Select All
  • سوگند
    3.1K 44 4

    داستان واقعی

  • Humiliate Me | تحقير
    30.4K 464 38

    با هر ضربه‌ای که به پشتم میزد و بی‌رحمانه اسپنکم می‌کرد ، مقاومتم رو بیشتر میکردم که کمتر بلرزم. درست مثل یه خواب عجیب و غریب که آدم یکهو به خودش میاد و میبینه وسطِ خوابه ، بی‌حرکت تسلیم شرایط شده بودم. زانوهای سفتش رو زیر شکمم احساس میکردم ؛ پاهام به شدت تیر میکشید و مطمئن بودم که باسنم کاملا سرخ شده ، شاید هم کبود و...

    Mature
  • Forbidden Fruits | میوه‌های ممنوعه
    6.7K 104 18

    کی باورش میشه من با یک زن چهل و نه ساله خوابیدم؟ ولی مهم اینه که الان همه ماجرا رو گفتم و میتونم یه نفس راحت بکشم. یه نفسِ عمیق و راحت. این کتاب شامل روایت‌های مخفیانه یک ناشناس است

    Completed   Mature