armyarabz2006's Reading List
92 storie
•𝐆𝐫𝐚𝐲 𝐃𝐢𝐚�𝗺𝗼𝐧𝐝•ᵛᵏᵒᵒᵏ di meral_writ
•𝐆𝐫𝐚𝐲 𝐃𝐢𝐚𝗺𝗼𝐧𝐝•ᵛᵏᵒᵒᵏ
meral_writ
  • LETTURE 98,150
  • Voti 13,924
  • Parti 49
Vkook_الماس خاکستری ـ درد ازادی که بهم دادی از دردی که مستحقش بودم دردناک تر بود •امگایی که این اجبار رو برای رسیدن به عشق پنهانی که داشت قبول کرد و این ازدواج قراردادی رو پذیرفت. صبر کردن و دور شدن از رویا و هدف ها و زندگی که هیچ شباهتی در ذهنش نداشت، هیچ آسان نبود زندگی که پشتش منافع هایی پنهان بود برایش هیچ مفهومی نداشت ، اما گویی خودش هم آغشته به این رنگ های تیره شده بود، گمان میکرد نجات پیدا میکند!!• هفت سال زندگی که هردو با تنفر رنگ زدند و هیچکدام تلاشی برای دوست داشته شدن نمیکردند. آنها سخت میگرفتند ؟ یا زندگی سختی های پنهان داشت که انتقام درش نهفته بود؟! ___________________________________________ با چهره ی بی حسش بهش زل زد _ داری بد میکنی امگا لحظه ی ترس رو احساس کرد اما طولی نکشید که این حس رو خاموش کرد وبا تندی گفت: ـ هم از خودت هم از کله زندگیت متنفرم.. وارِن با لحنی خنثی رو بهش گفت: _ کُلت روی پیشونیت نذاشتم که دوستم داشته باش!.. writer:Meral Cuple:Vkook Genre:Dark-romance, psychological fiction,Omegaverse,fantasy,smut,Angst٫ A-mperg
TENSION🍷(vkook) di seta8603
TENSION🍷(vkook)
seta8603
  • LETTURE 202,765
  • Voti 18,535
  • Parti 36
تَنِش . ( از اسم فیک مشخصه ، کسانی که اعصابشو ندارن نخونن ⭕️) کیم وی،مرد به شدت پرنفوذی که ممکنه هرکاری ازش سر بزنه و همین دلیلی میشه که همسرش جئون جانگکوک ازش طلاق بگیره ، اونم با یه بچه .... چون قبل ازدواج کاملا سنتی و بدون شناختشون هیچ ایده ای راجب اخلاق و شغل همسرش نداشت و بعد ازدواج که متوجه این موضوع میشه نمیتونه کنار بیاد . اما تهیونگ نمیزاره جانگکوک بچشو ببینه مگر اینکه هربار .... ******* "میخوام بیام بچم رو ببینم ، بومیگیرم سیگارتو خاموش کن" دست زیر گلوم گذاشت "تو که قرار نیست دیگه ببینیش ! نگران نباش" مسخ شدم " یعنی چی ؟!" گلومو کمی فشار داد " یعنی دیگه به پامم بیوفتی ؛ نمیزارم دستت به دخترم برسه" خواستم چیزی بگم که ولم کردو پشت چشم های بهت زدم اتاقو ترک کرد . *** روند اپ : نامنظم ⭕️ فیک حول محور سال ۱۹۹۹_۲۰۰۲ میلادی میچرخه. Happy end ❗️ Gener: omegavers ، emotional ،romance ،Angst، drama Couple: vkook ،....... Setayesh* ❗️این اولین تجربه داستان نویسیمه و قطعا مشکلاتی داره‌ ولی ممنون که انتخوابش کردی
𝗖𝗜𝗥𝗜𝗟𝗟𝗔 | 𝗩𝗞𝗢𝗢𝗞  di Kimjeuon
𝗖𝗜𝗥𝗜𝗟𝗟𝗔 | 𝗩𝗞𝗢𝗢𝗞
Kimjeuon
  • LETTURE 330,274
  • Voti 29,289
  • Parti 47
لب هایی که به روی هم لغزیدند و عشق خلق شد! شاید تمام این لغزش ها و بوسه ها، تنها در امتداد جوهر مشکی رنگ پسر، رخ داده بود.. _ _ _ _ برای بدست اوردن هر چیزی، باید یه چیزی دیگه رو از دست بدی! و من برای بدست اوردنت، خودمو از دست دادم هیونگ.. Wr: Akuma Couple: VKOOK Genre: KINK-MAFIA-FULL SMUT- ROMANCE-TRAGEDY-TW- ANGST-MYSTERY
Hand job | Vkook di silverfic
Hand job | Vkook
silverfic
  • LETTURE 468,973
  • Voti 37,492
  • Parti 27
¤ Summary: کوک امگای یتیمیه ک شب ها ت بار ب عنوان بارتندر کار می‌کنه و دوست داره آلفاش رو پیدا کنه ... تهیونگ آلفای میلیونر مغرور و جذابیه ک تنها مشکلات زندگیش پیدا نشدن جفتیه ک خیلی میخوادش و ارضا نشدنشه ! حالا چی میشه اگه کوک میتش رو در حالی ببینه ک دست سه نفر ت شلوارشه ...! ▪︎ ▪︎ ▪︎ ▪︎ ¤ Main couple: vkook ¤ Genre : omegavers , romance , angest , smut , happyend ‏¤ up time : جمعه ها (اگه که خدا بخواد)
Amygdala  di itsme_victor
Amygdala
itsme_victor
  • LETTURE 74,479
  • Voti 7,861
  • Parti 27
❗در حال ادیت❗ _نبینم بغضتو قلبِ هیونگ . با قلبی پر از درد لبخند زدم +چیزی نیست هیونگ ، از خوشحالیه ___________________________________________ عشق یک طرفه همیشه دردناکه ؛ ولی از اون دردناک تر دل باختن به کسیه که تورو برادر کوچکتر خودش میدونه ، اینکه مجبوری تظاهر کنی که تنها عشق برادرانه بینتون در جریانه ؛ اینکه مجبوری "هیونگ" صداش بزنی . و اینه داستان عشق من به پسر عموم ، تهیونگ . ___________________________________________ Main couple : Taekook | Vkook Secondary couple : yoonmin Genre : Romance , angst , action , smut Start : 2023 summer End : No one knows Author : Victor
𝗜𝗳 𝘄𝗲 𝗵𝗮𝗱 𝗲𝗮𝗰𝗵 𝗼𝘁𝗵𝗲𝗿 (Vkook)  di Snowflakes_Bunny
𝗜𝗳 𝘄𝗲 𝗵𝗮𝗱 𝗲𝗮𝗰𝗵 𝗼𝘁𝗵𝗲𝗿 (Vkook)
Snowflakes_Bunny
  • LETTURE 1,536
  • Voti 199
  • Parti 7
𓍯 ִֶָ ࣪𝐅𝐚𝐤𝐞 𝐥𝐨𝐯𝐞 𝐒𝟐 ִֶָ𓂃·• Couple : Vkook , Sope ,.... Genre : Angst, Romance, Smut, Action. Written By Kamari ───────ೋღ ღೋ─────── لحظه ای که پای مرد سیاه پوش لغزید و نزدیک بود به پایین ساختمان پرتاب شود، سنگینی عظیمی را در قلبش حس کرد. قبل اینکه باز پا به فرار بگذارد داد کشید. -وایسا، اگه ادامه بدی فقط بی گناه ها اسیب میبینن. سرش را به طرف مرد چرخاند. باز اون چشم های اشنا. نگاهش را از صورتش گرفت و به کفش های مرد داد. -چه بلایی بر سر اون افسر اومد + اگه نگرانشی، چرا داری این کار رو میکنی؟ پوزخند صدا داری زد و به صورت مرد نگاه کرد. مستقیم خیره به چشمان مردی بود که هیچوقت فکر نمیکرد روبرویش قرار بگیرد. - من یه سوال ازت دارم، تا حالا خواستی اونایی رو بکشی که قانون نسبت بهشون خیلی با ملایمت رفتار کرده؟ رگه ای از خاطرات قدیمی جلوی چشمانش رنگ میبندند. سرش سوت وحشتناکی میکشد و چنگی به موهایش می‌زند. بغضی ناشناخته به گلویش چنگ میندازد. قطره اشکی از چشمان مرد سیاه پوش به گونه اش میچکد. - اون قابل قبوله تا وقتی که تو پلیس باشی، ولی اگه من انجامش بدم تبدیل میشه به جنایت؟ مستقبم خیره به چشمای مرد نگاه میکرد. - ما عین همیم. جدا فکر کردی میتونی دستگیرم کنی؟ ماسکش رو در اورد و به زمین انداخت. - ولی ما عین همیم کیم (فصل2 فیک لا
Jade Halo [vkook] di Simieminiemoonie
Jade Halo [vkook]
Simieminiemoonie
  • LETTURE 285,381
  • Voti 51,324
  • Parti 77
- این‌ها همه‌اش تقصیر خودته. من فقط می‌خوام مال تو باشم، درست مثل لباس‌هایی که تن گرمت رو هرروز توی آغوش خودشون می‌گیرند. ولی تو این اجازه رو بهم نمیدی و من هرروز، به محض باز کردن چشم‌هام از خودم می‌پرسم که اگه مال تو نباشم، پس مال کی باید باشم؟ ژانر: امگاورس، رمنس، درام، اسمات، امپرگ( فصل چهارم و پنجم) - این فیکشن فقط اینجا و توی همین اکانت واتپد آپ شده و هیچ فایلی نداره. اگر جایی فایلی دیدید، سریعا ریپورت کنید چون بدون اجازه‌ی من فایل شده.
My Ajjussi 🥀 di Smutic
My Ajjussi 🥀
Smutic
  • LETTURE 505,148
  • Voti 50,597
  • Parti 50
فیکشن آقای من🥀 ▪︎جونگکوک: "زیاده روی کن آجوشی من عاشق زیاده روی هاتم!"🐰 ▪︎تهیونگ: "تو یه سازی اسمتو میذارم کُ... از پایین مینوازمت از این بالا ملودیت رو استخراج کن!"🐯 •ممنوعه ای در دل #عشق و #خیانت 🤍↯ #MyAjjussi 🥀 - -Couple: TaeKOok 🌙 -Author: -Smutic🥀
𝐛𝐨𝐮𝐧𝐝 𝐛𝐲 𝐇𝐎𝐍𝐎𝐑 {𝐯𝐤} di Teahkook_writer
𝐛𝐨𝐮𝐧𝐝 𝐛𝐲 𝐇𝐎𝐍𝐎𝐑 {𝐯𝐤}
Teahkook_writer
  • LETTURE 629,355
  • Voti 63,895
  • Parti 45
{Completed} جونگ‌کوک از ازدواج با همچین هیولایی میترسه. خیلی ها ازدواج اجباری جونگ‌کوک با تهیونگ برای برقراری صلح بین دو مافیا رو مثل یه موهبت میدونند ولی از نظر خودش سرنوشتش محکوم شده و به نابودی رسیده. هیچ راه فراری از این قرارداد ازدواج اجباری و برنامه ریزی شده وجود نداره؛ قطعا تهیونگ تا آخر دنیا به دنبالش میگشت . پیام چشم های الفا واضح بود: تو مال منی ! ********************* 🥀فصل اول اتمام یافته💋 🕷فصل دوم رو میتونید در همین اکانت پیدا کنید💀 Couple :: vkook , yoonmin jenre :: criminal, smut, omegaverse, romance, drama ، ازدواج اجباری🖤 Published Time :: اتمام یافته 🌸لطفا پارت "توضیحات" مطالعه کنید 🩷
𝗥𝗘𝗩𝗘𝗡𝗚𝗘 | 𝗩𝗞𝗢𝗢𝗞 di vkfic_
𝗥𝗘𝗩𝗘𝗡𝗚𝗘 | 𝗩𝗞𝗢𝗢𝗞
vkfic_
  • LETTURE 261,797
  • Voti 25,434
  • Parti 46
[ completed ] جئون نامجون رئیس یکی از باند‌های مافیای ایتالیا پسرش جئون جونگکوک رو که تنها وارثش هست توی شرطبندی به کیم سئوکجین یا معشوقه‌ی چندین سال قبلش میبازه و کیم تهیونگ که از قضا برادر سئوکجینه متوجه یه سری حرکات مشکوک از پسر میشه و .. __ Taekook: -تفنگ برای روحیاتت مناسب نیست ... تو باید بری عروسک بازی! -منظورت از عروسک ، لولیتائه دیگه اره؟ __ Namjin: -چیشد که "ما" تبدیل به "تو" و "من" شد؟ FIC NAME : REVENGE "انتقام" COUPLE : TAEKOOK , NAMJIN , YOONMIN "تهکوک"و"نامجین"و"یونمین" GENRE : MAFIA , SMUT , ACTION , ROMANCE , SECRET WRITER : MAHLA , HADIS INSTAGRAM : VKFIC_ TELEGRAM : TKFIC اولین کار منه پس انتظار یه قلم بی نقص رو نداشته باشین و اگه میخواین هیت بدین پس همین حالا از بوک گمشین بیرون ❤️