Sekai/Kaihun
120 stories
KINTSUGI by SunShiine_88
SunShiine_88
  • WpView
    Reads 2,845
  • WpVote
    Votes 357
  • WpPart
    Parts 6
فکر می‌کنی ساده‌است؟ شاید ساده باشه اما آسون نه. نه برای سهونی که صبح‌ها کارگری و شب‌ها مکانیکی می‌کنه، نه برای جونگینی که همزمان با درس خوندن، یاورِ خانه و خانواده‌ی سهونه. «آدم بی‌پول رو می‌شه تحمل کرد. آدم بی‌عرضه رو نه.» در میان همه‌ی این‌ها، یک چیز وجود داره. چیزی به‌نام زندگی. زندگی‌ای که در پایان، دو پسر جوان رو روبه‌روی هم قرار می‌ده. مقابل هم ایستادنی که نه از دست‌های سهون کاری برمیاد، نه از عشق و خانواده‌ی نیمه‌ثروتمند جونگین. Genre: Angst . Dram . Romance . Smut Couple: SeKai Writer: SunShine & ? Channel: @SeKaiWorldx
Kill me, Save me | Ongoing  by mellodymew
mellodymew
  • WpView
    Reads 25,728
  • WpVote
    Votes 4,069
  • WpPart
    Parts 45
بد شانسی پشت بد شانسی، جونگین امگای تنها و بی‌کسی بود که توی بار خدمات ویژه‌ای رو به مشتری‌هاش ارائه می‌داد. همه‌چیز به اندازه‌ی کافی دردناک به‌نظر میاد اما زندگی همیشه از همون‌جایی که تصورش رو نداری بهت ضربه می‌زنه، نه؟ امگا وقتی مشتری اون شبش آلفای حقیقی خودش از آب دراومد این رو به خوبی فهمید. آلفایی که خیلی زود، پدر بچه‌ی متولد نشده‌ی توی شکمش شد و بدتر از اون، متاهل بود. جونگین دیگه شک داشت که آیا این تنبیهی برای گناه نکرده‌ش بوده باشه، و یا تاوان اشتباهات رخ نداده‌ی زندگیش. اما حتم داشت که توافق با آلفایی که به سختی سنگ و به سردیِ زمستونه و کم‌کم تبدیل به پدر فرزندش می‌شه، تعبیر دقیقی از جهنمه. کاپل‌ها: سکای، کریسهو ( زوج فرعی ) ژانر: روزمره، انگست، امگاورس، اسمات، امپرگ. روز آپ: فصل اول پایان یافته.
Back to you ( Totem ) | Ongoing by mellodymew
mellodymew
  • WpView
    Reads 4,687
  • WpVote
    Votes 751
  • WpPart
    Parts 14
توتم | Totem : در برخی قبایل بومی توتم‌ها ارواح، حیوانات و یا اشیاع مقدس و سمبل‌هایی هستند که دارای نیرویی برای حمایت و حفاظت از طایفه به‌شمار می‌روند. جونگین معنی تنهایی و بی‌کسی رو خوب درک می‌کرد و شاید این همون دلیلی بود که تصمیم داشت یه مهمون ناخونده‌ی مو مشکی رو به عنوان هم‌خونه‌ش بپذیره‌. "بهت گفته بودم دردسر می‌شه هیونگ!" "دردسر؟ اون بچه‌ی منه. سهونا، به عمو سلام کن." کاپل: سکای. ژانر: رمنس، انگست، روزمره، اسمات. روز آپ: شنبه. ⚠️ هشدار: فیکشن دارای صحنه‌های اسمات پاورباتمه. لطفا بنا بر میل و اختیار خودتون شروع به خوندن کنید.
Survivor•2• by sharlot__20
sharlot__20
  • WpView
    Reads 870
  • WpVote
    Votes 107
  • WpPart
    Parts 2
⊹⊱لبه ی ایوان سنگی نشسته بود و مسیر مورچه ها رو دنبال میکرد. یک مورچه، دو مورچه، سه مورچه، چهار مورچه، پنج مورچه... پنج سال... پنج سال گذشته بود. کسی روی تخت منتظرش خوابیده بود که اون نبود. بوی اون رو نمیداد. دستاش خار داشت، لمسهاش بدنش رو زخم میکرد. هنوز هم بهش عادت نکرده بود. بدنش اون رو به عنوان یار نمیشناخت. اونی رو میخواست که اینجا نبود و قرار نبود که بیاد. قلبش با عذاب تیر کشید، اون هیچوقت نمی اومد. _نمیای عزیزم؟ به عقب چرخید و بهش نگاه کرد. بازم زمان خواب رسیده بود.خوابی که می‌تونست تنها راهش برای بیداری از این کابوس باشه اگه اون کنارش نمی خوابید. ~~♡⁩ ⊹⊱Couple: sekai ⊹⊱Ganer:Romance, Smut+18 , omegavers
ɴᴇᴠᴇʀ ᴀɢᴀɪɴ by mellirora
mellirora
  • WpView
    Reads 12,481
  • WpVote
    Votes 2,269
  • WpPart
    Parts 16
"پایان یافته" ɴᴇᴠᴇʀ ᴀɢᴀɪɴ جونگین از مافیا متتفر بود؛ پس وقتی یک‌شب، همسرش، مسکو و خونه‌ش رو به‌خاطر شغل خطرناک الفاش پشت سر‌گذاشت و به کره برگشت، با خودش فکر کرد که تولد فرزندی که به زودی دراغوش می‌گیره برای ادامه‌ زندگیش کافیه‌. اما همه‌چیز دست‌خوش تغییرات شد. طبق انتظار پیش نرفت و حالا امگا بعد از گذشت سه سال شکسته‌‌تر از هر وقت دیگه‌ای مقابل الفایی قرار گرفته بود که هیچ‌وقت واقعا ازش دست نکشیده بود‌. تا فقط یک جمله رو به زبون بیاره‌‌. -پسرم رو نجات بده الفا‌. رومنس، امگاورس، مافیا، اسمات. سکای "نویسنده این کار رو گردن نمی‌گیره." "این داستان ممکنه بخش دومی هم داشته باشه پس با علم اینکه پایانش تا مقدار کمی باز می‌مونه شروع به خوندنش کنید."
Snickers by mellirora
mellirora
  • WpView
    Reads 2,142
  • WpVote
    Votes 522
  • WpPart
    Parts 7
"پایان‌ یافته" ترکیب چهره‌ش به‌قدری خوب بود که حواسم پرت زخم‌های صورتش نشه‌. احتمالا هرکس دیگه‌ای هم موقع دیدار اول به زیبا بودنش فکر می‌کرد. نه کتک خورده و زخمی بودنش. "-می‌ترسم انقدر محکم نگه‌ت دارم که از بین دست‌هام در بری‌. دیدی می‌گن اگه ماهی رو سفت بگیری، لیز می‌خوره؟ -من ماهی ام؟ -نه، تو خود اقیانوسی." چندشاتی سکای داستان در سال ‌‌‌1987 میلادی شروع میشه. انگست، روزمره، عاشقانه، اسمات.
Alma | Complete  by mellodymew
mellodymew
  • WpView
    Reads 9,668
  • WpVote
    Votes 1,544
  • WpPart
    Parts 18
می‌ آلما | Mi Alma : روحِ من، اسپانیایی. اگر عشق باعث می‌شه نقص‌های معشوقت رو نبینی، سهون می‌تونست اسم حسی که به جونگین داشت رو جنون بذاره. حتی بزرگ‌ترین ناتوانی جونگین هم نمی‌تونست باعث بشه مقابل چشم‌های مرد ناقص به‌نظر برسه. مردی که برای داشتنش حاضر بود پشت دیوار‌های بلند عمارت و بین بازوهای خودش زندانیش کنه؛ بی‌توجه به التماس‌های خاموش پسر برای آزادیش. کاپل: سکای‌. ژانر: دارک رمنس، اکشن، اسمات. روز آپ: کامل شده. ⭐️ 1 #Sekai
Goddess ᶜᵒᵐᵖˡᵉᵗᵉᵈ by HannaTheEllA
HannaTheEllA
  • WpView
    Reads 2,015
  • WpVote
    Votes 412
  • WpPart
    Parts 11
اغواگری قدرتی مناسب یک الهه نبود و همین باعث منفور بودن کای بین بقیه الهه ها بجز برادرش جونگین می‌شد، اما با ناپدید شدن جونگین طی اخرین ماموریتش روی زمین همه چیز بهم ریخت و کای برای اولین بار به زمین اعزام شد تا دنبال برادرش بگرده اما نمی‌دونست که تنها نیست! با این حال افسر اوه، نظر متفاوت‌تری درباره پسری که به دنبال برادرش می‌گشت داشت؛ مشکوک به قتل‌. ☀️Couple : Sekai ☀️Parts : 11 ☀️Genre : Fantasy . Angst . Smut . HappyEnd ☀️Update : Tuesdays ☀️Completed on 18 February 2025
Minefields | Complete by mellodymew
mellodymew
  • WpView
    Reads 10,582
  • WpVote
    Votes 2,006
  • WpPart
    Parts 32
" خطرناک‌تر از میدون مینی که باید برای رسیدنِ به تو پشت سر می‌ذاشتم، چشم‌های تو بود. چشم‌های تو من رو مجبور می‌کرد برای تو هر کاری بکنم، حتی اگر پا گذاشتن روی مین باشه. نگاهت رو ازم بگیری زمین می‌خورم؛ بذار تا آخرِ این نمایش خونین تماشام کنن. " کاپل: سکای. ژانر: رمنس، درام، روزمره، اسمات. روزهای آپ: کامل شده. ⭐️ 1 #سکای
A Different Story1 by black88diamond94
black88diamond94
  • WpView
    Reads 3,695
  • WpVote
    Votes 932
  • WpPart
    Parts 38
این یک داستان متفاوته از دنیایی که شاید فکر میکنیم شباهت زیادی به دنیای ما داره؛ داستانی که نمیشه از کلماتش به راحتی گذشت و همه‌ی شخصیتهاش، حلقه های کوچک و بزرگ زنجیره ی آن هستند. داستانی که نمیشه فقط یک اسم براش انتخاب کرد. تفاوت هر داستانی به شخصیتهاشه و تفاوت شخصیتها با هم، در داستانهای زندگیشونه که توی این داستان، شخصیتها، خاص و داستانهاشون خاص‌تره... مثل سهون و خودِ درونش سان که اینکه کیم سوهو‌‌ی مطرود پدرشه یا کیم کایِ از یاد رفته یا هردو(؟) به یکی از مسئله های بی جوابش تبدیل شده... یا وو جونگین با همه، از جمله کریس وو که اسم پدرش بودن رو یدک میکشید ولی عذاب جونشه تا سهونی که با اینکه قصد داره اون رو از خودش محروم کنه ولی جونِ جونگین براش در میره، درگیره... پرنس بکهیونی که حاضره همه چیز رو فدای برادر کوچکترش، جونگین، کنه... پارک چانیول، مبارزی که همخونِ سردارِ شوالیه های شرق، لِی ـه و برای دوری از شکست، حتی قلبش رو زیر پا میزاره... یونهای ناظرِ حذف ناشدنی از واکنشِ داستان، شیومین و چنی که داستان پر رمز و راز خودشون رو دارن... مارک و لوکاس که یکی سرباز پارک چانیول و دیگری دست راستِ وو بکهیونه... و یا دو تازه واردِ کنجکاو و مرموز؛ جه هیون و ته یونگ... این داستان متفاوت با شخصیتهای خاصش رو از دست ندید!