The most innocent sinner
"آماده ای یول؟" این چیزی بود که از مرد روبه روش شنید. کاری جز تبعیت از دستور اِنیو رو داشت؟ کسی که زندگی اش رو تیره و به نابودی کشید... حتی مسیری که یول برای رسیدن به اهداف قشنگش ساخته بود رو تغییر داد. بعد از تایید شدن حرفش توسط یول، نیشخندی زد. "راه بیوفت! آدمای زیادی هستن که باید بفرستیمشون اون دنیا!!" فقط قبول کرد...
Completed