Larry read
18 stories
Ball of Fur  by SepandX
SepandX
  • WpView
    Reads 104,141
  • WpVote
    Votes 17,765
  • WpPart
    Parts 38
لویی یه ترو آلفاست که بخاطر اشتباهاتش از خانوادش طرد شده و هری گربینه ایه که سر از جنگل گرگینه ها درمیاره. چی میشه اگه هری، سولمیت و لونای لویی باشه؟ • a Larry Stylinson Fanfiction. [Mperg.] • -سِپَند تلگرام : FanfictionsOnly
Wanna Fuck?  by SepandX
SepandX
  • WpView
    Reads 73,557
  • WpVote
    Votes 15,789
  • WpPart
    Parts 39
لویی غالبا یه لاشیه و هری فک میکنه که اون یه آشغاله. تا وقتی که نظرش عوض میشه. • a Larry Stylinson Fanfiction. • _ترجمه ی فارسی. نویسنده : mochaharry تلگرام : FanfictionsOnly
lilac 'm.preg' (persian translation) by oioiii_honi
oioiii_honi
  • WpView
    Reads 21,809
  • WpVote
    Votes 4,260
  • WpPart
    Parts 68
[completed] [edited] به هری گفته شده که ازش چه توقعی میره. اون حتی قبل از تولدش با وارث پک تاملینسون نامزد شده بود. اون تو احاطه و دست پرورده‌ی امگاهای مطیع، که تنها هدفشون تو زندگی خدمت به آلفاهاشون بود، یکی از هم نوع اونا شد. اون با یاد گرفتن اینکه چجوری آلفاشو راضی کنه، بزرگ شد، آلفایی که هیچی درباره‌اش نمیدونست، بجز اسمش. اسمش لویی تاملینسون بود. وارث بزرگِ بزرگترین پک بریتانیا. اسمش توی حومه شهرت داشت، لویی که یکی از سریع‌ترین و ماهر ترین آلفاها بود، به خاطر مهارت‌های جنگی و سیاست‌هاش معروف بود. هری همیشه به داشتن چنین آلفای ممتاز و باهوشی افتخار میکرد. لویی بی چهره بود، مثل یه بوم خالی برای هری کوچولو تا آلفاشو به هر شکلی که میخواد بسازه. اون اغلب خودشو تو رویا میبینه که تو آغوش قوی آلفاش بخوابه، وقتی که آلفاش قرار بود کارشو تموم کنه، مخفیانه به دفتر آلفاش میرفت و آلفاشو یکم از کار کردن منحرف میکرد، اما همچنین انگیزه کوچیک اون بود. اما مطمئناً چیزهای خوب باید تموم بشن. فانتزی کوچیک و بی نقصی که هری بهش پروبال داده بود، در نهایت یه فانتزی باقی میمونه. اون هنوزم آلفاشو دوست داره. اما آلفاش نه. °°° لری با کمی شیپ نیام.
Don't worry darling by parry612
parry612
  • WpView
    Reads 12,603
  • WpVote
    Votes 2,370
  • WpPart
    Parts 19
_Do you know who you are..? . . . "لو تاپ"
Full Of Flaws 》L.S 》persian translation by crazy_iris
crazy_iris
  • WpView
    Reads 33,901
  • WpVote
    Votes 6,958
  • WpPart
    Parts 43
هری ناامنه و لویی دوست داره که از مردم تعریف کنه.
DADDY (Mpreg) - L.S (Persian translate) by Whoyougonnacall_
Whoyougonnacall_
  • WpView
    Reads 102,824
  • WpVote
    Votes 7,884
  • WpPart
    Parts 40
لویی توی یه رستوران کوچیک به اسم جیجی تو دانکستر کار میکنه. هری هم معلم جدید کلاس دومه. ملاقاتشون زندگیه لویی رو زیر و رو میکنه اما اون عاشقه هر قسمت از این تغییره +هری تاپه اسمات هم زیاد داره و اینکه حاملگی مرد و اینا هم داره اگه بدتون میاد نخونید
(SomnAmbUliStic)+%5÷7=42 by Don_Mute
Don_Mute
  • WpView
    Reads 79,936
  • WpVote
    Votes 15,662
  • WpPart
    Parts 38
(Larry & Ziam Science Fanfiction) کد 1221: خواب گرد کد 8924: ما توی دنیایی زندگی می کنیم ک اون طور ک می خواییم شکلش می دیم مادر و پدر داریم زندگی می کنیم بزرگ می شیم و به این باور داریم ک همش یه آزمایش الهیه! هیچوقت فکر کردی ک تمام چیزایی ک دورو ورته,توهم خودت باشه؟ مثلا تو یه جا خواب باشی و... توی دنیایی ک توی سرت ساختن با ادمای الکی یه زندگی الکی ساختی ک همش بخشی از توهمته؟! اره خب... ما از کجا قرار بوده بفهمیم توی توهم خومون گیر افتادیم؟ و شاید یه روزی چشم وا کنیم و ببینیم نه اون ادما دیگه پیشمونن نه ما اون ادم سابقیم! کد 3214: داستان شامل,توهمات,تجاوز به حریم خصوصی,اسمات,بازی با دنیای پیچیده علم,مرگ,می باشد. 12345678900987654321 #1_harryandlouis #1_louisandharry #1_gaylove #1_fantasy #1_fanfiction #3_delusion
Mr taster  [Larry.Stylinson]  by kimo_blue
kimo_blue
  • WpView
    Reads 55,027
  • WpVote
    Votes 12,197
  • WpPart
    Parts 23
[{کامل شده}] برای این که تو مسابقه بزرگ آشپزی ایتالیا شرکت کنی نیاز داری یه سر آشپز موفق تمام فوت و فن پاستا پختن رو بهت یاد بده و چه سر آشپزی میتونه بهتر از لویی تو یک ماه از هری یه ستاره برای آشپزی ایتالیا بسازه؟؟ Lou, top Happy ending °°^^{Cover by notoriouse} °°^^ تاریخ شروع : 22 اسفند هزار و سیصد و نود و نه. 1 #boyxboy 1 #harry
Despite the scars [L.S] by sepi1919
sepi1919
  • WpView
    Reads 7,823
  • WpVote
    Votes 1,210
  • WpPart
    Parts 15
(on going...) "فکر نمیکردم پدر با هرزه های ارزون خودش رو مشغول کنه" لویی مست و سرخوش قهقه زد. دختر توی بغلش چرخید و با دیدن هری قدمی بهش نزدیک شد. "شما پدر اچ هستین؟ من ایز..." صدای شلیک گلوله ی تفنگ هری توی گوشای لویی پیچید ولی اون بیخیال به جسد دختری که تا چند ثانیه پیش میخواست خودش رو به هری معرفی کنه، نگاه کرد. هری با تاسف به لویی نگاه کرد و برگشت توی اتاقش. لویی با سرخوشی دنبالش راه افتاد و بلند گفت " حالا که هرزه ی خوشگلمو کشتی نمیخوای خودت سرگرمم کنی؟" هری بلافاصله برگشت و فاصلش رو با لویی صفر کرد. یقه ی لویی رو گرفت و لباش رو با دلتنگی به لبای پدر چسبوند. بالاخره وقتش بود، بعداز 7سال... ... من نمیگم این بوک حاوی محتوای ترسناک و خشنِ و برای همه مناسب نیست ولی این بوک مافیاییه و دارای محتوای ترسناک و خشنِ و مناسب همه نیست:) لری استایلینسون زیام مین #مافیایی #لری #زیام
it's always you[L.S by PariaPormayeh
PariaPormayeh
  • WpView
    Reads 6,517
  • WpVote
    Votes 637
  • WpPart
    Parts 28
همیشه تویی ، دلیل تمام حس هایی که در من ایجاد میشه تویی تو دلیل لبخند من و خیلی جا ها باعث درد منی و دردی که خودش گاهی وقتا مرحمه درداست ‌ولی این توی جدید با کسی که من قبلا میشناختم خیلی فرق داره. اشک هام خشک هستن و من دوباره به تاریکی برخواهم گشت چون عشق تنها برای من و تو کافی نیست .. خب سلام این اولین فن فیک منه خوشحال میشم که به من این فرصت رو بدید شاید خوشتون اومد فف لریه و اندکی زیام زین تاپ و لویی تاپ دوستان و اینکه فف مافیاییه و اینکهدیگه حرفی ندارم بنده