Kookv_Vkook.....
18 stories
Yugen |KookV| by GiSsOo_oO
GiSsOo_oO
  • WpView
    Reads 456,097
  • WpVote
    Votes 57,071
  • WpPart
    Parts 96
چت استوری [compelet] از تعداد اپش نترسین خیلی کوچولوعه پارتا 🌱 تهیونگ دانشجوی جدید الورود رشته ی ادبیات که وقت مستی اشتباهی به جئون جونگکوک فاکر مشهور دانشگاهشون پیام میده + ددی فاک می _پس از همون اول زحمتی که میگفتی برام داری ، این بود؟ پارت های اخر
ماه زیبا  by grilppp87
grilppp87
  • WpView
    Reads 11,614
  • WpVote
    Votes 1,262
  • WpPart
    Parts 15
دو فصل : فصل اول کوکوی فصل دوم کوکویگوک تهیونگ نیمه خون اشام زیبایی از گذشته و جونگ کوک خون اشام قدرتمندی از زمان حال
I'm gonna be a bad boy by taekook_yasamin
taekook_yasamin
  • WpView
    Reads 112,158
  • WpVote
    Votes 9,274
  • WpPart
    Parts 41
/completed/ _من به این نسبت خونی لعنتی اهمیت نمیدم! +این بدترین چیزیه که میتونه سر دو نفر بیاد! کاپل اصلی:تهکوک،ویکوک،کوکوی،ورس کاپل فرعی:یونمین،نامجین ژانر: مدرسه ای،رومنس،اسمات،هپی اند
To Live |kookv| by land_of_kookv
land_of_kookv
  • WpView
    Reads 234,419
  • WpVote
    Votes 27,512
  • WpPart
    Parts 25
~ تهیونگ و جونگکوک تنها سکس پارتنر همن اما جونگکوک اهمیت زیادی برای این رابطه قائل نیست چی میشه اگه یه رازی این بین وجود داشته باشه؟! کاپل اصلی : کوکوی کاپل فرعی : سپ نامجین ژانر : انگست ، رومنس ، فیک چت ، اندکی اسمات
I'łł fıgħт føя чøυ_S1 by Mahiiisa
Mahiiisa
  • WpView
    Reads 98,774
  • WpVote
    Votes 12,039
  • WpPart
    Parts 25
(ᶜᵒᵐᵖˡᵉᵗᵉᵈ) 《عشق 》 ▪گاهی باعث نفرت میشه ▪گاهی کورت میکنه ▪گاهی اونقدر قشنگه که حس میکنی تو خیال زندگی میکنی ▪گاهی انقدر شیرینه که دلت رو میزنه 《عشق، به اندازه زیباییش دردناکه》 عشقی که باعث میشه با وجود همه ی درد ها و غم ها ،با اینکه سخته ولی قوی بمونن و بجنگن ‌... Geɴre : Roмαɴce , Drαмα ,Aиgυšт, S.. Coυple : Kooĸv ❅•───────── 🏷ᴹʸ ᶜʰᵃᶰᶰᵉˡ : @everythinganndnothing
Me And You || VKook🎢 by LeeHhanaa
LeeHhanaa
  • WpView
    Reads 33,820
  • WpVote
    Votes 4,134
  • WpPart
    Parts 19
[جونگ کوک و تهیونگ توی بزرگ ترین شهر بازی سئول کار میکنند.] _جونگ کوک فروشنده در فروشگاه شهربازی. _تهیونگ بلیط فروش شهربازی. - جونگ کوک برای کار به پایتخت کشورشان می آید و در خونه ای که یادگاری پدرش است زندگی میکند . مرور زمان باعث میشود دیگه همکار نباشند بلکه... 🎗قسمتی از فیک: تهیونگ دستاشو آروم روی چشم جونگ کوک گذاشته بود و اونو به اتاقشون هدایت میکرد. تهیونگ ایستاد. جونگ کوک: میتونم حالا ببینم؟ تهیونگ:آره بیبی. جونگ کوک آروم دستاشو رو دستاس تهیونگ گذاشت و پایین آورد و همون بین یه بوسه روش نشوند. جونگکوک حیرت زده به صحنه مقابلش نگاه میکرد. یک تابلوی نقاشی بزرگ بالای تختشون که عکسی از خودشون بود. جونگکوک که میدونست این نقاشی رو تهیونگ کشیده پرید توی بغل همسرش و همه جاش رو بوس میکرد. جونگکوک:وای این عالیه (بوس) خیلی(بوس)عالیه . تهیونگ:نه به اندازه ی خونه ای که باهم طراحیش کردیم و ساختیم. ژانر:درام|رمنس|اسمات|کمدی~ کاپل:ویکوک_یونمین~ آپ:کامل شده🎡 نویسنده:🌙ʟεε_нαпα ∙͜•ٖ
قهوه شیرین by vsamin2005
vsamin2005
  • WpView
    Reads 55,523
  • WpVote
    Votes 7,634
  • WpPart
    Parts 72
+جونگو میشه یه خواهش ازت داشته باشم؟ _بگو ببر دوستاشتنیه من +میشه باهام ازدواج کنی _چی....؟ تهیونگ پسری که مجبوره بزای خواسته ی قبل از مرگ پدربزرگش ازدواج کنه جونگ کوک پسری که پدرش اونو به اسم بیمار عصبی توی اسایشگاه بستری کرده این دوتا عاشق هم دیگه ان سرنوشت چی براشون رقم میزنه؟...... Copel:kookv/vkook,namjin,sopmin Writer:asramiyn شروع:۲۴\۸\۱۴۰۰ پایان:۳\۱۲\۱۴۰۰
Fuck You Cucumber by elmirabv8
elmirabv8
  • WpView
    Reads 75,647
  • WpVote
    Votes 10,346
  • WpPart
    Parts 40
(Season 1) ⌲ Aυтнor ┋⌜ Elmirabv ⌟ ⌲ Geɴre ┋⌜ Drama ≣ Fluff ≣ Smut ⌟ ⌲ Coυple ┋⌜ KookV ≣Yoonmin ⌟ ⌲ Coɴdιтιoɴ ┋⌜ ONGOING ⌟ ⌲ тco ┋ ⌜ +18 ⌟ بعضیا میگن"تنفر" بعدا تبدیل به "عشق" میشه. این حرف، از نظر تهیونگ هیچ معنی ای نداشت ! کیم تهیونگ، پسری بود که توی راهنمایی بخاطر قد بلند بودنش کلی تحسین میشد ... اما چی میشه اگه توی دبیرستان، با آدمای قد بلندتری رو به رو بشه ؟ یا یکیشون معادلاتش رو بهم بریزه ؟ کسی که تمام زندگیش رو دستخوش تغییر کنه ... و رویاهاشو صاحب شه ! یکی که بی اختیار بهش فکر بکنه. -من از خیار متنفرم، تو هم درازی و باعث شدی از تیم والیبال بیام بیرون، پس توهم خیاری! ازت متنفرمممم! +اوه، خوشحالم، چون جزو چیزایی شدم که ازشون یاد میکنی (Season 2) ⌯ Gᴇɴʀᴇs ⤷ Smut ⤷ Drama ⤷ Romance ⤷ Fluff ⤷ Happy Ending ⌯ Cᴏᴜᴘ: ⤷ KookV ⤷ YoonMin ⤷ NamJin ⌯ Wʀɪᴛᴇʀ: #ElmiraBV خلاصه: ده سال گذشته ده سال از موقعی که جونگ کوک به تهیونگ قول داد که زود برگرده و اونو برای همیشه واسه خودش کنه، گذشته. اما چی میشه اگه بعد از هفت سال یهویی سر و کله اش پیدا بشه، اونم با یه حلقه توی دستش؟! به نظرتون تهیونگ چیکار میکنه؟ درخواستشو قبول میکنه؟ +بازگشت به کشور خودت قشنگه -آره، اما نه با یه حلقه!
ᴍʏ ᴘʀɪɴᴄᴇꜱꜱ || ᴋᴏᴏᴋᴠ by dunkle_welt
dunkle_welt
  • WpView
    Reads 169,707
  • WpVote
    Votes 19,175
  • WpPart
    Parts 32
وقتی دید جونگ کوک اسلحه شو بیرون اورده و به سمت تهیونگ گرفته ساکت شد . جو ترسناک و استرس زایی حاکم شده بود که باصدای شلیک تفنگ ترس کل وجودشون رو گرفت.... ♧ کاپل اصلی == کوکوی ♧ کاپل فرعی==یونمین ، نامجین 📌 فیکشن ترجمه هست . ♤completed♤ **ادیت نشده