im_roro_
- Reads 40,984
- Votes 7,047
- Parts 39
𝐃é𝐣à𝐯𝐮
ژانر : فانتزی(خونآشامی) / تخیلی/عاشقانه
"من...یه هیولام؟"
"تو یه فرشته ای"
بدون تردید جواب داد و به ارومی سرش و به سمت پسرک برگردوند.
جیمین همچنان به سقف بالا سرش خیره بود.
"ولی میتونم تبدیل به یه هیولا بشم"
"نه تا وقتی که منو کنارت داری"
بالاخره نگاهش و از سقف فرسوده که از سوراخ های کوچیکش پرتو های ضعیف نور به داخل درز کرده بود گرفت و به چشم های خسته جونگکوک خیره شد.
"از دستم عصبانی؟"
"انقدر زیاد که میتونم همه جا رو به آتیش بکشم..."
به ارومی دستش و بلند کرد و با انگشت اشاره اش تره ای از مشکی های براق جونگکوک و به عقب فرستاد.
"پس چرا انقدر ارومی؟"
"چون واسه عصبانی شدن باید اول بخشیده بشم..."
"بخشیدم...حالا ازم عصبانی شو!"