"پایان یافته" عنوان فیک: آبی و طوسی ژانر: درام تراژیک، انگست، روانشناختی، برشی از زندگی خلاصه داستان: [ همه چی تموم شده بود. به همین سادگی! حتی انقدری فرصت نداشتم تا برگردم عقب و ببینم چرا و چطور همه چیز درون چاله ای از سردی و بی تفاوتی که به اندازه‌ی یک اقیانوس عمیق بود، سقوط کرد و بعد، ما رفته بودیم. هر کدوم مسیر خودش رو پیش گرفت و من هرگز برنگشتم تا بپرسم چرا. برنگشتم تا براش دست تکون بدم ، درحالی که از لبه‌ی قطار سریع السیری که به سمت نا امیدی حرکت می‌کنه آویزون شدم، و داد بزنم :" خداحافظ وانگ ییبو! امیدوارم بدون من تو جهنم بسوزی عوضی!"] 💮Couple: Yizhan 💮Status: complete

خلاصه: ییبو و ژان با هم نامزد بودن... ولی ییبو به خاطر یه امگای دیگه نامزدی‌شون رو بهم می‌زنه و قلب ژان رو می‌شکنه... و حالا بعد از چند سال دوباره همو ملاقات می‌کنن... ژانر: امگاورس، درام، عاشقانه، اسلایس آف لایف کاپل: ییژان

✾ 𝐍𝐚𝐦𝐞 𝐍𝐨𝐯𝐞𝐥 : ↬Sha po lang ⭐️ ✾ 𝐀𝐮𝐭𝐡𝐨𝐫 (𝐒) : ↬Priest🌷 ✾ 𝐄𝐧𝐠𝐥𝐢𝐬𝐡 𝐓𝐫𝐚𝐧𝐬𝐥𝐚𝐭𝐨𝐫 : ↬Northwest flower🌸 ━━━━━━━━━━━━━━━━━━━━ ✾ خلاصه : در دوران سلسه ی لیانگ بزرگ زندگی مردم با وجود ابزار آلات ماشینی که از سوختی به نام زیلیوجین کار میکنه راحت شده. چانگ گنگ نوجوونی که در دهکده ای مرزی زندگی میکنه و ناپدری اش تمام سال رو ازش دوره و با مادرش رابطه ی خوبی نداره و در کل تنها با دو کودک و دو برادر شن که اون رو نجات داده ان و یکیشون پدر خونده اش شده نزدیک هست. اما با حمله ی وحشی ها به خانه اش تمام زندگیش زیر و رو میشه و مشخص میشه مادر، پدر، استاد و پدرخوانده و خودش هویت دیگری دارند. ━━━━━━━━━━━━━━━━━━━━

❀ مولتی‌شات کامل⁶ ᝰ آتارگاتیس ❀ ژانر ᝰ مافیایی . دارک . اسمات ❀ تایپ-کاپل ᝰ ورس-ییجان ❀ نویسنده ᝰ زهرا.م "شی‌بو" ❥𝗠𝗨𝗟𝗧𝗜𝗦𝗛𝗢𝗧⁶ ᝰ Full ❥𝗚𝗘𝗡𝗥𝗘ᝰ Gangs , Dark , smut ❥𝗧.𝗖 ᝰ Lsfy , Yizhan ❥𝗪𝗥𝗜𝗧𝗘𝗥 ᝰ zhra.m "XiBo" ______________________________________ "می‌خوام بهت بفهمونم احساس واقعی یعنی چی. می‌دونی جان؟ وقتایی که با من حرف می‌زنی، اون حسی که باید رو ازت نمی‌گیرم. برام اهمیت نداره که زن داری یا بچه‌ت سال دیگه قراره بره مدرسه..." کمی پیش رفت و برای این‌که به گوش‌های مرد با آن صورت اخم‌آلود برسد، سرش را در حد چند سانت بالا برد. به آرامی لب زد: "اگه لب‌هام رو تکون بدم، یک ثانیه‌ی بعد خبری از هیچ‌کدومشون نیست. همون‌قدر که من به حضورت محتاجم، تو هم به من نیاز داری شیائوجان! فقط دست از مخالفت بردار." مرد بزرگ‌تر سرش را کمی کج کرد. از گوشه‌ی چشم، به مرد کنارش خیره شد و مچ دستی که درحال نزدیک شدن به بند شلوارش بود را میان انگشتانش فشرد؛ سریع، بی‌رحمانه، محکم. هردو با جدیت در چشمان هم خیره شدند و او با خشم غرید: "از صدات، رفتارت، حرف‌زدنت، از هرچی که در مورد تو و خاندان وانگ باشه نفرت دارم. دسته‌ی کفتارها از لاشه‌های مرده تغزیه می‌کنن و بدا به حالت که توی کفتارصفت حتی از گوشت خودت هم نمی‌گذری."

ییبو امگای اصیلی که از بچگی همراه برادر الفاش برای محافظ رهبر بعدی پک شدن، اموزش دیده بود حالا مجبور به ازدواج با ولیعهد میشه... «الهه ماه...گرگ لعنتی، چجوری میتونی انقدر خواستنی باشی؟ دلم میخواد تا اخر عمر اینجوری تو بغلم لم بدی و گردنم رو لیس بزنی...» Name: Noble «اصیل» Couple: yizhan [Zhan top] Genre: Omegaverse, historical, smut, romance

من و تو و یه فنجون چایی بیا یکم از واقعیت دور شیم خلاصه داستان📜 یک عاشقانه‌ی لطیف... داستان انتخاب سخت بین عشق و دوستی ییبو ناخواسته شاهد مکالمات نامزد و بهترین دوستش میشه. بعد از شنیدن این حرف ها دیگه هیچ چیز مثل سابق نمیشه و اون باید تصمیم مهمی بگیره. اینکه با حقایقی که فهمیده چیکار کنه؟ 𓂅 𔘓 𓂃𓈒 من و تو فقط دوست بودیم! فقط دوست بودیم؟ من ترجیح می‌دادم همان طور باقی بمانیم. اما لحظه‌ای که به خود آمدم؛ فیلی درست وسط اتاق بود. حتی اگر هزاران سال بگذرد؛ و این تنها راهی باشد که بتوانم کنارت باشم؛ من هزار سال دیگر به نادید گرفتن آن فیل ادامه خواهم داد! فقط برای اینکه بتوانم لحظه‌ای بیشتر کنارت باشم. و مطمئن باش در آخر استخوان هایی که از من باقی می‌ماند نیز تو را دوست خواهند داشت. فراموش نکن من بودن با تورا بسیار آرزو کردم! ╮✮ کاپـل ‌‌❲ ییـجان ❳ ╮✮ ژانـر ‌‌❲ انگست، فلاف، برشی از زندگی ❳ ╮✮ نویسـنده ‌‌❲ 𝑠𝑡𝑎𝑟 𝑑𝑢𝑠𝑡 ❳ فیل در اتاق یک اصطلاح استعاری زبان انگلیسی است که منظورش مشکل یا ریسک واضحی است که هیچ‌کس نمی‌خواهد در موردش بحث یا کار کند یا یک وضعیت گره زدگی که هیچ‌کس نمی‌خواهد آن را به چالش بکشد. این فیل میتواند عشق و علاقه بارزی باشه که سعی در نادید گرفتنش داری اما این ب

عنوان فیک: باغ مخفی بهشت کاپل: ییجان ژانر: کلاسیک، روانشناختی، رمنس اپ اصلی: چنل UkiyoStory روزهای اپ: دوشنبه‌ها تعداد پارت: 19 چپتر خلاصه ای از داستان: "اگه کسی از بیرون به زندگی وانگ ییبو نگاه کنه، تاجر ثروتمند و با نفوذی رو می‌بینه که نصف مایملک شانگهای به نام اونه. تاجری که خانواده‌ای خوشبخت و فرزند پسری داره که جانشین تمام کسب و کارشه. اما این فقط دیوار بیرون از خونه‌ایه که به چشم میاد؛ وقتی وارد زندگی این مرد قدرتمند میشه کسی رو می‌بینه که با قفل و زنجیر به آدم‌های اطرافش وصل شده و واژه‌ی خوشبختی توی زندگیش به یه افسانه‌ تبدیل شده. اما روزی اپرایی دوره‌گرد پا به زندگیش میذاره که به زیبایی خوشبختی رو برای وانگ ییبو معنا می‌کنه و به برکه‌ی یخ زده‌ی قلبش زندگی می‌بخشه.

حتی کسایی که ازدواج کردن هم بحث و دعوا میکنن. وانگ ییبو و شیائو ژان هم استثنا نیستن! Author: @Endless_Infinity (Thank you for your permission love^^)

ریل لایف: داستان طلسم آرزو از تابستان ۲۰۲۱ شروع میشه از وسط سیل هه‌نان چین، جایی که وانگ ییبو برای کمک به سیل زده‌ها رفته بود ولی به دلایل عجیبی موقع امدادرسانی مفقود و باعث اتفاقات خاصی شد در واقع دلیل این وقایع به دو سال قبل برمی‌گرده به اوج روزهای اسکندل شیائو جان. وقتی جان بیش از هر چیزی به ییبو احتیاج داشت. ارتباط عجیب و نیاز عمیق جان به ییبو در اون لحظه و حضورش در یک‌ مکان خاص، همزمان شد با حادثه‌ای در دنیای موازی تا شخص و شیء قدرتمند و عجیبی به دنیای ما کشیده بشه و حوادثی بزرگ رخ بده که طلسم آرزو تازه شروع اونهاست. حوادثی مثل ایجاد یک خط زمان جدید، تداخل دنیاهای موازی، سیاستهای پلید آخرالزمانی و... طلسم آرزو داستانی پر حادثه و پر ماجرا از فانتزی، علم، سیاست و ماوراء، شما رو به منظومه‌های عاشقانه دعوت می‌کنه. عشق رو از جنسی متفاوت با بقیه فن فیکشنها تجربه کنید کاپل: ییجان جلد اول- طلسم آرزو: ریل لایف- فانتزی، فلاف، ماجراجویی (پایان یافته) جلد دوم- تناقض زمان: علمی تخیلی- ماجراجویی- جادویی (پایان یافته) جلد سوم- نبرد کابالا: سیاسی- ماورایی- معمایی (پایان یافته)

مجموعه شعرِ « دیوار » - فروغ فرخزاد -