SevdaSeyfi's Reading List
20 stories
𝘾⁰⁷ ���𝙎1 - 𝘼 𝙂𝙞𝙧𝙡 𝙉𝙖𝙢𝙚𝙙 𝙈𝙖𝙚𝙫𝙚 by BlackCat_Anna
BlackCat_Anna
  • WpView
    Reads 8,851
  • WpVote
    Votes 886
  • WpPart
    Parts 10
|ᴏɴ ɢᴏɪɴɢ| در دهمین سال از حکومت پادشاه "جونمیون" و ملکه "جیسو" بر سرزمین افسانه‌ای و شکست ناپذیر "ژیرانتوس"، آوازه جنگی جدید توسط دشمن قدیمی و قسم خوردهِ "ومپتراس" سرزمین خون‌آشام‌های خونخوار، از سر گرفته شد و در حالی که هیچ چیز نمیتونست قدرت ژیرانتوس و جادوی کد۰۷ رو متزلزل کنه؛ شخصی پا به قصر ژیرانتوس گذاشت، شخصی که مشکلات ژیرانتوس رو از جنگ همیشگی با ومپتراس فراتر برد، جنگ دیگری به راه انداخت، باعث ریختن خون‌های زیادی شد و سرنوشت مردم ژیرانتوس و حتی ومپتراس رو یک تنه تغییر داد. این داستان یک دختر از دل جنگل‌های دور افتادست، دختری که اسمش در تاریخ دنیا یه یادگار موند، دختری به نام میو...! ✨️ این داستان شامل چند فصل خواهد بود. ✨️
... by EXONEST
EXONEST
  • WpView
    Reads 18,955
  • WpVote
    Votes 3,250
  • WpPart
    Parts 36
𝐁𝐨𝐝𝐲𝐠𝐮𝐚𝐫𝐝 |ᵏⁱᵐ ᵗᵃᵉʰʸᵘⁿᵍ by callagust
callagust
  • WpView
    Reads 69,690
  • WpVote
    Votes 6,442
  • WpPart
    Parts 41
[ Complete ] boy x girl لی مین سوا مامور اموزش دیده ای که توی کار خودش مهارت بالایی داره و حالا میخواد برا اولین بار بادیگارد بازیگر معروف کیم تهیونگ بشه
little inventor  by flitata
flitata
  • WpView
    Reads 451
  • WpVote
    Votes 54
  • WpPart
    Parts 10
داستان دختر دبیرستانی ای که بخاطر طرد شدن از سوی خانواده اش به سئول شهر پرهیاهو و ترسناک پناه میبره. بی خبر از اتفاقات و بیون بکهیونی که تو اون شهر بزرگ..منتظر رسیدنن و قراره به کل زندگیشو تغییر بدن °🦢.⋆ و در آخر چی میشه اگه نقش اصلی این داستان..خودِ تو باشی؟ 𓂃 ࣪˖ ִֶָ𐀔 Writer: tatabata Genre : imagine, romance, dram, fun, Character: Byun baekhyun, you
 My Husband's Love💔 by Selinamaquin23
Selinamaquin23
  • WpView
    Reads 1,490
  • WpVote
    Votes 168
  • WpPart
    Parts 28
❌با مجموعا ۴۳ میلیون بازدید این داستان زیبا و عاشقانه رو از دست ندین❌ اتمام یافته🛑 📣اتمام ویرایش📍از اول بخونین⭕ translation version ×با کمی تغییر× عشق یعنی فداکاری. "دوستت ندارم و هیچ وقت هم نخواهم داشت، چون عاشق یکی دیگه‌ام." چانیول به ریوجین گفت، در حالی که داشت به زنش نگاه می‌کرد و ابروهاش تو هم گره خورده بود. ریوجین با نهایت آرامشی که می‌تونست به خرج بده پرسید: "اون کیه؟" سعی می‌کرد خودشو کنترل کنه و جلوی مردی که تمام عمرشو عاشقش بوده، نشکنه. چانیول تقریبا زیر لبی گفت: "جنی، خواهرت." قلبش داشت تند تند می‌زد و چشماش پر از احساس گناه بود. دوباره به زنی که باهاش ازدواج کرده بود نگاه کرد، چون خیلی وقت بود که جوابی نداده بود، اما دید که فقط داره با یه حالت بی‌روح بهش زل می‌زنه. چشماش انقدر خالی بودن که یه درد تو قلبش حس کرد. ریوجین بعد از یه سکوت طولانی جواب داد: "کمک می‌کنم دلشو به دست بیاری." تمام زندگیش تو یه لحظه زیر و رو شده بود. کی فکرشو می‌کرد یه روزی این حرفا رو به مردی که عاشقشه، مردی که باهاش ازدواج کرده، بزنه؟ تو دلش فکر کرد: 'کمکش می‌کنم تا وقتی که اونو تو بغلش بگیره. این کارو می‌کنم، حتی اگه به قیمت فدا کردن عشقم بهش تموم بشه.' تو این داستان پر از راز و مثلث عشقی پیچیده، همراه چانیول و ریوجی
𝗛𝗨𝗡𝗧𝗘𝗥 | هـانتـ‌ر by jeonvear
jeonvear
  • WpView
    Reads 203,040
  • WpVote
    Votes 17,404
  • WpPart
    Parts 49
+ من از زجر دیدن دیگران لذت میبرم ! _ چه جالب ! چون منم از زجر دیدن خودم لذت میبرم ، فکر کنم بتونیم درد همدیگه رو تسکین بدیم... شاید اینجوری حس عذاب وجدانم کمتر بشه ‌ زجر دیدن میتونه لذت بخش باشه وقتی اون گوشه ذهنت هنوز هم خودت رو سرزنش میکنی..البته..این گزینه برای انسان هایی با روان سالم صدق نمیکنه..! باید روانت درگیر باشه تا از این موضوع لذت ببری.. و حالا چه چیزی برای اونها بهتر از تسکین دهندگی درد هم بود!؟ - دوست داشتن تو یه بازیِ که آخرش باخته :) •••• ᴊᴇᴏɴ ᴊᴜɴɢᴋᴏᴏᴋ | ʜᴏᴀɴɢ ʟᴀʀᴀ •••• رومنس_BDSM_اسمات_ درام_رازآلود_HORROR ،به‌قلم‌نینا،
Night spell {Dramione} by hasti_irt
hasti_irt
  • WpView
    Reads 13,264
  • WpVote
    Votes 1,297
  • WpPart
    Parts 33
" اگه من نتونم داشته باشمت، هیچکس نمیتونه! " " If i can't have you, no one can! " دو سال از مرگ هری پاتر میگذره، دو سال از زمانی که هری پاتر به بدترین شکل ممکن کشته شد، دو سال از زمانی که هیچکس دلیلش رو نمیدونه چرا ... ولی دارک لرد برنده شد. هرماینی گرنجر الان به عنوان دستیار ویژه ی دارک لرد پیش اون کار میکنه ... حتی کوچیک ترین خاطره ای که یاد آور این بشه که اون دوست هری پاتر بوده در ذهنش نیست. حافطه اش خالی خالی بود. اما اکنون لرد او را با مامور ویژه برای دستگیری مجرمی که هرج و مرج راه انداخته به ماموریت میفرستد. بی خبر از اینکه اون مجرم برای سازمانی کار میکنه که خیلی از جادوی امروزی قوی تره، سازمانی پیشرفته تر از هاگوارتز. گلدن فلاور... جایی که بدون چوب دستی جادو میکنن... Write by me!✨ Complete ✅
Manacled (dramione)+¹⁸ by ghazal_hp
ghazal_hp
  • WpView
    Reads 19,473
  • WpVote
    Votes 2,020
  • WpPart
    Parts 44
هری پاتر مرده! پس از جنگ ولدمرت برای تقویت دنیای جادویی قانون زاد و ولد اجباری رو تصویب کرده. رازی از محفل ققنوس در اعماق مغز هرماینی گرنجر نهفته و به همین دلیل اون رو به عنوان یه برده به پیش مقامات بالا میفرستن تا رازش رو به یاد بیاره. نویسنده: senlinyu@
"𝐑𝐞𝐭𝐮𝐫𝐧"(+18) by Ryhn_iw
Ryhn_iw
  • WpView
    Reads 15,084
  • WpVote
    Votes 1,364
  • WpPart
    Parts 31
"Fanfiction" دوسال بعد از جنگ، شکست دارک لرد بر هری پاتر موجب تغییر توی روند زندگیِ خیلی ها میشه. اما شادیِ پس از جنگ موندگار نیست. دارک لرد برمیگرده. و اینبار قدرتمندتر از قبل، کارت های رو نشده ی زیادی برای بازی توی دست داره. در این بین که همه مجبورن دوباره به پسر برگزیده و دوستانش تکیه کنن، دریکو مالفوی، پسری که حق انتخاب نداشت، شاهزاده ی پلاتینیِ اسلیترینی که درست وسط این دریای سیاه و نحس دست و پا میزنه، از خودش میپرسه "آیا پسر برگزیده میتونه به کمک اونها بیاد؟" دریکو منتظر نجات پیدا کردن نیست. اون دنبال یک قهرمان نیست. اما آیا اون به اندازه ی پسری که زنده موند قدرتشو داره؟ آیا این پسر هم میتونه زندگی و یک بار دیگه به دنیا برگردونه؟پسری که حق انتخاب نداشت حالا میتونه از خودش و جون عزیزاش محافظت کنه؟ _ تو منو یاد خودم میندازی. _ من هیچوقت ندیدم که تو تنها به نظر بیای. _ چون تو از تنهایی میترسی و من ازش لذت میبرم. در این بین دریکو مالفوی و هرماینی گرنجر طی یک اتفاق مجبور به زندگی باهم دیگه میشن. و این یک شروع برای ادامه ی چیزی ست، که سال ها پیش به وجود اومده. "میخوام اینو بدونی که هیچ هیولایی یه گوشه واینمیسته تا دست بقیه به پرنسسی که باید ازش مراقبت کنه، بخوره." "ᗪᖇᗩᗰIOᑎᗴ"
𝕲𝖔𝖉𝖉𝖊𝖘𝖘 𝖔𝖋 𝕯𝖆𝖗𝖐𝖓𝖊𝖘𝖘 ᶜᵒᵐᵖᶫᵉᵗᵉ by NabiLand_fiction
NabiLand_fiction
  • WpView
    Reads 690
  • WpVote
    Votes 111
  • WpPart
    Parts 6
(به اون بال‌های درخشنده و سفیدت قسم میخورم تا آخرین نفره مردمت رو به درون تاریکی و سیاهی ابدی فرو نبرم هرگز تسلیم نمیشم) شاهدخت و الهه سرزمین نور از وقتی که چشم باز کرده بود نفرینی سیاه بین مردمش جولان می‌داد؛ نفرینی که با هر تولد دخترک فراگیرتر می‌شد. و حالا بعد از بارها شکست ارتش سلطنتی و نرسیدن به هیچ پیروزی، جیون تصمیم گرفته خودش به این نفرین پایان بده حتی اگه پایانش همراه با مرگش باشه. "مینی فیک" به قلم نوری‌یل که در سایه‌روشن خیال، پروانه‌ها را نگهبان واژه‌ها ساخته🩵🦋 𝑮𝒆𝒏𝒓𝒆: 𝘳𝘰𝘮𝘢𝘯𝘤𝘦,𝘍𝘢𝘯𝘵𝘢𝘴𝘺,𝘪𝘮𝘢𝘨𝘪𝘯𝘢𝘵𝘪𝘰𝘯 𝑪𝒐𝒖𝒑𝒍𝒆જ⁀➴ 𝐄𝐗𝐎: ᴮᵃᵉᵏʰʸᵘⁿ 𝐒𝐨𝐥𝐨 : ᴵᵘ