elinaa87's Reading List
49 stories
KISS║KOOKV by sufiland
sufiland
  • WpView
    Reads 530,962
  • WpVote
    Votes 74,590
  • WpPart
    Parts 30
«کیم‌تهیونگ به دلایلی مجبور به ازدواج با آلفایی سلطنتی شده که همه از اون به عنوان یه فرد خشن و استبدادگر یاد می‌کردن اما...» ❈نام‌اثر: |بــوســه| ❈کاپل: کوکویـ ❈ژانر: امگاورس / ازدواج‌اجباری / انگست‌عاشقانه / پایان‌خوش ❈وضعیت: [پایان یافته]✓ •تمام حقوق این کتاب متعلق به نویسنده می‌باشد لطفا از انتشار آن در سایر پلتفرم‌ها و ایده‌ برداری از محتوا خودداری فرمایید. •این داستان تنها درجهت سرگرمی نوشته شده و هیچ ارتباطی با زندگی شخصی افراد ندارد ؛ لطفا جوگیر و تعصبی نباشید. •فکر می‌کنم به عنوان نویسنده‌ بتونم به خودم بخاطر نوشتن کتابی متفاوت از دل یه کلیشه‌ی پرتکرار افتخار کنم. امیدوارم از خوندنش لذت ببرید.
My candy 🍭  by writerMisha
writerMisha
  • WpView
    Reads 169,660
  • WpVote
    Votes 19,218
  • WpPart
    Parts 32
Fiction: my candy 🍭 کامل شده کاپل : kookv ژانر : فلاف ، رمنس ، اسمات خلاصه: جئون جونگ کوک مبارز قفس آزاد کره معروف به ماشین کشتار وقتی برای تمرینات میره به یک کلبه جنگلی ، شبی که داره بارون سختی میگیره ، یک مرد با بچه پشت در خونه میان و ازش کمک میگیرن . کیم تهیونگ ، یکی از تاپ وکیل های کره برای بدست اوردن قلب جی کی ، تا کجا پیش میره ؟ Misha (( این فیک آمپرگ ، خیانت و خشونت نداره ، با خیال راحت از شیرینی کوک وی لذت ببر )) 💜💖🍭
𝐘𝐨𝐮 𝐒𝐦𝐞𝐥𝐥 𝐋𝐢𝐤𝐞 𝐒𝐩𝐫𝐢𝐧𝐠  by Negin2773
Negin2773
  • WpView
    Reads 34,814
  • WpVote
    Votes 4,385
  • WpPart
    Parts 32
❀ تو بوی بهار میدی ❀ 💢فول شده💢 کاپل = تهکوک/ نامجین/سپ ژانر =امگاورس،فلاف، کمدی،اسمات،روزمره نویسنده=نیلماه ✨️داستان از اونجایی شروع میشه که جونگکوک مغازه ی گل فروشی خودش و باز می‌کنه و برگه ی جدیدی توی دفتر زندگیش ورق میخوره +اما این خیلی بیشتر از پنجاه هزاروونه تهیونگ چشمای خمارش از لبخندی که زد خط شد و سرشو اروم تکون داد و گفت ~ نفرمایید شما با اینکه تایم کاریتون تموم شده بود بخاطر درخواست من با وجود خستگیتون ایستادین و برای من دسته گل درست کردین قابلتون هم نداره جونگکوک از جنتلمن بودن مرد حیرت زده شده بود و ته دلش قیلی ویلی میرفت تو دلش آروم گفت کوفت جفتت شی به حق الهه ی ماه چقدر خاصی آخه مرد ❗️این فیکشن کاملا روزمره است و ساده خیلی دراما نداره و صرفا برای حال خوب کردن شما چنل= @taekookwattpad2025
Wild [KookV] by Dkooktae
Dkooktae
  • WpView
    Reads 389,453
  • WpVote
    Votes 53,493
  • WpPart
    Parts 38
چشم‌هاش پر از اشک بود و نگاهش پر از خشم. نمی‌خواست مقابل این مرد سر خم کنه. نمی‌خواست قبول کنه از عرش به فرش رسیده. نمی‌خواست قبول کنه که تا پنج ساعت پیش همه مقابلش خم می‌شدند و برای بردن اسبش به اسطبل پیش‌قدم می‌شدند و حالا اینطور تحقیر‌آمیز باهاش رفتار می‌کردند. مقابل رهبرِ پک دشمن زانو زده بود و دست‌هاش بسته بودند. جئون جونگ‌کوک، آلفای خون‌خالص و قدرتمندی که تنها با یک‌ماه سابقه رهبریت نیمی از کشور رو زیر سلطه داشت خیره نگاهش میکرد. بلند شد و جلو‌ اومد. مقابلش روی یک زانو نشست و محکم چونه‌اش رو توی دستش گرفت. "چه پایان غم‌انگیزی...مگه نه کیم تهیونگ؟" با نفرت به چشم‌های مرد خیره شد و جونگ‌کوک از نگاه امگا به خنده افتاد. سرش رو جلوتر برد و با لحن آرومی گفت:"از این به بعد تو قراره به من خدمت کنی امگا، هم توی قصر، هم روی تخت!" لبهاش رو به گوش امگا چسبوند و زمزمه کرد:"فقط و فقط به من نطفه نحس." Couple: KookV Genere: Omegavers, Smut, Romance, Mystry
TINNITUS  by moneli_vk
moneli_vk
  • WpView
    Reads 50,504
  • WpVote
    Votes 5,512
  • WpPart
    Parts 29
فرار از مراسم ازدواج اجباری‌اش، چیزی بود که مدت‌ها براش برنامه داشت؛ اما جایی همه‌چیز پیچیده‌ شد که در حین فرار، با جفتش روبه‌رو می‌شه؛ جفتی که برادرِ نامزد عزیزش بود. "_ فرار نکن، بامبی... مکثی کرد و با قدمی به جلو، کمی از نور تابیده‌شده از سمت حیاط رو به‌طرف خودش کشوند و مقابل نگاه گیج امگا، ادامه داد: «از من، از جفتت فرار نکن بامبی.» جفت؟ متعجب ابرویی بالا انداخت و خواست با خنده و بی‌حوصلگی سیگما رو به سخره بگیره که حرف جونگ‌کوک و خنده‌ی دل‌نشینش، زبون به دهنش خشک کرد. _ به‌جای برادرم، با من ازدواج کن." ژانر: امگاورس، امپرگ، هیجانی، عاشقانه، اندکی جنایی و وحشت کاپل: کوکوی رایتر: مانلی
℃ꈚ℮ꋬ꓄℮ꋪ by Tida_borninthelight
Tida_borninthelight
  • WpView
    Reads 4,483
  • WpVote
    Votes 420
  • WpPart
    Parts 21
Fiction: Cheater1 Couple: KookV Genre: Omegaverse, Criminal, Angst, Mperg, Smut گرگ سیاه درشت هیکلی که رهبرے آلفاها رو بر عهده داشت، جلوتر از همه حرکت می‌کرد. پشت سرش پسر امگایی وادار به راه اومدن بود که توی نگاهش ترس و نگرانے موج می‌زد. درست مثل قربانے که می‌دونست داره به قتل‌گاهش نزدیڪ میشه. __•••__ "توی بازی سیاه و سفید شطرنج، شاه هیچ وقت از صفحه بیرون نمیره و شاه این بازی، منم" Writer: Tida
𝐃𝐄𝐋𝐈𝐁𝐀𝐋 by Dr_Runin
Dr_Runin
  • WpView
    Reads 156,939
  • WpVote
    Votes 23,571
  • WpPart
    Parts 61
لب‌های خیس مرد بوسه‌ی آرومی روی گردنش نشوند و باعث شد تمامِ سیستم‌ عصبی بدنش مختل بشه. چنگی به دست‌های چفت شده دور کمرش زد و سعی کرد خودش رو آزاد کنه که با‌ صدای آلفا از حرکت ایستاد. _تقلا نکن جونور، تا وقتی من نخوام نمی‌تونی از دستم خلاص بشی. . . . خلاصه: آدمی را دلیبال صدا میزنند که نه توان تحمل دوریش را دارند و نه توان نزدیکی بیش از حد به او را. ستاره‌ی مشهور و به نام قرن بیست و یکم، کیم ساموئل، امگایی با چشمهای آبی و موهای طلایی رنگ، اونقدر زیبا و پرستیدنی بود که می‌تونست هر انسانی رو فارغ از جنسیت ثانویه مجذوب خودش کنه! اما ماجرا زمانی شروع به ترسناک شدن کرد، که توسط معشوقِ سابقش تهدید به مرگ شد. سزار، آلفایی زخم خورده که برای گرفتن انتقام خانواده‌اش برگشته، چی میشه اگر تهیونگ برای نجات شهرت و اعتبارش دست به دامن این مرد بشه؟! تقابل بازیگر مشهور هالیوود و مافیای شهر هیوستون، هیچ‌وقت قرار نبود آخر و عاقبت خوبی داشته باشه.
WALNUT by KimReyhope
KimReyhope
  • WpView
    Reads 1,142
  • WpVote
    Votes 81
  • WpPart
    Parts 2
┋⑉ 𝖭𝖺𝗆𝖾: WALNUT ┋⑉ 𝖦𝖾𝗇𝗋𝖾: Romance - DaddyKink - BDSM - Fluff - Smut - Slice Of Life ┋⑉ 𝖢𝗈𝗎𝗉𝗅𝖾: VKook ┋⑉ 𝖲𝗂𝖽𝖾 𝖢𝗈𝗎𝗉𝗅𝖾: YoonMin ┋⑉ 𝖶𝗋𝗂𝗍𝖾𝗋: Reyhope ┋⑉ 𝖴𝗉 𝖳𝗂𝗆𝖾: Unknown :( ┋⑉ 𝖳𝗒𝗉𝖾: Season 1: FakeChat & Season 2: Fiction -- خلاصـه‌ی داستـان: - جونگ‌کوک یک برت شیطون و بازیگوش که دوست‌ داره کنترل بشه؛ اما این دوست‌داشتن به‌معنای عمل‌کردن به حرف‌های تیمر خوش‌تیپش، کیم‌ تهیونگ، نیست. جونگ‌کوک همچنان شلوغی و دردسر درست می‌کنه و دندان‌پزشک هم چاره‌ای جز صبوری نداره؛ مگه اینکه صبرش به لب برسه و تنبیه رو برای آروم‌نگه‌داشتن گردو کوچولوش انتخاب کنه. -- بخشـی از داستـان: - گردو اینجا نیست، هیچ‌کس اینجا نیست. + پس اسمت رو بهم می‌گی؟ - هیچ‌کس باشه، چه فرقی برای تو می‌کنه. + هیچ‌کس، می‌دونستی همه‌کس منی؟ - واقعاً گفتی؟ + من حتی تارموهای روی شانه‌ات رو هم به کسی نمی‌دم، من حتی عطر وجودت رو به بقیه نشون نمی‌دم تا حسش کنن، من تو رو به هیچ‌کس نمی‌دم، همه‌کس من. پ.ن. یه توضیحی رو باید در این بخش گویا باشم. این داستان در دو فصل اینجا قرار می‌گیره. فصل اول در قالب فیک‌چت و فصل دوم در قالب فیکشن، به‌محض به‌اتمام‌رسیدن فیک‌چت، فصل دوم در همین بوک آپلود خواهد شد. دلیل فیکشن‌بودن فصل دوم هم به‌خاطر استقبال و حمایت نلین‌
𝓛𝓸𝓼𝓽 𝓲𝓷 𝓟𝓸𝓶𝓹𝓮𝓲𝓲🏛️ by _vmarsh
_vmarsh
  • WpView
    Reads 93
  • WpVote
    Votes 17
  • WpPart
    Parts 4
꧁گمشده در پمپئی꧂ «نبرد پایان یافته! شمشیرها رو بندازید!» شیپورها نواخته شدن و دروازه‌ها برای ورود خدمه‌ی پزشکی باز شد؛ اما در اون لحظه رودُلفو، بدون اینکه پلک بزنه و به فرمان مانیوس بزرگ توجهی کنه خنجر رو بیشتر به گلوی ماسیمو فشرد. مشاور از جایگاه، فریاد زد: «رودلفو! شمشیرت رو بذار زمین! فرمان داده شده!» اما چشم‌های رودُلفو فقط ماسیمو رو می‌دید که حالا زخمی و بی‌دفاع زیر بدنش ثابت مونده بود. در اون لحظه هیچ‌کس اون‌قدری به اون دو نزدیک نبود که آخرین جمله‌ی دوکس رو بشنوه: «این کار رو نه فقط به‌خاطر مائورو، بلکه به‌خاطر ناپل انجام می‌دم!» Couple: Kookv Genre: Romance, Historical, Tragedy, Angst
French Stalker ᴷⱽ ᴬᵁ by IELAORIGINAL
IELAORIGINAL
  • WpView
    Reads 8,883
  • WpVote
    Votes 1,555
  • WpPart
    Parts 18
••• ‌تهیونگ مدل مشهور سلین، گیر استاکر پررو و سمجی افتاده که هرجا میره دنبالشه و کل پاریس رو برای جلب توجهش زیر و رو می‌کنه. به قدری که حالا همه روی اینترنت دارن تهیونگ‌ رو با پسری که ازش متنفره شیپ می‌کنن! - داری استاکم می‌کنی، عوضی؟ - بهش میگن دنبال کردن علایق! آپ: دوشنبه‌ها