yaldooooooow's Reading List
14 stories
 𝘛𝘩𝘦 𝘭𝘢𝘸 𝘰𝘧 𝘳𝘢𝘪𝘴𝘪𝘯𝘨 𝘢 𝘸𝘰𝘭𝘧 | 𝘱𝘦𝘳 𝘵𝘳𝘢𝘯𝘴𝘭𝘢𝘵𝘪𝘰𝘯 by mooncherryblossoms
𝘛𝘩𝘦 𝘭𝘢𝘸 𝘰𝘧 𝘳𝘢𝘪𝘴𝘪𝘯𝘨 𝘢 𝘸𝘰𝘭𝘧 | 𝘱𝘦𝘳 𝘵𝘳𝘢𝘯𝘴𝘭𝘢𝘵𝘪𝘰𝘯
mooncherryblossoms
  • Reads 125,588
  • Votes 12,431
  • Parts 30
یوکی، یه پسر ترسو و خجالتیه که همیشه در حال تعقیب ژو ژنگه. ژو ژنگ بازیگریه که خیلی خشن و بی اعصابه! یوکی به ژو ژنگ بدهکاره و باید پولشو پس بده آیا اونا میتونن با هم کنار بیان؟
The Proposal | VKOOK | Completed  by elicasso
The Proposal | VKOOK | Completed
elicasso
  • Reads 387,751
  • Votes 51,242
  • Parts 27
「 خواستگاری 」 • کامل شده • • ژانر: عاشقانه، کمدی، دارای محدودیت سنی . . خلاصه: تهیونگ توی کل زندگیش عاشق این بود که ویرایشگر بشه و بخاطر همین هم به سئول اومده بود، دانشگاه خوب، تحصیلات خوب و شاید یک شغل خوب؟ همه‌چیز خوب تا زمانی که اون جادوگر استرالیایی رئیسش نمی‌شد. . . - رئیس... من می‌خوام یه دستیار نمونه باشم و علاوه بر اون نمی‌خوام این سه سال زحمتی که کشیدم، تمام اوقاتی که باهم بودیم، تمام لاته‌های کاراملی، تمام قرارهای کنسل شده ، تمام پیچوندن‌های شبونه، همه برای هیچی از بین بره. و همچنین آرزوی من برای ویرایشگر بودن. می‌دونم می‌بخشیم و این کاری که میخوام بکنم به نفع توهم هست. پس فقط همکاری کن. فکر کن واقعا دوست‌پسرتم. در هر صورت واگن توهم به قطار من وصله.
پیانیستِ من؛ by HanaE5562
پیانیستِ من؛
HanaE5562
  • Reads 11,325
  • Votes 1,429
  • Parts 27
پیانیست خسته ی داستانِ من... نگاهت شکسته است،تنهایی ات بزرگ شده است به وسعت جنگلی خشکیده از خیابان تاریکِ شب عبور نکردی هیچ،ستارگانش را ندیدی چطور خود را میسوزانند تا راه را نشانت دهند... به دنبال یافتن راه نیستی،من دست به کار شده ام اما هیچکدام از راه ها به تو نمیرسد، رهگذری بودی در زندگی ام؟ فکر نمی‌کنم کدام رهگذر،فکر هایم را به دنبال خود می اندازد؟ مانند ریسمانی شده اند که به تو پیوند میخورند! در یک آغاز زندانی ام، که پایانش ناپیداست کلمات در دهانم،گورستانی را به وجود آورده اند،گورستان کلمات! اگر می‌توانستم میگفتم،میگفتم میخواهم غم چشمانت را لمس کنم... اما چه کنم؟ زبانی ندارم برای بیان احساسم تمام من،اشک است،شاید هم یک،قصه نانوشته ... ژانر : LGBTQ/عاشقانه/کلاسیک/شاهنشاهی نویسنده : Artam [ وضعیت : تمام شده ] 𝙢𝙮 𝙥𝙞𝙖𝙣𝙞𝙨𝙩
In "Kim" Mansion ⏳️ by Saghar_Stories
In "Kim" Mansion ⏳️
Saghar_Stories
  • Reads 476,976
  • Votes 44,677
  • Parts 37
شما چقدر به پسرداییتون وابسته هستین ؟ اصلا چندبار در سال میبینینش ؟ خونه هاتون چقدر به هم نزدیکه ؟ جواب این سوال ها برای جونگکوک خیلی سادس ! اون دیووانه‌وار وابسته‌ی پسر داییشه ! کیم تهیونگی که باهاش تو یک خونه زندگی میکنه و از لحظه‌ای که چشم به این دنیا باز کرده اون رو دیده 👬🏻 ولی هر آدمی تو زندگیش اشتباهاتی داره ... گاهی آدم ها با پیش داوری ها و تصمیمات غلطشون فقط زندگی خودشون رو نه ، بلکه زندگی کسی که دوسش دارن رو هم زیر و رو میکنن همونطور که جونگکوک و تهیونگ با اشتباهشون زندگی همدیگه رو به هم ریختن ...🙃 □■□■□■□■□■□■□ +مامانی ؟ عزیزدل یَنی شی ؟ -عزیزدلو به کسی میگن که از ته قلب دوسش دارن ... یعنی برای قلبشون خیلی باارزش و مهمه +همه میتونن یه عزیزدل داشته باشن ؟ -آره عزیزم هرکسی میتونه برای خودش عزیزدل داشته باشه +تاتا تاتا ... تو عزیزدله منی ! +عزیزدله توام من باشم ؟ -تو همیشه‌ی همیشه عزیزدل منی □■□■□■□■□■□■□ Story Genre: Fluff,romance,smut❤️‍🔥 Couple: Vkook,Namjin,secret😏💏🏻 "Complete "🪷
𝑲𝒊𝒔𝒔 𝑴𝒆 𝑳𝒊𝒂𝒓 •𝑽𝒌𝒐𝒐𝒌• by vk_vita
𝑲𝒊𝒔𝒔 𝑴𝒆 𝑳𝒊𝒂𝒓 •𝑽𝒌𝒐𝒐𝒌•
vk_vita
  • Reads 7,893
  • Votes 549
  • Parts 8
■ فعلا آپ متوقف شده ■ Kiss me, Liar •Vkook• به عنوان یه منشی چیزی تراژدیک تر از اینکه روی رئیست کراش داشته باشی وجود داره؟ بدتر از اون اینه که این رئیس یه آلفای خفن باشه، که سال ها تبعیض جنسیتی برای زن و مرد قائله و با امگا های مرد نمیخوابه... . . . Couple: Vkook🔥 Genre: Drama, Romance, Smut, Omegaverse, Mpreg Editor: @Vk_vita Translator: Parinaz Author: /ZIG Up Time: Saturdays ~🦋
𝑷𝒂𝒊𝒏𝒕𝒆𝒓 𝑶𝒇 𝑻𝒉𝒆 𝑵𝒊𝒈𝒉𝒕 𝑺03 •𝑽𝒌𝒐𝒐𝒌•  by vk_vita
𝑷𝒂𝒊𝒏𝒕𝒆𝒓 𝑶𝒇 𝑻𝒉𝒆 𝑵𝒊𝒈𝒉𝒕 𝑺03 •𝑽𝒌𝒐𝒐𝒌•
vk_vita
  • Reads 12,792
  • Votes 448
  • Parts 7
Painter Of The Night Season three • Vkook • جئون جونگکوک، پسری که از زمان تولدش استعداد بی نظیری توی کشیدن نقاشی های منحرفانه داشت. بخاطر همین با اسم مستعار چندین کتاب از نقاشی هاش منتشر کرده بود. کیم تهیونگ، نجیب زاده عوضی و منحرفیه که به شهوت بی نظیرش معروفه، مکان و زمان براش اهمیتی نداره و همیشه مشغول کثافط کاری هاشه، وارد زندگی جونگکوک میشه و مجبورش میکنه تا نقاش خصوصیش بشه. جونگکوک فکر میکرد که استخدام شدنش به عنوان نقاش مخصوص یه منحرف جنسی، به اندازه کافی بد هست اما خبر نداشت که سرنوشت چه نقشه هایی برای آینده ـش کشیده.... Couple: Vkook🔥 Genre: Historical, Smut🔞 Editor: @Vk_vita Translator: @Moni_ir Author: /Byeonduck زمان آپ: نامعلوم ❌❌ میتونین ورژن بدون سانسور رو از چنل تلگرام @TaekookShineدنبال کنید❌❌
Manquant by akamx__9
Manquant
akamx__9
  • Reads 74,137
  • Votes 8,606
  • Parts 28
جانگکوک، جین و جیمین ۳ تا پسرین که تو پرورشگاه بزرگ شدن ، اما طی یه اتفاق مشکوک پرورشگاه اتیش میگیره و اونا مجبور میشن با اتفاقات جدید رو به رو بشن...
Star Renaissance || VKook ~ Completed by millennium_story
Star Renaissance || VKook ~ Completed
millennium_story
  • Reads 204,073
  • Votes 35,435
  • Parts 40
Star Renaissance _ زود باش کتابا رو رد کن بیاد حرفاش باعث شد ابرو های جونگ کوک بیشتر بالا برن _ کدوم کتابا ؟؟ پسر بی توجه به تعجب اون از توی جیبش مقداری پول در آورد دست جونگ کوک رو گرفت گذاشت کف دستش _ زود باش پسر من وقت ندارم جونگ کوک اخماشو تو هم کشید و دست پسره رو پس زد _ هی من نمیدونم راجع به چی حرف میزنی پسره که انگار عصبانی شده بود جلو اومد . صورتش به اندازه ی یه برگه کاغذ با جونگ کوک فاصله داشت با حرص از لای دندوناش غرید _ من وی هستم همون که قرار کتابا رو ازت تحویل بگیره . پولت رو هم که دادم به اون سایون احمق بگو دفعه ی دیگه یکی رو بفرسته که اینطوری مثل تو دو ساعت نخواد سوال پیچم کنه بچه جون حالا هم زود باش من تمام شب رو وقت ندارم جونگ کوک همچنان متعجب به چشمای عصبانی شخصی که خودشو وی معرفی کرده بود خیره شد . هیچ ایده ای نداشت که اون آدم اصلا داره راجع به چی حرف میزنه ولی اینو خوب میدونست که رعیت ها توی سرزمین اسکورو حق خوندن و نوشتن ندارن و حمل کتاب نوعی جرم محسوب میشه . شاید باید یکم بدجنس میبود. ♦♦★♦♦ کاپل: ویکوک - نامجین - یونمین ژانر: فانتزی - رمنس نویسنده: Scarlett & Nafas *میتونید پیدیاف این فیک رو توی چنلمون پیدا کنید* 1 in #بیتیاس 1 in #Seokjin 1 in #Jimin
Kookv fucking sperm [ Completed ] by alpha_kookv_writer
Kookv fucking sperm [ Completed ]
alpha_kookv_writer
  • Reads 521,030
  • Votes 56,859
  • Parts 24
اسپرم لعنتی🍸 کاپل ها:کوکوی، یونمین، نامجین ژانر:خون آشام خشن امپرگ اسمات _جونگ کوک با چشمانی که از خشم سرخ شده بود به مراسم ازدواج نگاه میکرد با خشم غرید:به چه جراتی با بچه من تو شکمش داره ازدواج میکنه وضعیت: پایان یافته
City Of Dead [Vkook AU] by Vantegod_
City Of Dead [Vkook AU]
Vantegod_
  • Reads 152,063
  • Votes 25,165
  • Parts 13
"اون نيمه تاريكمو ديد و بهم گفت سياه رنگ مورد علاقشه"