"ʙʟᴏᴏᴅ ᴀɴᴅ ᴛᴇᴀʀꜱ ᴀʀᴇ ᴛʜᴇ ꜱᴀᴍᴇ. ʙᴏᴛʜ ᴀʀᴇ ᴛʜᴇ ʙᴏᴅʏ'ꜱ ᴡᴀʏ ᴏꜰ ᴄʀʏɪɴɢ ꜰᴏʀ ʜᴇʟᴘ" - ᴊᴇʀᴇᴍʏ ᴊᴇɴᴋɪɴꜱ
7 stories
Blinded (Vmin/BTS) Completed by blackstarWrites
blackstarWrites
  • WpView
    Reads 200,228
  • WpVote
    Votes 34,227
  • WpPart
    Parts 80
برف می‌باره و من دوسِت دارم. عاشقانه‌ای لبریز از احساس، آبی و آرام. ● فصل یک : لبخندها ● فصل دو : اشک‌ها ● فصل سه : امید چاپ شده توسط نشر مانگاشاپ Highest ranking : #1 in Fiction #1 in BTS Written by BlackStar داستان در حالِ ویرایش می‌باشد :)))
Photograph | Kookmin by HildaFable
HildaFable
  • WpView
    Reads 345
  • WpVote
    Votes 87
  • WpPart
    Parts 2
اسم : عکـس | کـوکمین ژانر : رمنس، کلاسیک، انگست، تراژدی نویسنده : هیـلدا تایـم آپ : فول شده " نکنه دلتنگم شدی نبودم، غمِ سرد برف شده نشسته رو موهای توام؟ نکنه برگشتی بارون شی بباری رو کویر یخ زدهِ خشکِ دست‌هام؟ چشم‌هات هنوزم مثل همون شب تو مهمونی شبیه ماه تو تاریکی شب میدرخشه. یه‌بار دیگه به عکس تو دستم نگاه میکنم مطمعن شم،خودِ خودتی... "
Wrong Distance | Completed by callmeParvaz
callmeParvaz
  • WpView
    Reads 203,609
  • WpVote
    Votes 28,663
  • WpPart
    Parts 20
میگن بیمارهای روانی حد و مرز چیزیو تشخیص نمیدن و مرز بین عشق‌وتنفر فقط یه خط باریکه! ------------------------------- + دوستم نداری؟ از اولشم نداشتی نه؟ پس چرا باهام ازدواج کردی؟ داری انتقام چیو ازم میگیری؟ ------------------------------- توجه! بخش هایی از داستان حاوی سلف هارم میباشد. کاپل: ویکوک، یونمین ژانر: انگست، روانشناسی، رومنس، +18❌ [ورژن چانبک این فیک در چنل KarmanOffical به آپ رسیده.]
لیموتُرش|کوکمین|کامل|چاپ‌شده by blackstarWrites
blackstarWrites
  • WpView
    Reads 21,334
  • WpVote
    Votes 5,321
  • WpPart
    Parts 22
و سال‌ها بعد، من و تو دیگه شبیهِ گذشته‌ها نبودیم. سال‌ها بعد ما دو تا غریبه بودیم که انگار چیزای زیادی از هم می‌دونستن اما با این وجود هنوزم غریبه بودن. چاپ شده توسط نشر مانگا شاپ
BARCODE [VKOOK/YOONMIN] by kimsevil
kimsevil
  • WpView
    Reads 238,866
  • WpVote
    Votes 33,267
  • WpPart
    Parts 53
‌๛ ғᴀɴ ғɪᴄ 「 Bᴀʀᴄᴏᴅᴇ 」 • بارکد ~ Complete • کاپلی° ویکوک - یونمین • ژانر : عاشقانه | روزمره | نقد اجتماعی | انگست ❥•↿#Sevil 💜 #بارکد -•ᴛᴇᴀѕᴇʀ~ یک نفر پشت میله های زندان/ پدری که مرده بود. یک نفر زیر دود و سیگار / خواهری که رفته بود. مرگ هم به سراغشان نمی آمد~ راهش را کج می کرد... پشت چشمی می آمد و می رفت. بارکد تیره ... پشت گردنشان~ سرنوشت نحسشان را رقم می زد، پر رنگ تر از دیروز. ایدی تلگرام: @kimsevil
NOIR [BARCODE 2] by kimsevil
kimsevil
  • WpView
    Reads 77,714
  • WpVote
    Votes 11,322
  • WpPart
    Parts 30
نُوا یعنی چی؟... زندگی اون چند نفر وسط شهر تاریک و بد بو میشه نوا! وقتی که مجبوری عشقت رو با لبای خونیش ببوسی و مزه اشکش رو از روی پوستش بچشی. وقتی که تک تک لحظات تفنگ رو با ترس لمس میکنی و نا امنی تموم بدنت رو به لرز انداخته. نُوا لمس دستای یخ زده همونیه که وسط این جهنم میتونه بهشت رو برات به ارمغان بیاره... . . سیاه...صفت زندگی سه نفره. سه نفری که از وسط خاکستر خونه سوختشون ، بلند شدن. سه نفری که هر ثانیه از حال رو با یادآوری گذشته تلخ زندگی میکنن و از فکر کردن به آینده واهمه دارن. سه نفری که در اوج تنهایی مجبورن ادامه بدن. مجبورن تموم زورشونو بزنن تا به بقیه ثابت کنن هنوز میتونن حرکت کنن. هنوز میتونن حرف بزنن ثابت کنن که هنوز زندن! این داستان در ادامه ی BARCODE نوشته خواهد شد... ژانر: نقد اجتماعی - روانشناسی کاپل: VKOOK / SECRET +دختر پسری
French75 by Haumeafic
Haumeafic
  • WpView
    Reads 24,389
  • WpVote
    Votes 3,564
  • WpPart
    Parts 15
فیکشن امگاورس کوکمین Genre: Omega verse (AlphaxAlpha), Smut, Enemies to Lovers Writer: Paradise (Maryam) نامجون بزرگ شدن جونگکوک رو دیده بود و مثل کف دست میشناختش. جونگکوک مهربون بود؛ همونقدر مهربون که یه آلفای احمق و خودشیفته میتونست باشه. خجالتی بود و نامجون همیشه مجبور میشد هلش بده و توی جمع دوستهاش واردش کنه تا یه زندگی اجتماعی نرمال داشته باش و البته همهی اینها دربارهی جونگکوکی بود که با هرکسی به جز جیمین ارتباط داشت. وقتی بحث پارک جیمین وسط میاومد نامجون میتونست قسم بخوره اصلا اون مردم آزارِ روانی که خستگی ناپذیربه جیمین کرم میریخت و از ریکشنهاش لذت میبرد رو نمیشناخت. نامجون واقعا نمیخواست جونگکوکِ زندگی جیمین رو تجربه کنه چون اون شبیه یه عذاب آسمونی بود که حتی یک دقیقه هم نمیشد تحملش کرد.