝐭𝐚𝐫𝐭 ➪ 24 𝐉𝐮𝐧𝐞 2022 𝐓𝐡𝐞 𝐞𝐧𝐝 ➪ 2 𝐀𝐮𝐠𝐮𝐬𝐭 2022