sufiland
- Reads 100,253
- Votes 16,806
- Parts 33
«جونگکوک از لحظهای که چشم باز کرد و فرق بین درست و غلط رو فهمید ، یک جمله رو بارها و بارها توی گوشش خوندن تا بهش بفهمونن که اون جفت پادشاه خونخوار این سرزمینه.»
❈ناماثر: |نــفرینشدگـان|
کاپل: ویکوکـ/ یونمین
ژانر: امگاورس / اسمات / عاشقانه / طنزسیاه /دراما / پایانخوش
وضعیت: [جمعهها]-͟͟͞͞𖣘
•این داستان تنها درجهت سرگرمی نوشته شده و هیچ ارتباطی با زندگی شخصی افراد ندارد ؛ لطفا جوگیر و تعصبی نباشید.
•تمام حقوق این کتاب متعلق به نویسنده میباشد لطفا از انتشار آن در سایر پلتفرمها و ایده برداری از محتوا خودداری فرمایید.