✍ ییبو امگایی که زمانی رویای رقص داشته ولی توی یه تصادف مجروح میشه و رویاش برای همیشه از دست میده. و حالا داره با هزینه های بیمارستان و زندگی دست و پنجه نرم می کنه.
شیائو ژان آلفایی ثروتمند که باید به خواسته مادربزرگش سریع بچه دار بشه تا بتونه رئیس کمپانی بشه.
چه اتفاقی می افته اگه ییبو برای پول قبول کنه رحمش رو اجاره بده. آیا این راه با وجود دوست دختر ژان براشون هموار میشه؟
Pure [ Mpreg ]
▪Yoonmin
▪Kookv
بخشی از فیک:
جیمین: اون ... اون قضیه یه اجبار بود! من به محض اینکه بتونم کمکت رو جبران میکنم تا برای همیشه کارمون باهم دیگه تموم بشه تو هم مجبور نباشی هرزه ای مثل منو ببینی!
مرد خنده ی مستی سر داد ، طوری که صدای خنده هاش لرز ترسی به جون پسر می انداخت، آروم سمتش قدم برداشت و جلوی اون ایستاد ، سایه ی مرد روی سرش افتاده بود انگار اون مانع تموم نوری بود که بهش میخورد و زندگیش رو تاریک میکرد...
جیمین نگاهش رو به کف خونه انداخت و اخم ظریفی کرد تا ترسش رو از اون مرد پنهان کنه ، اون تونسته بود از گذشته ی تاریکش فرار کنه ...
اما حالا انگار سرنوشت نمیخواست اون آینده ی روشنی داشته باشه.
یونگی: تو به من چیزی بدهکار نیستی هرزه کوچولو...
صدای ضخیم شده ی مرد که باعثش الکل بود با بوی تند نفس های اون به بینیش میخورد.
یونگی: ولی یه سری چیزا هست که نمیذاره به این راحتیا دست از سرت بردارم...
دستش رو جلو برد و با تیکه ای موهای نرم و رنگ شده ی اون پسر بازی کرد
یونگی : هرچقدر بخوای میتونی از دستم فرار کنی ، هر چقدر بخوای جیمین! ولی ...
پوزخندی وسط حرفاش زد اون همیشه مطمئن میشد که در مقابله باهاش از تحقیر آمیز ترین لحنش استفاده کنه و همین جیمین رو عذاب میداد.
یونگی :... ولی تو نمیتونی از چیزی که درست پشت سرته فرار کنی..
نام فیک🐰استاد من خیلی کیوته🐰
کاپل اصلی نامکوک🐰🐨
کاپل دوم مینوی🐻🐥
ژانر داستان🍓 کمدی🍓
📝داستان در مورد دو تا دوست که با هم از بچگی بزرگ شدن با هم دانشگاه میرن و تصمیم دارن مستقل از خانوادشون زندگی کنن
امیدوارم مثل کارای قبلیم ازم حمایت کنید و از داستان خوشتون بیاد
داستان راجب جونگکوک ۲۵ساله است که با پسر ۵سالش جونگ سوک زندگی میکنند...اما همه چیز باپیدا شدن سروکله پدر جونگ سوک عوض میشه.....
couple:Namkook,Namjin,Yoonmin,secret
genre:omegavers,drama,angest,smut
Mperg
پسری از جنس ضعف و بی کسی در مقابل مردی از جنس اصالت و قدرت
ازدواجی سوری در پی اعتمادی به حقیقت
کاپل : ویمین
ژانر: امگاورس/خانوادگی/اسمات
- اتمام یافته -
_ ل...لطفا ولم کن!
_خیلی شانس اوردی که زیبایی.
■■■■■■■■■■■■■■■■
دنیایی که یونگی توش فقط یه باریستایه سادس و هوسوک
مردیه که تمامه سئول از اون میترسند!
ژانر : خشن، رومنس، اسمات
مترجم: honey
کاپل: سپ
پایان فصل یک
ادامه فیک در فصل دوم (فعلا متوقف شده)
یک سمت لشکر عظیم و تموم نشدنیه مردگان متحرک
و سمت دیگه هفتا پسر و مردم دنیا که قربانی چه چیز ی شده بودن؟
حرص و طمعش یه عاشق یا سیاست کثیف دولت ها؟
+:جیمین من میترسم، بنظرت ميتونيم دنیارو نجا بدیم؟
×:نترس قلب پارک جیمین، چشمای ترسیده ت باعث میشه بخوام باعث این فاجعه رو آتیش بزنم
°•~°•~°•~°•~°•~°•~°•~°•~°•~°°~°•~°•~
ژانر:رمنس،دراما،علمی تخیلی،فانتزی، جنایی ،راز آلود،ترسناک( اگر از زامبی میترسین اصلا فصل دوم رو نخونین)
کاپل اصلی :مینیون
کاپل فرعی: نامجین_تهکوک
روز آپ: نامشخص
🖇️
Name:Trust
Genres: Omegaverse, Criminal, Angst, Smut
Couples: Namjin, Vkook
By: Padi
Up: یکشنبه ها
مگه اینطور نبود که یک رابطه پایهاش اعتماده؟
پس چرا اعتماد تنها چیزی بود که توی هیچ کدوم از روابطش وجود نداشت؟!
اینجا دقیقا پایانش بود.
شروع این داستان پایانی برای اعتمادش بود.
🖇️
-بیا یه معامله بکنیم....
مرد بلند قامت در حالیکه لیوان ها را پر از نوشیدنی میکرد منتظر بود تا حرف تازه وارد تمام شود
-یه معامله دو سر برد
کنت ریختن نوشیدنی را متوقف کرد و به پسرک زل زد پوزخندی معنی دار زد و چند قدم به مرد زنمای روبه رویش نزدیک شد
+و انوقت چرا ملکه جدید روسیه میخواد با من م عامله کنه؟ مگه ایشون نمیدونن من کنت نفرین شده اینجام؟!
-چرا فکر میکنی من یه مردم
+بس کن مین یونگی من همه چیز رو میدونم....
.
.
.
.
.
.
#namgi
#smut