‌دوست داشتنی
85 stories
No Love zone by clufin3105
clufin3105
  • WpView
    Reads 169
  • WpVote
    Votes 43
  • WpPart
    Parts 5
جئون جونگکوک پس از کشتن شخصی در حال برگشت به سمت خونه بود و تهیونگ در حال تلاش برای فرار از دستِ صاحبِ سوءاستفاده‌گر خودش! تاجری که شهر رو با خون به رنگ قرمز در میاره تا هوس خودش برای پول رو رفع کنه، با هایبرید ببری آشنا می‌شه که آرزوی دوست داشته شدن و ارزشمند بودن داره. این دیدار آغاز عشق خواهد بود یا نفرت؟ No love zone [منطقه عشق ممنوع] Couple: Kookv Genre : hybrid, Mafia, Smut, Angst هایبرید_مافیا_انگست_اسمات🔞 Translator: Grita تایم آپ: زود به زود:)) ❗فیک ترجمه میباشد
Chocolate Alpha🍫  by licmhy
licmhy
  • WpView
    Reads 300,437
  • WpVote
    Votes 36,048
  • WpPart
    Parts 100
~ کامل شده. • جونگ‌ته، پسر دو ساله‌ی کیم تهیونگ که یک امگای مجرده، با رفتن توی بغل جئون جونگ‌کوک، آلفای شکلاتیِ واحد رو به رویی آروم می‌شه و این اتفاق، زمینه‌ای برای اتفاقات بزرگ‌تر و برملایی رازهای زیادیه... •Couple: KOOKV •Genre: Omegaverse, Romance, Angst, Smut, Mpreg ~ Unknown: @ParlayanAybot ~ Channel: @liUMooni
Cheater [kookv] by Simieminiemoonie
Simieminiemoonie
  • WpView
    Reads 12,145
  • WpVote
    Votes 1,443
  • WpPart
    Parts 1
- خرس مهربون داره میره خونه‌اش؟ - آره آقا گرگه. دارم میرم تا از شرت خلاص شم. - اینجوری حرف زدن به نفعت تموم نمیشه بیبی. - سعی نکن منو بترسونی. - تو همینجوریشم ازم می‌ترسی فندق کوچولو. - آره می‌ترسم. خب که چی؟! - واقعا از من می‌ترسی؟! - آره. - برای چی؟! - چون یه گرگی. genre: fluff, fantasy, romance, Smut, daddykink - این فیکشن فقط اینجا و توی همین اکانت واتپد آپ شده و هیچ فایلی نداره. اگر جایی فایلی دیدید، سریعا ریپورت کنید چون بدون اجازه‌ی من فایل شده.
𝐆𝐑𝐄𝐘 ࿐ⱽᵏᵒᵒᵏ by AfraBehfar
AfraBehfar
  • WpView
    Reads 374,982
  • WpVote
    Votes 46,743
  • WpPart
    Parts 34
جونگکوک و تهیونگ ازدواج کردن، اونا حتی یک دختر شونزده ساله دارن. توی زندگیِ اونا چیزی به اسمِ قسط، بدهی، کمبود مالی یا اجناس ارزون قیمت معنایی نداره. پس چی باعث شده که جونگکوک خودش رو دور از همسرش توی سرمای ونکوور به مدت سه سال حبس کنه؟ چی باعث شده این زوج از هم جدا بشن؟ ~~~ • ~~~ • ~~~ • ~~~ ~~~ • ~~~ • ~~~ ژانر: ازدواج🌲روزمره🫒خانوادگی🍸دارای پرده های غم‌انگیز🌨نیش های طنز❄️پایان خوش✈️ روز های عاپ: پنجشنبه وضعیت: تکمیل🫧 Start : 2 / 6 / 1402 End : 15 / 9 / 1403
Moscow | Hopemin Completed by Mamacita_01
Mamacita_01
  • WpView
    Reads 109,669
  • WpVote
    Votes 16,849
  • WpPart
    Parts 23
_میدونی دوست نداشتنت مثل چیه؟ _مثل این میمونه که دریارو از ساحل بگیرن چون از ساحل بدون دریا فقط یه کویر میمونه...🌊 خلاصه: مسکو داستانی عجیب از زندگی خون آشام هاییه که سرنوشت خودشون رو انتخاب کردن... طبق قوانین جدیدی جهان به دو بخش تقسیم میشد...شمال برای خون آشام ها و جنوب برای انسان ها... اما چی میشد اگه سرنوشت برده ای فرستاده شده از جنوب با سرنوشت خون آشام پر رمز و رازی که پسرخوانده ی شهردار مسکو بود گره میخورد؟ چه جنگ هایی قرار بود بر سر خون این پسر راه بیوفته؟ داستان پر فراز و نشیب مسکو رو بخونین... پیج نویسنده: @sylvie_fic کاپل:🔹️هوپمین_ویکوک🔹️ نویسنده: Sylvie 🌱 ژانر:سوپر نچرال،ومپایر،رمنس،اسمات 🔞⛔ پ ن: وجود برخی از ابهامات در مورد شهر مسکو کاملا طبیعیه و به دلیل نبود اطلاعات کافی در سایت های ایرانی ممکنه نویسنده ایراد هایی در متن داستان داشته باشه، اما تمامی مکان ها و شهر ها کاملا واقعی هستن.
SPACE VOYAGE | Vkook [translated] by FuckingGeniusTae
FuckingGeniusTae
  • WpView
    Reads 388,180
  • WpVote
    Votes 53,437
  • WpPart
    Parts 47
[ تکمیل شده ] وقتی هفت تا پسر که زیاد همدیگه رو نمیشناسن، داخل یک سفینه ی بزرگ، در فضا به مدت دو ماهِ کامل گیر بیفتن، همه چی قراره خیلی پیچیده و به‌هم ریخته شه!! این فن‌فیک اسمات داره. پس با ریسک خودتون بخونیدش
NOIR [BARCODE 2] by kimsevil
kimsevil
  • WpView
    Reads 77,809
  • WpVote
    Votes 11,330
  • WpPart
    Parts 30
نُوا یعنی چی؟... زندگی اون چند نفر وسط شهر تاریک و بد بو میشه نوا! وقتی که مجبوری عشقت رو با لبای خونیش ببوسی و مزه اشکش رو از روی پوستش بچشی. وقتی که تک تک لحظات تفنگ رو با ترس لمس میکنی و نا امنی تموم بدنت رو به لرز انداخته. نُوا لمس دستای یخ زده همونیه که وسط این جهنم میتونه بهشت رو برات به ارمغان بیاره... . . سیاه...صفت زندگی سه نفره. سه نفری که از وسط خاکستر خونه سوختشون ، بلند شدن. سه نفری که هر ثانیه از حال رو با یادآوری گذشته تلخ زندگی میکنن و از فکر کردن به آینده واهمه دارن. سه نفری که در اوج تنهایی مجبورن ادامه بدن. مجبورن تموم زورشونو بزنن تا به بقیه ثابت کنن هنوز میتونن حرکت کنن. هنوز میتونن حرف بزنن ثابت کنن که هنوز زندن! این داستان در ادامه ی BARCODE نوشته خواهد شد... ژانر: نقد اجتماعی - روانشناسی کاپل: VKOOK / SECRET +دختر پسری
The Proposal | VKOOK | Completed  by elicasso
elicasso
  • WpView
    Reads 433,233
  • WpVote
    Votes 55,039
  • WpPart
    Parts 27
「 خواستگاری 」 • کامل شده • • ژانر: عاشقانه، کمدی، دارای محدودیت سنی . . خلاصه: تهیونگ توی کل زندگیش عاشق این بود که ویرایشگر بشه و بخاطر همین هم به سئول اومده بود، دانشگاه خوب، تحصیلات خوب و شاید یک شغل خوب؟ همه‌چیز خوب تا زمانی که اون جادوگر استرالیایی رئیسش نمی‌شد. . . - رئیس... من می‌خوام یه دستیار نمونه باشم و علاوه بر اون نمی‌خوام این سه سال زحمتی که کشیدم، تمام اوقاتی که باهم بودیم، تمام لاته‌های کاراملی، تمام قرارهای کنسل شده ، تمام پیچوندن‌های شبونه، همه برای هیچی از بین بره. و همچنین آرزوی من برای ویرایشگر بودن. می‌دونم می‌بخشیم و این کاری که میخوام بکنم به نفع توهم هست. پس فقط همکاری کن. فکر کن واقعا دوست‌پسرتم. در هر صورت واگن توهم به قطار من وصله.
Let Me Touch Your Voice | Vkook, Sope by ItsRainyNight
ItsRainyNight
  • WpView
    Reads 178,182
  • WpVote
    Votes 25,052
  • WpPart
    Parts 36
〴︎Summary ৲︎ زندگی کردن بدون یکی از حس‌هایی که به روزهات آهنگ می‌بخشید کارِ راحتی نبود، اما جئون جونگوک نیمی از زندگیش رو به همین مِنوال گذرونده بود؛ پسری که با وجود نشنیدن هیچ صدایی، روحِ یک خواننده‌ی دلشکسته رو درک می‌کرد. با این وجود، چقدر باید می‌گذشت تا تهیونگی که برعکس اون موهبتِ داشتن تموم حس‌هاش رو داشت، دردهای ناگفته‌‌ی پسر رو درک کنه؟ 〴︎Writer: Soodeh 〴︎Couple: Vkook 〴︎Sub Couple: Sope, Namjin 〴︎Genres: SliceOfLife, Romance, Angst, Drama
I WISH - TAEKOOK  by Moonlike_Rmy
Moonlike_Rmy
  • WpView
    Reads 91,343
  • WpVote
    Votes 14,941
  • WpPart
    Parts 35
I Wish 2 (سِری دوم) [سِری اول با سِری دوم مرتبط نیست] خلاصه: همه‌ی ما تو دوران کودکی آرزوهای بزرگ و کوچیک زیادی داشتیم، یونبین ۸ ساله هم آرزوهای زیادی داشت، اما وقتی نویسنده تصمیم گرفت بلای آسمونی رو دوباره نازل کنه فهمید باید بیخیال تمام آرزوهای کوچیکش بشه و با یک آرزوی گنده طلسم نویسنده رو بشکونه. 👪🫂🎂🌈🏠🎒🐾 کاپل: تهکوک نویسنده: moonlike_Rmy ژانر: خانوادگی- برشی از زندگی - کمی فلاف🤔 شاید هم رمنس😃 اگر خدا بخواهد اسمات😐 زمان آپ: اتمام یافته