میا و جونگکوک... خواهر و برادری که یه راز بزرگ توی سینه دارن. اونا رابطه ی خوبی با هم ندارن. زخم و کینه تمام قلبشون رو گرفته. اما این زخم ها به خاطر حرفایی نبود که به زبون آوردن، به خاطر حرف هایی بود که هرگز بهم نگفتن! Romance, Business, Dark, Smut آپ تایم: به محض رسیدن شرط

نام فن فیک: سلول های خاکستری ژانر:معمایی، عاشقانه، لیتل اسمات، انگست، مافیایی، جنایی قسمتی از فیک : شعله های آتش زبانه میکشید و همه چیز جلوی چشمانم میسوخت،قطرات اشک درحالی که روی گونه هام سر میخوردند رد سوزشی به جا میذاشتند،شعله ها انقدر نزدیک بود که انگار از داخل مردمک های چشمم گداخته میشد،همه ی چیز هایی که میشناختم جلوی چشمانم درحال خاکستر شدن بود،یک آن ،یک لحظه گرما از بین رفت و سرمای شدیدی حجوم آورد،لباس هام خیس و بدنم میلرزید،بارون میبارید و باد سردی میوزید، سرم رو بالا اوردم و دستی رو دیدم که به سمتم دراز شده،به آرومی دستم رو سمتش دراز کردم و گرفتمش،گرم بود. یکبار دیگه سرما از بین رفت و گرما حجوم آورد، ساختمون و درختان اطرافم درحال سوختن بودن،فکر کردم دوباره خونمونه، اما اینجا برای من اشنا نیست... _جونگکوک..کوک... با شوک سرمو برگردوندمو دیدمش که روبه‌روم وایستاده،با لبخند و چشمای اشکی بهم خیره شده بود،دستشو بالا آورد نوازش وار روی گونم گذاشتم،فاصله ی بدنامون رو کم کرد و سرشو جلو آورد: آفرین...بلاخره تمومش کردی...تو موفق شدی... لبخندی زدم و با دستم تار مویش رو که باد روی صورتش انداخته بود کنار زدم: اوهوم نونا...تموم شد... بلاخره نابودش کردم... بلاخره کشتمش... خندید و قطره ی اشکی از گوشه ی چشمش چک

-ꨄ︎Princess king "" ۱۰ ساله که کیم سوها دنبال اون شخص می گرده. درست از زمانیکه برادر دوقلوش مرد و اون رو با اسم سوها به خاک سپردن و سوها به جاش لباس پسرونه به تن کرد و پادشاه ایلیا شد. و حالا بالاخره بعد از ۱۰ سال کیم تهیونگ، پسرعموش به ایلیا برگشته درحالیکه عمیقا از شنیدن خبر فوت دخترعموی کوچیکش متاسف شده. آیا سوها می تونه بالاخره از شر تاج رو سرش و لباسای پسرونه خلاص بشه؟ با دادن پادشاهی به پسرعموش؟ پسرعمویی که برای انتقام برگشته..." 𝖭𝖺𝗆𝖾: #Princess_king 𝖦𝖾𝗇𝖾𝗋 ⇢ #Romance #Historical #royal #Politic 𝖶𝗋𝗂𝗍𝖾𝗋 ⇢ Ane couple: Taehyng & Suha. Yonmin - تایم آپ: پنجشنبه ها #Fic • #Ane🍏 • #Taehyung • #Teaser · · ─── ⿻ ─── · · 𝖱𝗈𝗆𝖺𝗇𝖼𝖾𝖡𝖳𝖲‌

همه چیز از اون پرواز شروع شد.

سرزمین آیوتایا، شاهزاده اش رو برای ازدواج با ولیعهد کشور همسایه انتخاب کرده غافل از اینکه اون دختر، مدتیه مهر عشق فرمانده ی جدید به دلش نشسته.... نویسنده : fairy نام : سرنوشت سلطنت کاپل ها : لیزکوک، جیرز ژانر : عاشقانه، تاریخی، سلطنتی وضعیت : در حال آپ

[کامل شده] تو دوباره اینجایی، توی بغل من... بازم به هیچی نه نمیگی و مردی که دخترتو ازت گرفته‌رو می‌بوسی، باید اقرار کنم خیلی خیلی از اون چیزی که فکر می‌کردم سنگدلتری. چطوره منم یکم مثل خودت باشم ها؟ خلاصه؛ سانا بدون هیچ گناهی سه سال جهنمیو پشت سر گذاشته؛ هنوز با جونگینی که ادعا می‌کنه عاشقشه درگیره و از یه طرفم سرو کله‌ی مینهویی پیدا شده که می‌خواد ازش استفاده کنه تا به اهدافش برسه... اگه دنبال یه مثلث عشقی هات و غیرقابل پیش بینی هستید داستانو از دست ندید. برای درک بهتر اتفاقات داستان بهتره که "درباره‌ی لنا" رو بخونید. این فیک تقریبا مستقله اما شخصیتاش همون شخصیتای درباره لناست.

[Compeleted] "چرا منو بوسیدی؟" "میخواستم طمع بستنی رو بچشی" "ولی جونگ کوک ما باهم دوستیم!"

《+عشق تو هیچوقت امن نبود ... مثل رقصیدن روی پرتگاه که من هربار سقوط کردم. _میترسم نتونم بزارم بری ... +پس نزار برم +نمیتونی تظاهر کنی که دلت برام تنگ نشده _ مطمئن باش هرکیو بیشتر از من دوست داشته باشی ازت میگیرم .》 𝙂𝙚𝙣𝙧𝙚: 𝘿𝙧𝙖𝙢𝙖, 𝙍𝙤𝙢𝙖𝙣𝙘𝙚, 𝙈𝙖𝙛𝙞𝙖 𝙟𝙪𝙣𝙜𝙠𝙤𝙤𝙠 & 𝙜𝙞𝙧𝙡

گاهی آدم‌ها در آتش نمی‌سوزند، در خاطره‌ای نیمه‌تمام خاکستر می‌شوند. نرا، دختری که به دنیا آمد تا مقصر باشد، در شبی تاریک جا گذاشته شد. جونگوک، پسری که همیشه برای دیگران جنگید، در همان شب همه‌چیز را فراموش کرد. سال‌ها گذشت، زخم‌ها عمیق‌تر شدند، و حالا آن دو در دو سوی یک بازی خون‌بار ایستاده‌اند. یکی با حافظه‌ای تار، دیگری با قلبی سیاه‌تر از هر گذشته‌ای... «منو یادت نیست، آره؟» «اسم تو رو همه فراموش کردن... حتی خودت.» «اما من هیچ‌کسو یادم نرفته... هیچ‌کسو.» •پایان یافته• 𝐂𝐨𝐮𝐩𝐥𝐞 ↳ᴊᴋ & ɴᴏʀᴀ 𝐆𝐞𝐧𝐫𝐞 ↳ᴍᴀғɪᴀ,sᴍᴜᴛ,ʀᴏᴍᴀɴᴄᴇ،ᴍʏsᴛᴇʀʏ 𝐖𝐫𝐢𝐭𝐞𝐫 ↳ɴᴏᴜʀᴀ ★·.·'¯'·.·★ 𝐓𝐞𝐥𝐞𝐠𝐫𝐚𝐦 ↳ʙᴛsғɪᴄ696 درحال ویرایش

های گایز 👋🏻 آیسانم و حدس بزنین براتون چی آوردم😱👇🏻 یه بوک خفن از وانشات های تهیونگ👀💥 شیپ تمام وانشات ها از تهیونگ و ا.ت هستش🙈🔞 برای وانشات های تهکوک بوک (Vkook Oneshot ) و چک کنید🤌🏻😭 سناریو و موضوع پیشنهادی و حتما تو کامنتا بنویسین که بذارم🩵 دوستون دارم💕🫂 نظر یادتون نرههههه