My books
154 histórias
𝙄 𝘼𝙈 𝙎𝙏𝙄𝙇𝙇 de This_is_J
𝙄 𝘼𝙈 𝙎𝙏𝙄𝙇𝙇
This_is_J
  • Leituras 333
  • Votos 77
  • Capítulos 2
مرد دورگه کره ای و ایتالیایی بعد از طی این سال ها به کره برمیگرده چی میشه در اولین دیدار از پسر کوچیکتر کیم تهسونگ خوشش بیاد ! و چی میشه پسر رو تو روز تولدش بدزده ؟! 𝐏𝐚𝐫𝐭 𝐨𝐟 𝐭𝐡𝐞 𝐬𝐭𝐨𝐫𝐲: با صورت اشکی تفنگ رو به سمت مرد گرفت و با داد گفت : +نیا ...ب ... برو عقب ... و ... وگرنه ... مرد پوزخندی زد و گفت : وگرنه چی ؟! با سکوت پسر پوزخندش از بین رفت و حالا با صورت بی حس رو به پسر لب زد : _تا حالا آدم کشتی ؟! تهیونگ تفنگ رو صفت تر گرفت و سعی کرد با تکون دادن سرش اشک هاش رو پاک کنه و با همون تن صدا گفت : +م..ماشه ..رو بکش تمام زهرخندی به حرف پسر زد و بدون توجه به تفنگ به ارومی به سمت پسر قدم برداشت و در همین هین گفت : _نه......تموم نمیشه !...چشم اولین نفر ی که بکشی تا آخر عمر دنبالته و عذابت میده ...چشم های کسی که جون از تنش می‌ره ...وقتی داری چیزی میخوری یا می‌خوابی تا آخرش دنبالت میاد...حتی تو ی رویاهات هم ولت نمیکنه ...زندگیت جهنم میشه وقتی توسط اون چشم ها ...مدام تعقیب بشی!!
𝑨𝑵𝑮𝑬𝑳 𝑰𝑵 𝑻𝑯𝑬 𝑯𝑬𝑳𝑳 [Completed] de wizardsst
𝑨𝑵𝑮𝑬𝑳 𝑰𝑵 𝑻𝑯𝑬 𝑯𝑬𝑳𝑳 [Completed]
wizardsst
  • Leituras 179,696
  • Votos 32,370
  • Capítulos 32
_چی میشه اگه یه گل وسط میدون جنگ باشه کوکو؟ _وقتی دشمن حمله کرد له میشه _ولی چی میشه اگه همه اون گلو ببینن و بعد نخوان جنگ کنن؟ _الان حتی اگه یه کتاب قصه هم انقد راحت به جنگ روی کاغذاش پایان بده مردم نمیخرنش تهیونگ _ولی اگه تو داستان من گل بتونه جنگو پایان بده چی؟ 𝑲𝒐𝒐𝒌𝒗 𝒇𝒊𝒄𝒕𝒊𝒐𝒏
•𝐆𝐫𝐚𝐲 𝐃𝐢𝐚𝗺𝗼𝐧𝐝•ᵛᵏᵒᵒᵏ de meral_writ
•𝐆𝐫𝐚𝐲 𝐃𝐢𝐚𝗺𝗼𝐧𝐝•ᵛᵏᵒᵒᵏ
meral_writ
  • Leituras 11,962
  • Votos 2,022
  • Capítulos 19
Vkook_الماس خاکستری ـ درد ازادی که بهم دادی از دردی که مستحقش بودم دردناک تر بود •امگایی که این اجبار رو برای رسیدن به عشق پنهانی که داشت قبول کرد و این ازدواج قراردادی رو پذیرفت. صبر کردن و دور شدن از رویا و هدف ها و زندگی که هیچ شباهتی در ذهنش نداشت، هیچ آسان نبود زندگی که پشتش منافع هایی پنهان بود برایش هیچ مفهومی نداشت ، اما گویی خودش هم آغشته به این رنگ های تیره شده بود، گمان میکرد نجات پیدا میکند!!• هفت سال زندگی که هردو با تنفر رنگ زدند و هیچکدام تلاشی برای دوست داشته شدن نمیکردند. آنها سخت میگرفتند ؟ یا زندگی سختی های پنهان داشت که انتقام درش نهفته بود؟! ___________________________________________ با چهره ی بی حسش بهش زل زد _ داری بد میکنی امگا لحظه ی ترس رو احساس کرد اما طولی نکشید که این حس رو خاموش کرد وبا تندی گفت: ـ هم از خودت هم از کله زندگیت متنفرم.. وارِن با لحنی خنثی رو بهش گفت: _ کُلت روی پیشونیت نذاشتم که دوستم داشته باش!.. writer:Meral Cuple:Vkook Genre:Dark-romance,Omegaverse,fantasy,smut,Angst٫ A-mperg روز اپ: سه شنبه جمعه
𝐖𝐢𝐥𝐝 𝐁𝐞𝐫𝐫𝐢𝐞𝐬🫀🪐kookv de moomkookv
𝐖𝐢𝐥𝐝 𝐁𝐞𝐫𝐫𝐢𝐞𝐬🫀🪐kookv
moomkookv
  • Leituras 51,802
  • Votos 5,657
  • Capítulos 16
اگر عاشق فیکشن امگاورس و سلطنتی هستید این فیکشن مخصوص شماست ☕🤍 بخشی از داستان : برخی از الفا ها همراه امگا میرقصیدن و برخی جدی و اخم آلود اطراف را نگاه میکردن تا از امنیت اطمینان حاصل کنند با نمایان شدن مو طلایی سکوت شد و همه با شگفتی به مو طلایی خیره شدن و تحسینش میکردند اما نگاه مو طلایی روی یک نفر ثابت مانده بود مرد قد بلند آلفایی که موهای مشکی رنگش را بسته بود و خراش کوچکی روی گونه اش بود یکی از دستانش پر از خالکوبی بود و لباسان و شنل مشکی رنگش آن را همانند نینجا یی کرده بود... پسرک با چشمان مشکی و کهکشانی اش داشت تهیونگ را می‌بلعید آیا او رئیس جئون بود ؟! اسم : 𝐖𝐢𝐥𝐝 𝐛𝐞𝐫𝐫𝐢𝐞𝐬 ☕ کاپل : کوکوی : یونمین : نامجین : سپ ☕ ژانر : امگاورس : سلطتنی ☕ اسمات : صدرصد دارد ☕🥸🤌🏻 زمان آپ : نامشخص ☕🤌🏻
mi.. sin♡[Kookv]  de kianankouiin
mi.. sin♡[Kookv]
kianankouiin
  • Leituras 232,066
  • Votos 20,572
  • Capítulos 43
~♡~ -ژنرال؟ هدف، موقعیت درجه‌ات یا... دوردونه‌ات؟ -شده قانون هم دور میزنم ولی..! از دور دونم نمیگذرم. ـــــــــــــــــــــــــــ بخشی از داستان: «میگی که تموم رفتارات علاقه‌است از روی دوست داشتنه! ولی چرا حتی یکبار بهم نگفتی[دوستت دارم]؟» «حق نداری بدون من نفس بکشی» «من تو عمرم فقط تورو دوست داشتم، دارم، خواهم داشت» «تو بودی خیانت کردی... نابود کردن من انقدر برات راحته؟» «برای داشتن به آغوش کشیدن عطرت.. کُشتن که هیچی! کل دنیارو به آتیش میکشم!» ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ _برمیگرده! دوردونه ماله منه! مال من.. گفته بودم اگه کسی به اموالم دست بزنه.. با خونش زمین رو نقاشی میکنم! ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ Kookv♡ ••GENRE:romance _harsh _Samt _fluff _infatuation_amperg.
𝐑𝐞𝐯𝐞𝐧𝐨𝐮𝐬 𝐖𝐨𝐥𝐟 | 𝐊𝐕 de THV_CO
𝐑𝐞𝐯𝐞𝐧𝐨𝐮𝐬 𝐖𝐨𝐥𝐟 | 𝐊𝐕
THV_CO
  • Leituras 174,735
  • Votos 21,835
  • Capítulos 39
"میخوام برات بمیرم بلور" 𝐂𝐎𝐔𝐏𝐋𝐄 : 𝐊𝐎𝐎𝐊𝐕 _ 𝐘𝐎𝐎𝐍𝐌𝐈𝐍 𝐆𝐄𝐍𝐑𝐄 :𝐀𝐍𝐆𝐒𝐓_𝐒𝐌𝐔𝐓_𝐎𝐌𝐄𝐆𝐀𝐕𝐄𝐬_𝐇𝐈𝐒𝐓𝐎𝐑𝐘_𝐒𝐋𝐈𝐂𝐄 𝐎𝐅 𝐋𝐈𝐅𝐄_𝐖𝐀𝐑 𝐏𝐀𝐑𝐓 : 𝐕𝐄𝐑𝐘 𝐒𝐎𝐎𝐍 𝐖𝐫𝐢𝐭𝐞𝐫 / 𝐈𝐃 [𝐓.𝐌𝐞] : 𝐓𝐇𝐕_𝐂𝐎 و حمایت!
Barkarole de Cruellalove
Barkarole
Cruellalove
  • Leituras 75,416
  • Votos 15,126
  • Capítulos 53
←[کامل شده]→ - تو مثل رز سیاهی. + چرا رز سیاه؟ - فکرکنم دلیلشو خودت خوب بدونی... جیمین دیگه اون امگای آروم و شاد و سرزنده 4 سال پیش نبود. بعد از سه سال وحشتناکی که توی اون سازمان لعنتی تحمل کرده بود حالا درست مثل یک گل رز یخ زده به پایگاه پناه آورده بود؛ جایی که تبدیل به مکان امنش شده بود.. ولی مکان امنش میتونست تغییر کنه و جاش رو به میون بازوهای اون پسر مافیانمای خرگوشی بده؟ "+از اخرش معلوم میشه زمین جهنم یک سیاره دیگه‌است..." ژانر: امگاورس، انگست، رومنس، اسمات کاپل: کوکمین #🥇 in JUNGKOOK #4 in JIMIN #1 in Jikook #1 in Kookmin #1 in vmin #2 in smut
ᴍʏ ᴘᴇᴛᴀʟ | گلبرگ من de Dante_1997
ᴍʏ ᴘᴇᴛᴀʟ | گلبرگ من
Dante_1997
  • Leituras 120,515
  • Votos 16,143
  • Capítulos 91
گلبرگ من [ ویکوک] Genre : Hybrid , Mpreg, Romance , Fluff، Dram کیم تهیونگ که به مافیای دارو معروفه و صاحب یکی از بزرگترین شرکت های داروسازی در کره است، در لابراتوار شرکت رقیب تخلفی رو میبینه. استفاده از یک هایبرید خرگوش بی گناه برای تولید دارو و زندانی کردنش ؟؟ این قطعا چیزی نبود که کیم بتونه نادیده بگیره ، مخصوصا اگر اون هایبرید بانمک و می‌شناخت...
All of my heart is yours de Violeeta96
All of my heart is yours
Violeeta96
  • Leituras 254,448
  • Votos 31,342
  • Capítulos 53
تهیونگ، امگاییه که تو یه خانواده ی متعصب به دنیا اومده یه روز که داره از مدرسه بر میگرده مزاحمتی براش ایجاد میشه و بعد از اون به خاطر حرفایی که پشتش میزنن به انتخاب خانوادش با سوجون آلفایی از یک خانواده ی اصیل ازدواج میکنه ولی بعد از چند سال به خاطر بچه دار نشدنش از سوجون جدا میشه و برای گذران زندگیش توی یک مهدکودک مشغول به کار میشه که اونجا با داییه یکی از بچه ها آشنا میشه.... جونگکوک آلفا و دکتر موفقی که عاشق میتشه ولی به خاطر مریضیه قلبی میتش در عذابه با من همراه باشین تا با هم داستان زندگی تهیونگ و جونگکوک رو مرور کنیم.... کاپل:کوکوی ژانر:امگاورس، روز مره، رمنس، فلاف،امپرگ، انگست و اسمات روز های آپ:جمعه
Rebel (AU) de Vkookchild9597
Rebel (AU)
Vkookchild9597
  • Leituras 99,696
  • Votos 16,675
  • Capítulos 39
هفت سال پیش وقتی جونگ‌کوک رو از دست داد بابونه‌اش هفت ماهه باردار بود و منتظر تولد دختر کوچولوشون بودن؛ اما حالا اون رو درحالی پیدا کرده بود که شکمش کاملاً صاف بود و توی شرایط جسمانی اسف‌باری قرار داشت! +می‌شه بپرسم چرا من رو جونگ‌کوک صدا می‌زنید؟ _ت... تو... من رو نمی‌شناسی؟ Writer: Ashil Couple: Vkook Genre: Omegaverse, Romance, Fantasy, Mystery, Smut, Mpreg