Best for Chic
23 stories
¦ βesTial €ity ¦ by Don_Mute
¦ βesTial €ity ¦
Don_Mute
  • Reads 13,557
  • Votes 4,056
  • Parts 47
¦ Larry Stylinson Mystery Novel ¦ مستر دیر عزیز من از شما طلب بخشش دارم من نه قاتلم نه گناهکار و نه طعمه! من نه به شما, و نه به بستیآل سیتی تعلق ندارم! لطفا پوزش بنده رو بپذیرید و بنده رو به لندن برگردونید! خدمتگزار شما مستر بانی. هشدار:عزیزان این ففیک به دلیل کریپی بودن و شاید ترسناک بودن برای همه مناسب نیست! همچنین صحنه های خشن داره و خیلی نرم و لطیف نیست! ← ↓↑→ ← ↓↑→ ← ↓↑→ #1_larry #1_larrystylinson #1_Mystery #2_paranormal #2_teen #3_gaylove
CONQUERED by Mahsa_shw
CONQUERED
Mahsa_shw
  • Reads 1,186,511
  • Votes 144,349
  • Parts 122
I changed that Monster, just for YOU..! ❌هشدار❌ ۱-فنفیک با فاصله‌ی زمانی نسبتا زیادی آپ میشود. ۲-این یک رمان طولانی است؛ اگه حوصله‌ی داستان طولانی ندارید، این فنفیک را شروع نکنید. ۳-این یک فنفیک "بی‌دی‌اس‌ام" نیست اما دارای محتوایی است که ممکن است برای همه مناسب نباشد. از جمله آسیب‌های فیزیکی، تحقیر، تجاوز، قتل، کشتارهای دسته جمعی، صحنه‌های باز روابط جنسی، خودآزاری و.... 🖤خطاب به تمام قربانیان تجاوز؛ به عنوان یک انسان میدونم تجاوز تا چه مقدار درد و سختی به فرد قربانی تحمیل میکنه و فرد چقدر میتونه آسیب ببینه و زندگیش تحت تاثیر قرار بگیره. چیزهایی که در این بوک نوشته شده صرفا یک داستانه و به خاطر همین هم، شرایط واقعی روحی و روانی فرد قربانی تجاوز، و رابطه‌ی اون با فرد متجاوز به درستی به تصویر کشیده نشده. امیدوارم کسی در دنیای واقعی آسیب‌های وارده بر قربانی‌ها رو نادیده نگیره و فراموش نکنید که هر چیزی که اینجا میخونید، صرفا یک داستان تخیلیه و واقعیت نداره. با عشق و احترام زیاد برای تمام انسان‌هایی که قربانی تجاوز شدند. شما جنگنده و شجاع هستید. بهتون افتخار میکنم🖤=)))
Bloody Painting [L.S][Z.M] by fa3exi
Bloody Painting [L.S][Z.M]
fa3exi
  • Reads 63,365
  • Votes 11,922
  • Parts 52
-Complete- -ادما سرگرمم میکنن. تغییر دادنشون جالبه. با بقیه تنها کاری که میکردم این بود که مرگشون رو به زیبایی تبدیل کنم اما این یکی باعث میشه بخوام به یک چیز دیگه فکر کنم اونم تغییر دادن شخصیتشه. اینکه میخواستی زبونشو ببری ولی بعدا با یک کاره دیگه خودش دیگه حرف نمیزنه یا اینکه میخواستی رنگ خونشو ببینی ولی خودش این کارو میکنه مثل یک تابلوی نقاشی میمونه. اولش سفیده و رنگی نداره اما بعدش... فقط یک شاهکاره که فقط تو بوجودش اوردی. مثل صیقل دادن و تغییر دادن سنگ ها و ساخت مجسمه ها. اما فرق داره وقتی که اون به مرور زمان خودشه که تابلویه خودش رو میسازه. میبینی نایل؟ تو هنرمند نیستی که اینارو درک کنی. -درسته من کسی نیستم که با مرگ بازی کنه. P.s:⚠️ با توجه به روحیه‌ای که دارید بخونید،نه چیزی که فکر می‌کنید. start"Aug 2, 2020" finished"Aug 14, 2021" #1dark #1stylinson #1horror #1zayn #2harry #2ziam #2boyxboy #2ff #3larry
Muted(Ziam Mayne) by llarmull
Muted(Ziam Mayne)
llarmull
  • Reads 10,790
  • Votes 2,224
  • Parts 37
از سیگار خوشت میاد، برای همینه که اونطور بین لب‌هات سوزوندیم؟
NO LIMIT •|ziam|• COMPLETED by mayda_fanfic
NO LIMIT •|ziam|• COMPLETED
mayda_fanfic
  • Reads 693,580
  • Votes 94,197
  • Parts 122
Highest ranking : #1 in fanfiction For more than four continuous months -داری محدودم میکنی! +نه... فقط دارم عاشقت میکنم. -نمیخوامش! +دست تو نیست... دست هیچکس نیست.
ZettellA ᶜᵒᵐᵖˡᵉᵗᵉᵈ by HannaTheEllA
ZettellA ᶜᵒᵐᵖˡᵉᵗᵉᵈ
HannaTheEllA
  • Reads 11,855
  • Votes 2,685
  • Parts 40
- گفتی اهل کجایی ؟ + پاکستان - و تحصیلاتت چی بود ؟ + طراحی داخلی - بهم بگو یه دانشجوی پاکستانی طراحی داخلی توی اشپزخونه الن دوکاس پلازا اتنه چه غلطی میکنه ؟!؟!؟ 🏅#1 In Ziam 🥢Couples : Ziam (Liam Top) | Joerick (Joel Top) 🥢Parts : 40 🥢Genre : Romance . Angst . Smut . HappyEnd 🥢Update : Saturdays 🥢Completed on 07 October 2023 - 20:25
Got The Sunshine On My Shoulders [L.S](Persian Translation) by PersianGayVodka
Got The Sunshine On My Shoulders [L.S](Persian Translation)
PersianGayVodka
  • Reads 136,346
  • Votes 29,889
  • Parts 52
[Completed] پنج سال پیش، هری استایلز برای تبدیل شدن به یک خواننده و هنرمند، زادگاهش رو ترک کرد. هری به اون چه که پشت سرش به جا گذاشت توجه زیادی نکرد- یک زندگی، یک خانواده، و یک همسر... کسی که روزی از خواب بیدار شد و فهمید هری ترکش کرده. و حالا، هری همه چیز داشت: پولدار و معروف بود و همه ستایشش می کردند، از جمله دوست پسرش. اما وقتی حرف جدی شدن رابطه به میان اومد، هری مجبور شد با تمام واقعیت های ناراحت کننده ی گذشته اش رو به رو بشه - و لویی. کسی بود که تمام برگه های طلاقی که هری در طي پنج سال گذشته براش فرستاده بود رو پس فرستاد. ------ H a p p y E n d i n g ------ Written by: @Hattalove (AO3) Translated by: Persian Gay Vodka Team
End Game (L.S) by harold_iran
End Game (L.S)
harold_iran
  • Reads 621,767
  • Votes 88,410
  • Parts 77
[ Completed ] من مرده بودم..... اما تو منو زنده کردی که خودت بکشیم.....
Sin (persian translation) by larry_fanfic_iran
Sin (persian translation)
larry_fanfic_iran
  • Reads 365,902
  • Votes 51,708
  • Parts 58
گى بودن گناهه. تتو كردن گناهه. سكس داشتن قبل از ازدواج گناهه. بودن با لويى گناهه، هرى اينو ميدونه. اون ميدونه بودن با اون مرد مخالف هر چيزيه كه اون باور داره. اما حتى اگر اون مذهبيه ولی هنوزم كنجكاوه. *** *this book is translate by page and its not allowed to copy*
Plein de vie [ziam] by -niawyesh
Plein de vie [ziam]
-niawyesh
  • Reads 66,830
  • Votes 12,918
  • Parts 47
[Completed] plein de vie ~ full of life وقتی که دروغ جای باور رو گرفته و ترس مثل پیچک دور پاهات جوونه زده و قدرت برداشتن قدم بعدی رو ازت گرفته، قلبی که به درد خو گرفته تورو به کدوم سمت میکشونه؟