جبران می کنم ( پایان يافته )
داستان درمورد یه پسربچه ۱۴ ساله است که به خاطر ناهنجاری های رفتاری مثل دزدی کردن تو مرکز بازپروری زندگی می کنه اما يک دفعه شیائو جان به عنوان قیم اونو از مرکز در میاره درحالی که ازش متنفره
داستان درمورد یه پسربچه ۱۴ ساله است که به خاطر ناهنجاری های رفتاری مثل دزدی کردن تو مرکز بازپروری زندگی می کنه اما يک دفعه شیائو جان به عنوان قیم اونو از مرکز در میاره درحالی که ازش متنفره
تصویری از این قاتل در دست نیست و اثر انگشتی وجود نداره. فقط یک اسم مستعار، "اولندر". بکهیون اولین روزی که مسئول پرونده شد پیامی دریافت کرد"به بازی خوش اومدی بک" اولندر واقعا کی بود؟ قاتلی بیخیال، دیوونه و پر از حماقت. قاتلی که قهوه رو دوست نداره اما آبنبات چوبی رو چرا. کسی که عاشق میشه... عاشق لوهان. داوین کوچولوی کیو...
حرفاش لبخند رو روی لبم نشوند و در های جعبه تنهاییام رو باز کرد. اون بالهاش رو باز کرد و منو نجات داد. اون اولین دوست، عشق و حامی من بود. ولی من در ازای این همه عشق و محبتی که بهم ورزیده بود زندگیش رو جذب کردم و ازش گرفتم... Couple: Hunhan, Chanbaek Genre: Romance, School life, Fantasy, Angst Writer: Luna
نمیدونم! نمیدونم چیشد؟؟...همه چیز تو یه لحظه اتفاق افتاد....یه عان چشامو باز کردمو دیدم ک قلبم دیه دسته اونه....اون! منظورم آنجله زندگیمه....کسی ک باعث شد من بزرگترین اعترافه زندگیمو بهش بکنم.....
Little cheese _ پنیر کوچولو chanbaek fluff _ smut - romance + تو منو یاد پنیر میندازی _ تو هم منو یاد همستر گوش گندم میندازی که زنده زنده تو باغچه خاکش کردم کامل شده
◈𝑭𝒊𝒄𝒕𝒊𝒐𝒏 ➪ #Revenir 𝑪𝒐𝒖𝒑𝒍𝒆 ➪ Kaihun 𝑮𝒆𝒏𝒓𝒆 ➪ Romance, Angst , Smut , Omegaverse امگا آلفا پس چرا من رایحهٔ سکس و حس نمیکنم؟! تو من ما میدونیم نتیجهٔ عشقی که به تنفر تبدیل شده چیه؟؟ چند سالم بود؟ من و شبیه کی دیدی؟! چه شباهتی بین موهای روشن من و پوست تیرهٔ اون بود؟؟ ارباب کای! آیا بعد از رها شدن رو...
با هر ضربهای که به پشتم میزد و بیرحمانه اسپنکم میکرد ، مقاومتم رو بیشتر میکردم که کمتر بلرزم. درست مثل یه خواب عجیب و غریب که آدم یکهو به خودش میاد و میبینه وسطِ خوابه ، بیحرکت تسلیم شرایط شده بودم. زانوهای سفتش رو زیر شکمم احساس میکردم ؛ پاهام به شدت تیر میکشید و مطمئن بودم که باسنم کاملا سرخ شده ، شاید هم کبود و...
یک زن ایرانی در بریتانیا به مقام وزارت میرسد. گذشتهی نامعلوم و مبهم او، به شایعات وحشتناکی از زندگیِ شخصیاش دامن میزنند، و در این میان، دختر جوانی حاضر به اعتراف شده. تنبیهگر، روایت اعترافهای هولناک دختر جوانی است که سالها با این وزیر زندگی کرده، و حالا علیه رئیس سابقش شهادت میدهد. این داستان همانند دیگر قصه هایی...
ترفندا و راهنمايى هايى كه بهتون كمك ميكنه يه كاراكتر اورجينال كه همه رو غافلگير كنه بسازين. Lisarius 2019