Depend on him
_اگر یه روزی سرعت من و به کشتن داد گریه نکن ، چون باعث شادی من بوده. + توی دنیا سه تا چیز هست که برای من اهمیت داره ؛ ماشین ، خونه و خانواده.
_اگر یه روزی سرعت من و به کشتن داد گریه نکن ، چون باعث شادی من بوده. + توی دنیا سه تا چیز هست که برای من اهمیت داره ؛ ماشین ، خونه و خانواده.
زمانی که اسمان رو به تاریکی میرود و خورشید را با بی رحمی درون خود میبلعد زیر سایه خروشان ماه یاد اور چشم هایی میشوم که بعد از هر اشتباه ،دستان من را سفت تر گرفت ، همراه من شد ، و به وقت لذت من را تیکه ای از بهشت دانست. اما حالا در این لحظه خانه ما خاکستری شده... . خاکستری که از جنس نگاه شعله ور ، زین مالیک. زین...
مرد پلیس، قدم هاش رو تند کرد تا به اتاق 128 برسه باید می فهمید چه بلایی سر پسری که بیهوش روی تخت بیمارستان افتاده، اومده.. لویی تاملینسون جوان توی اولین روز انتقالش به لندن درگیر پرونده ای شده بود که نمی دونست قراره زندگیش رو زیر و رو کنه.. و هری بی خبر از همه جا، توی تن خودش عزا دار بود.. ژانر: معمایی، عاشقانه، جنای...
از جایی مینویسم که هری میتونه لگد های کوچیکی رو توی شکمش احساس کنه و دست های مهربونی که موهاش رو نوازش میکنن یا چشم هاش رو میبوسن و لبهای سرخی صداش میکنن: "هَزا..."
بیشتر ما بار پدرانمون رو به دوش میکشیم لیام درحالی که ممکنه حتی ذره ایی لایق این دردها نباشیم.
من سیاهم و تو سرخی لیام من تاریکی و تو نور سرخ درون قلب تاریکی هستی لیام _𝗕𝗟𝗔𝗖𝗞 𝗔𝗡𝗗 𝗥𝗘𝗗
من آتشی را خاموش کردم که به گمانم تنت را میسوزاند؛ اما گویی تو از دل شعله ها متولد میشدی! هیچ آتشی دیگر تورا شعله ور نمیکند... تو هستی! اینجایی... اما تبدیل به خاکستر شده ای که تا به دست من دراید، به باد سپرده میشود..!
[Complete] لویی با وجود استرس و ترسی که داشت،وارد دانشگاهی مخصوصِ نخبگان میشه؛جایی که اسمِ زین مالیک می درخشه و قدرتمنده، نایل هوران بی وقفه صحبت میکنه، همه جا پر از پیانوئه و هری استایلز، تنها فرزندِ ستارهی سابقِ راکِ معتاد به مواد مخدر و روان پریش که از نظر پزشکی ثابت شده بود، کسیه که لبخندی بی نقص و چشم هایی خالی...
_ما دونفر هستيم كه با هم تاب بازي ميكنن، اون بالا ميره و من پايين، اون پايين مياد و من بالا ميرم، هيچ وقت نميتونيم همزمان حركت كنيم .
یهودای من همه را به صلیب بکش! شام و برزخ را به زمین بیاور هر آنچه که اعتقاد داری را به آتش بکش بوسهتو،سیب شیطان را به تمسخر گرفت.. برای اثبات بی گناهی خودت را حلق آویز کن! اینجا شروع فصل دوم شاتگانه! اگه شاتگان روخوندی قطعا نیازه این یکی رو هم بخونی🥰 همراه این کتاب باشید با کاپل کیوت زیام! ژانر:...
برنامه ها چیده می شن تا به هم بریزن قانون ها نوشته می شن تا زیرپا گذاشته بشن قلب ها عاشق می شن تا بشکنن فکر کنم بهش می گن قانون زندگی... [ZIAM], little bit [larry] and [shiall]
یخ دلِ سوخته و درد کشیده اش داشت آب میشد... آب شد و دل باخت بهش... ولی کی گفته زندگی قرار نیست حتی واسه یک بار هم که شده چیزی رو خراب نکنه!
اگر قرار به نماندن است؛ بی خداحافظی برو! بگذار انتظار، همان تکه نخی باشد که بعد از تو مرا وصل میکند به زندگی ...
ما همانند یک گل فروش و یک کتابدار که سالهاست حافظه خود را از دست داده و باهم نسبتی ندارند اما هر روز از یک مسیر هماهنگ به سوی خانه هایشان که در خلوت ترین کوچه های لندن قرار دارد میروند هستیم. افرادی که در کنجی از مغازه هایشان هر روز صدای یک موسیقی آشنا شنیده میشود که آن را بر گیتاری قدیمی پیاده میکنند...
باید از همان اول میفهمیدم که داستان ما عشق نبود.. داستان ما روحی بود که درون زندگیمان جریان یافت.. و دست ترسناک مرگ آن روح شیرین را با خود برد.. باید میدانستم که من و تو..عاشق نیستیم.. من و تو زندگی هستیم که درون هم میجوشیم..! ایده:98/1/4 Words have power💚💙
فکر کنم فهمیدم آدمها با رفتن معشوق چیکار میکنن. اونها ازش قصه میسازن. و این قصهی رفتن اونه.
-کاش میشد ازت بگذرم! +نمیتونی...نمیتونم! -چرا؟ +چون ما نقطه ضعف همیم! . . . ....ولی تو نقطه قوت منم هستی! Ziam💛❤
زیباترین اتفاقات زندگیام اصلا در لیست «کارهایی که باید انجام بدهم» نبودند. #1 one direction
لیام، پسری که باغ پرتقال داره و به جز موسیقی هیچ صدایی رو نمی شنوه و زین،دانشجوی رشته موسیقی، برای اینکه بتونه با لیام صحبت کنه، باید برای اون پسر شعر بگه
- میخوام کاری کنی همه چی و فراموش کنه بشه یه صفحه خالی از اون مرد فقط من و ببینه + این کار ریسکه ممکنه بیدار نشه یکم فک کن مرد تو میتونی همین حالا هم مال خودت کنیش - نه نمیشه هر کاری می کنم ازم می ترسه از وقتی اون آشغال بردش همه چیزش شده اون حتی الان هم که نیست اون و به من ترجیح میده لیام با گفتن این حرف ناخودآگاه د...
_ تو آزادی هر جا میخوای بری ! _ اگه همیشه من رو اینطوری نگه داری هیچ وقت هیچ جا نمیرم ... سندروم استکهلم تو این اتاق هست !
میخوام فراموش کنم... فراموش کنم تا تو بتونی ! زندگی کنی! میخوام گذشت کنم! برای خوشبختی تو برای زندگی تو این حق رو ازم نگیر ....!
️。:゚| درحـــال آپ |゚.・。゚ . . . ↜چه اتفاقی میفته اگه زین و لیامی که ازهم دل خوشی ندارن ،طی یه تصادف کسایی رو از دست بدن که موجب بشه به ناچار "پـدر بـشـن" و باهم زیر یه سقف از یه "بـچـه نـگهداری بـکنن؟" ☁️No.1 On Charts↷ #1 Ziam #1 ZiamMayne And More !
What are you running from?Yourself? Oh boy, you cant hide from who you are! Or maybe your past? But we all know, it will hunt you, and it will catch you anyway... Cover: callme.ldraven
درحال آپ "🌿☁️ "نشسته روی تک صندلی انتهای دنیا مغموم و پریشان ، رها شده بودم از بین تمام آدم های دنیا از بین تمام رهگذر های بی خبر از سکوت های آغشته به فریادم ، تو صدایم را شنیدی ... تو دستم را گرفتی مرا از تمام کوه ها بالا کشیدی هنگامی که تمام طناب ها پوسیده بودند بار ها به این فکر کردم زندگی ارزش این همه درد را...