giso95's Reading List
151 stories
"دا سویدانیا" by Moonrisetime
Moonrisetime
  • WpView
    Reads 10,380
  • WpVote
    Votes 1,084
  • WpPart
    Parts 74
اون می‌خواست منو بشکنه. نمی‌دونست که من با شکسته شدن ساخته شدم. حالا قراره دوتامون بسوزیم... فقط ببین کی اول شعله‌ور می‌شه. برشی از داستان : "در دیوار اینجا طلایی عه با پرده های قرمز ابریشمی ... کفشای تهیونگ براق و مشکی عه ... _نقاب زدی تا باطن زشتت بپوشونی ؟‌ بهت میاد ... بنظرت خون آشام ها مزه ی خون ؛ شیرین تشخیص میدن ؟ " ژانر : , romance , adventure ، drama , fantasy کاپل : vkook نویسنده : مون رایز . "این داستان شامل موضوعات بزرگسالانه، از جمله روابط دارای تسلط/تسلیم هست."
frustration by m_un_a
m_un_a
  • WpView
    Reads 55
  • WpVote
    Votes 21
  • WpPart
    Parts 3
●Summary જ⁀➴ اینجا انتقام، دوستی، عشق سه نخ اند که به هم گره خوردند. یه گره کور که باز کردنش خیلی سخته، اما وقتی باز بشه هرکدوم از نخ ها سر جای خودش قرار میگیره؛ ولی داستان از لحظه ایجاد گره شروع نمیشه، از زمانی که جونگ‌کوک تلاش در باز کردنش داره شروع، و زمانی که این گره کور باز بشه به پایان میرسه... امیدوارم کوک رو توی این مسیر همراهی کنید. ~°~•~°~•~°~•~°~•~°~•~° دوستان این متن در واقع هم خلاصه داستان هست، هم روند داستان رو توضیح میده؛ پس لطفا با دقت بخونیدش 🙏🏻 《پارت های «1» و «2» برای راحتی شما کوتاه‌تر نوشته شده》 𖥨 #Fic ⵂ @VK_fic_A ⸙
Royalty  by Helen___Aw
Helen___Aw
  • WpView
    Reads 5,484
  • WpVote
    Votes 762
  • WpPart
    Parts 13
جئون جونگ‌کوک‌ شاهزاده کره جنوبی که به رد کردن پرنسس ها برای ازدواج معروفه، روزی پسر خدمتکاری رو میبینه که وارد قصر میشه... «_باورم نمیشه می‌خوام اینو بگم ولی فکر کنم ترجیح میدم با یه پرنسس ازدواج کنم تا یه پسر من مثل تو نیستم، پسرا منو جذب نمیکنن» «_بهتره نذاری شیفتگیت به برادرم روی وظایفی که در قبال من داری تاثیر بزاره» «_نمیخوام ببینمش من هیچ اهمیتی به ازدواج نمیدم چرا هیچکس منو درک نمیکنه؟» 👑 Up: Tuesday and Friday 👑 Couple: Kookv Side couple: Yoonmin Writer: ninjakooks Translator: Helen___aw
𝐒𝐰𝐞𝐞𝐭 𝐓𝐫𝐨𝐮𝐛𝐥𝐞|✔︎ by Th-Raven
Th-Raven
  • WpView
    Reads 76,404
  • WpVote
    Votes 8,002
  • WpPart
    Parts 14
"دردسر شیرین" تهیونگ‌ فقط میخواست سفارش کیکش و ببره تو ساختمون شرکت معروف(golden dream)اما اشتباهی به شخصی برخورد میکنه و از قضا اون شخص رئیس اون شرکت از آب درمیاد،تهیونگ درمقابل خراب کاریش باید بهایی بپردازه اما چه بهایی؟اون رئیس سرسخت ازش چی میخواد؟ "بنظرت نباید خرابکاری ای که کردی رو درست کنی؟" "م..من متاسفم...هرکاری از دستم بربیاد..ا..انجام میدم" "هرکاری؟" "ب..بله!" "چطوره با لبات برام جبرانش کنی هوم!؟" 𝐂𝐨𝐮𝐩𝐥𝐞:𝐊𝐨𝐨𝐤𝐯 𝐆𝐞𝐧𝐫𝐞:𝐬𝐥𝐢𝐜𝐞 𝐨𝐟 𝐥𝐢𝐟𝐞,𝐫𝐨𝐦𝐚𝐧𝐜𝐞,𝐬𝐦𝐮𝐭 𝐅𝐢𝐧𝐢𝐬𝐡𝐞𝐝✓ 𝐁𝐲:𝐓𝐡-𝐑𝐚𝐯𝐞𝐧
last time by The_niflora
The_niflora
  • WpView
    Reads 567
  • WpVote
    Votes 90
  • WpPart
    Parts 5
نگاهم کن حتی با نفرت .. حتی با درد ... اما نگاهم کن تهیونگ ؛ اجازه نده اینطوری بشکنم. لعنتی نگاهم کن بذار برای اخرین بار چشماتوببینم سرتوبلندکن و بهم نگاه کن ؛ درد دارم اما بیشترازهمه قلبم تیرمیکشه گفته بودم قلب منی تهیونگ؛ گفته بودم دردبکشی قلبم تیرمیکشه.لعنتی چجوری داری اینهمه درد میکشی که قلبم داره تیرمیکشه با حرکت سر تهیونگ امیدوارانه چشمهای نمدارش رو بهش دوخت اما تهیونگ بدون اینکه نگاهی بهش بکنه آروم زمزمه کرد: -دوستش ندارم last time :آخرین بار writer:floranike genre:romantic-smut(+18)-drama-angest couple:vkook
☠•ғᴜᴛᴜʀᴇ ᴍᴇᴍᴏʀɪᴇs•☠ by Atibts
Atibts
  • WpView
    Reads 3,848
  • WpVote
    Votes 324
  • WpPart
    Parts 3
اون ناخواسته وارد بازیی شد که هیچ اطلاعاتی دربارش نداشت . تنها چیزی که میدونست این بود که باید زنده بمونه ، پس چه کسی بهتر از اون که ازش برای زنده موندن استفاده کنه؟..... . . . _بسیار خب ، ورود همگیتون رو به این بازی "مرگ و زندگی"تبریک میگم اول از همه ، خاطراتی که شما مالکش هستین به اونا میگن خاطرات آینده(FUTURE MEMORIES) وقتی که قراره مالک یکی از خاطرات آینده یکی دیگه رو بکشه جمله مرگ براش ظاهر میشه که جمله هشدار دهنده "بن بست (DEAD END)" هستش. حالا هویت همدیگرو پیدا کنین و پرچم بن بست های همدیگرو بالا ببرین و اگر قرار بود کشته بشین به هر وسیله ای سعی کنین جلوی اونو بگیرین زات این بازی مرگ و زندگی اینشکلیه. برنده نهایی یعنی آخرین فردی که اینجا بمونه جانشین من خواهد شد ، خدای زمان و مکان زندگی یا مرگ بکشید قبل از اینکه کشته بشید و فاتح قلمرو حکومتی من بشید..... . . کاپل اصلی•ویکوک کاپل فرعی•........ ژانر•خشن °رمنس ° تخیلی °اسمات° کمی معمایی.... 🛑متوقف شده🛑 نویسنده• •KIM KoKO ________________________ این فیک از روی انیمه "خاطرات آینده" نوشته شده
-𝗢𝗻𝗲𝘀𝗵𝗼𝘁 𝗕𝗼𝗼𝗸- by callmewhitie
callmewhitie
  • WpView
    Reads 14,974
  • WpVote
    Votes 753
  • WpPart
    Parts 28
″من اینقدر دوست دارم که اگه بغض کنی اولین قطره‌یِ اشک از چشمای من میریزه.دوست دارم؛ مثل آهنگی که هردومون حفظیم، مثل هوای ابری و بارونی، مثل قدم زدن روی برف، مثل حموم قبل از خواب، سیگار بعد از چای، اولین آغوش، اولین بوسه، اولین رابطه، مثل گریه از شادی، عطر گلخونه ها، بوی کلبه جنگلی، مثل دستپخت مامان بزرگ، مثل بوی کتاب، مثل پیتزا، لازانیا، پاستا، مثل فصل بهار، مثل دیوونه ها. مم و تو که دیوونه همیم! و اینو بدون کیم تهیونگ از این لحظه به بعد من محکومم به تو و تو؟ شیرین ترین گناه منی که قرار نیست از زیر قصاصش در برم!"
Péché de miel by Raha_1724
Raha_1724
  • WpView
    Reads 136
  • WpVote
    Votes 19
  • WpPart
    Parts 3
Name:Péché de miel Couple: vkook, hopmin Genre: secret من هیچی نمیدونستم،بلد نبودم عاشقی کنم، خودم رونمیشناختم و درست توی همین لحظه ها تو اومدی! اومدی که بزرگم کنی،برام بخندی و من اون موقع بود که معنی عشق رو فهمیدم. آپ:نا معلوم
𝗣𝗿𝗼𝗳𝗲𝘀𝘀𝗼𝗿 𝗞𝗶𝗺ᵃᵘ by KookAtTaelaxy
KookAtTaelaxy
  • WpView
    Reads 39,200
  • WpVote
    Votes 4,471
  • WpPart
    Parts 8
𝘊𝘰𝘶𝘱𝘭𝘦: 𝘝𝘒𝘰𝘰𝘬 𝘎𝘦𝘯𝘳𝘦: 𝘊𝘰𝘮𝘦𝘥𝘺, 𝘙𝘰𝘮𝘢𝘯𝘤𝘦, 𝘚𝘮𝘶𝘵 - آیا جونگ‌کوک می‌تونه کاری کنه اون پروفسور جذاب قوانین خودش رو بشکنه و باهاش قرار بذاره؟
I'm in pain 2 by sev_sev_VK
sev_sev_VK
  • WpView
    Reads 17,839
  • WpVote
    Votes 2,132
  • WpPart
    Parts 26
❌ادامه فیک اینجا آپ میشه چون واتپد اجازه نمیده توی بوک اصلی آپ کنم از پارت 98 به بعد رو اینجا دنبال کنید چنل تلگرام هم جوین شید ممکنه باز هم مشکلی پیش بیاد @iminpain_sevda ~.~.~.~.~.~.~.~.~.~.~.~.~.~.~.~ 𝑵𝒂𝒎𝒆:[!درد دارم...مَستر] 𝑴𝒂𝒊𝒏𝑪𝒐𝒖𝒑𝒍𝒆:𝑽𝒌𝒐𝒐𝒌 𝑺𝒊𝒅𝒆 𝑪𝒐𝒖𝒑𝒍𝒆:𝑾𝒉𝒂𝒕𝒆𝒗𝒆𝒓 𝒚𝒐𝒖 𝒈𝒖𝒆𝒔𝒔! 𝑮𝒆𝒏𝒓𝒆:𝑨𝒏𝒈𝒔𝒕,𝑹𝒐𝒎𝒂𝒏𝒄𝒆,𝑺𝒎𝒖𝒕,𝑲𝒊𝒏𝒌,𝑫𝒓𝒂𝒎𝒂,𝑯𝒂𝒑𝒑𝒚 𝑬𝒏𝒅 ~.~.~.~.~.~.~.~.~.~.~.~.~.~.~.~ جونگکوک، پسرکی که طعم تلخ درد را بخوبی چشیده...آن هم از دستان معشوقه ی قدیمی. معشوقه ای که سالها قبل با استرس لب های نرم پسرک را میبوسید تا مبادا سرخی لب هایش، بی رنگ شود. حالا جونگکوک به دنبال راهی برای رهایی از گذشته ی تلخش است... اما تَه این مسیر به تهیونگ ختم میشود؟ آیا بار دیگر از آغوش یکدیگر لذت خواهند برد؟