Kookv . Vkook1( ꈍᴗꈍ)
191 stories
𝐂𝐫𝐚𝐳𝐲 𝐂𝐚𝐥𝐦 by Th-Raven
Th-Raven
  • WpView
    Reads 9,999
  • WpVote
    Votes 1,440
  • WpPart
    Parts 20
"آرامش دیوونه کننده" دو پسر دبیرستانی که از هم متنفرن،از طرفی خانواده هاشون شرکای کاری صمیمی هستن و به دلیل اصرار خانواده ها قرار شد جیمین به مدرسه ای که یونگی درِش درس میخونه انتقالی پیدا کنه و از قضا قرار شد آلفا مراقب امگای تخس باشه اما اون دوتا باهم کنار میان؟همه چیز به یک مراقبت ختم میشه؟ "تو روانیم میکنی دست از سرم بردار" "میخوام از عشق روانیت کنم سِرافی" __ "بهم بگو تهیونگ دلیل کوفتیت واسه اینهمه دست دست کردن و نگفتن حقیقت چی بود؟" "لعنت بهت چون ترسیدم از چشمت بیوفتم،نگفتم چون ترسیدم راجع به من بد فکر کنی" "هیچ دلیل فاکی ای وجود نداره که جلوی عشقم رو بهت بگیره!" 𝐂𝐨𝐮𝐩𝐥𝐞:𝐊𝐨𝐨𝐤𝐯,𝐘𝐨𝐨𝐧𝐦𝐢𝐧 𝐆𝐞𝐧𝐫𝐞:𝐨𝐦𝐞𝐠𝐚𝐯𝐞𝐫𝐬,𝐬𝐥𝐢𝐜𝐞 𝐨𝐟 𝐥𝐢𝐟𝐞,𝐬𝐜𝐡𝐨𝐨𝐥 𝐥𝐢𝐟𝐞,𝐫𝐨𝐦𝐚𝐧𝐜𝐞,𝐬𝐦𝐮𝐭 𝐒𝐭𝐚𝐫𝐭:1403/10/22 𝐁𝐲:𝐓𝐡-𝐑𝐚𝐯𝐞𝐧
Hold my Hand/KOOKV  by kook_AMY_v
kook_AMY_v
  • WpView
    Reads 109,807
  • WpVote
    Votes 9,515
  • WpPart
    Parts 29
تهیونگ نفس سنگینی کشید و با حس کردن درد همیشگی آهی کشید: جونگ کوک... دستمو بگیر... جونگ کوک دست امگا رو محکم بین انگشت های سردش گرفت و گفت: من اینجام... امگا با نگاه کردن به صورت نگران آلفا لب زد: جونگ کوک... اگه من چیزیم شد... لطفا مراقب... خانواده م باش. باشه؟... من... فک نمیکنم بتونم از پسش... بر بیام...دارم می میرم جونگ کوک... COUPLE: KOOKV GENRE: HAPPY ENDING, ANGEST, OMEGAWERSE, PUSSY BOY, ROMANCE, SMUT, EMPREG. STARTED: 11 MARCH 2023 ENDED: 30 MAY 2024 Amy
^bite wound | زخم نیش^ by bhar7hope
bhar7hope
  • WpView
    Reads 393
  • WpVote
    Votes 146
  • WpPart
    Parts 18
بنفش رو که چید، از لبخندش معلوم بود که میخواد با ابی و قرمز چیکار کنه... ‌روزهای آپ: شنبه، دوشنبه، چهارشنبه شروع آپ: 31Jul , 2024 لطفا حمایت کنید دوستان اولین کتابم توی واتپده:)) پشیمون نمیشین:)))
𝗕𝗢𝗫𝗘𝗥 𝗕𝗢𝗬 by This_is_J
This_is_J
  • WpView
    Reads 4,394
  • WpVote
    Votes 475
  • WpPart
    Parts 4
-ببین من الکی وقتم رو هدر نمی‌دم ، فقط کاری رو که بهت میگم،انجام بدم! -مثلا اگه انجام ندم چی میشه ؟! -اون وقت دیگه خدا هم نمیتونه به دادت برسه ! 𝗙𝗶𝗰 𝗻𝗮𝗺𝗲:ʙᴏxᴇʀ ʙᴏʏ 𝗴𝗲𝗻𝗲𝗿:ꜰᴀᴋᴇᴄʜᴀᴛ.ᴅʀᴀᴍᴀ.ᴄᴏᴍᴇᴅʏ. ᴀɴɢꜱᴛ.ꜱᴍᴜᴛ 𝗪𝗿𝗶𝘁𝗲:جـی
All of my heart is yours by Violeeta96
Violeeta96
  • WpView
    Reads 320,937
  • WpVote
    Votes 35,458
  • WpPart
    Parts 53
تهیونگ، امگاییه که تو یه خانواده ی متعصب به دنیا اومده یه روز که داره از مدرسه بر میگرده مزاحمتی براش ایجاد میشه و بعد از اون به خاطر حرفایی که پشتش میزنن به انتخاب خانوادش با سوجون آلفایی از یک خانواده ی اصیل ازدواج میکنه ولی بعد از چند سال به خاطر بچه دار نشدنش از سوجون جدا میشه و برای گذران زندگیش توی یک مهدکودک مشغول به کار میشه که اونجا با داییه یکی از بچه ها آشنا میشه.... جونگکوک آلفا و دکتر موفقی که عاشق میتشه ولی به خاطر مریضیه قلبی میتش در عذابه با من همراه باشین تا با هم داستان زندگی تهیونگ و جونگکوک رو مرور کنیم.... کاپل:کوکوی ژانر:امگاورس، روز مره، رمنس، فلاف،امپرگ، انگست و اسمات روز های آپ:جمعه
+21 more
✻Ethereal✻  by _Moonsan_
_Moonsan_
  • WpView
    Reads 85,387
  • WpVote
    Votes 10,795
  • WpPart
    Parts 19
࿐[کامل‌‌شده] کیم تهیونگ، معلم هنر و ادبیاتی که از قضا دبیرِ محبوب دانش‌آموزش، جئون جونگ‌کوک بود. امگای بزرگ‌تر، مرد پخته و روزگاردیده‌ای هستش که بعداز یک سال، گذر زمان اون رو مجدداً با دانش‌آموزِ کوشا و موردعلاقه‌اش آشنا می‌کنه. 𝀤𝀤𝀤 «هنوز هم فکر می‌کنی که می‌تونی دوستم داشته باشی؟ با اینکه من قبلاً عاشق مرد دیگه‌ای بودم؟» «قبلاً بودی، الان نیستی. من هم الان عمیقاً دوستت دارم و قبلاً فقط بهت علاقه داشتم.» ــــــــــــــــــــــــــــ༺Ethereal༻ــــــــــــــــــــــــــ ✤ganer: Omegaverse, Romance, Angst, smut ✤Couple: Kookv Telegram: @lunenoire_6 ~𝓜𝓸𝓸𝓷𝓼𝓪𝓷 𝓵𝓸𝓿𝓮𝓼 𝔂𝓸𝓾♡
Live His Life by AfraBehfar
AfraBehfar
  • WpView
    Reads 8,471
  • WpVote
    Votes 1,749
  • WpPart
    Parts 5
زندگیِ اون رو زندگی کن! توجه: این مینی فیکشن پیش نیاز میخواد. بدونِ خوندنِ فیکشن های "کاپکیک های آبی"، و "گری" نمیتونید ازش لذت ببرید💙🩶 ژانر: دنیاهای موازی، روانشناسی، تخیلی، انگست، پایان خوش 开始:16.09.1403 结束:04.10.1403
 گاجین by VasfeAmi
VasfeAmi
  • WpView
    Reads 8,531
  • WpVote
    Votes 1,018
  • WpPart
    Parts 18
سومین فرزند ملکه هم مرده به دنیا آمد و از دست پادشاه کاری بر نمیومد و تمام مقامات خواستار عزل ملکه شدند در حالی که امگای بیچاره هنوز درد زایمانش قطع نشده بود برای انتقال به خارج از قصر آمادش می کردند. با چشم های اشکی به کجاوه نگاه می کرد و تحلیل رفتن پاهاشو حس می کرد _یونگی انگار دارن جونمو می برند مگه محافظم نیستی جلوشون بگیر نزار قلبمو ببرن! با سرافکندگی به پادشاه نگاه می کرد و می دونست نمی تونه کاری بکنه پس سکوت کرد _من توله نمی خوام یونگی مگه برای توله عاشقش شدم من خودشو می خوام تمام خدمه امپراتور با عجز گریه می کردند و به دور شدند کجاوه نگاه می کردند. ولی امگای داخل کجاوه با گریه التماس می کرد بزارن برای بار آخر الفاشو ببینه برای بار آخر ببوستش و بگه دل گاجین براش خیلی تنگ میشه! Writer : Vasfe Genre : historic, omegaverse, tragedy, romance Couple:kookv and .......
𝕊𝕦𝕘𝕒𝕣 𝕔𝕒𝕟𝕕𝕪 by nemiso_7
nemiso_7
  • WpView
    Reads 5,673
  • WpVote
    Votes 746
  • WpPart
    Parts 10
𝔽𝕚𝕔 𝕔𝕙𝕒𝕥 " - هیونگ، میگن آدم ها شبیه کسی میشن که دوستش دارن. پسر بزرگ‌تر جوری که انگار مخاطب حرف هاش خودشه نه پسر کنارش مسخ شده زیر لب زمزمه کرد: -آدم ها شبیه کسی میشن که دوستش دارن! وچقدر من این روزها تو شدم تهیونگ؛ انقدری زیاد که حتی هیچ چیزی از خودم به‌جا نمونده آب‌نبات شکری. " 🍭𝐍𝐚𝐦𝐞: 𝑺𝒖𝒈𝒂𝒓 𝒄𝒂𝒏𝒅𝒚🍭 • 𝐆𝐞𝐧𝐫𝐞: 𝑐𝑜𝑚𝑒𝑑𝑦, 𝑅𝑜𝑚𝑎𝑛𝑡𝑖𝑐 • 𝐂𝐨𝐮𝐩𝐥𝐞: 𝑘𝑜𝑜𝑘𝑣 • 𝐁𝐲: 𝑛𝑒𝑚𝑖𝑠𝑜 • • 🍭تایم آپ:یک‌شنبه ها، پایان یافته🍭