𝐒𝐚𝐯𝐢𝐨𝐮𝐫
به نظر کسی متوجه عدم حضورم نشد! در یکی از راهرو های فرعی بودم و برجستگی های تن محکم پشت سرم را حس میکردم. قبل از آنکه بتوانم حرفی بزنم سری کنار گوشم چسبید و آخ که شنیدن آن صدا در اوج سرگردمی و عجز چه لذتی داشت! _باهاش نرو،بخاطر خدا باهاش نرو!یکم دیگه تحمل کن تا تموم شه! 𝐂𝐨𝐮𝐩𝐥𝐞: 𝐣𝐚𝐞𝐲𝐨𝐧𝐠 𝐆𝐞𝐧𝐫𝐞:𝐰𝐚...