𝐍𝐀𝐙 | Kookv (𝑨𝑼,𝑭𝑰𝑪)
"تو دزد توت فرنگی های باغ بابابزرگمی؟" ابروش رو با شیطنت بالا انداخت و جوری که انگار هیچ اهمیتی به حضور الفای کله فندقی نمیده توت فرنگی نشسته رو بین دندون هاش گیر انداخت: "قراره دعوام کنی؟ " "آره!" "پس نه، من دزدی که عصر ها بعد از مدرسه میاد و به باغ بابابزرگت حمله می کنه نیستم. مطمئن باش." توی اون لحظه جونگک...